847
شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام ج1

۸۹۴.مثير الأحزان : [ هنگام ] نماز ظهر ، فرا رسيد . حسين عليه السلام ، به زُهَير بن قَين و سعيد بن عبد اللَّه حنفى فرمان داد كه با نيمى از بازماندگان ، جلوى او بِايستند و پس از آن كه از دشمن خواست كه اندكى جنگ را براى اداى نماز ، متوقّف كنند ، با آنان ، نماز خوف گزارد .
ابن حُصَين گفت: آن [ نماز ] ، از تو پذيرفته نمى‏شود !
حبيب بن مُظاهر گفت: از خاندان پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله و يارانشان ، پذيرفته نمى‏شود و از تو - اى شرابخوار - ، پذيرفته مى‏شود؟!
نيز گفته شده است: حسين عليه السلام و يارانش ، نماز را با اشاره و فُرادا خواندند و زُهَير ، به شدّت جنگيد تا كشته شد.۱

۸۹۵.الإرشاد: جنگ ، بالا گرفت و شديد شد و كشتگان و زخميان در ياران ابا عبد اللَّه الحسين عليه السلام ، فراوان شدند ، تا آن كه ظهر شد و حسين عليه السلام با يارانش، نماز خوف گزارد۲ .۳

1.حَضَرَت صَلاةُ الظُّهرِ ، فَأَمَرَ [الحُسَينُ‏] عليه السلام لِزُهَيرِ بنِ القَينِ وسَعيدِ بنِ عَبدِ اللَّهِ الحَنَفِيِّ أن يَتَقَدَّما أمامَهُ بِنِصفِ مَن تَخَلَّفَ مَعَهُ ، وصَلّى‏ بِهِم صَلاةَ الخَوفِ بَعدَ أن طَلَبَ مِنهُمُ الفُتورَ عَنِ القِتالِ لِأَداءِ الفَرضِ . قالَ ابنُ حُصَينٍ : إنَّها لا تُقبَلُ مِنكَ . قالَ حَبيبُ بنُ مُظاهِرٍ : لا يُقبَلُ مِن آلِ رَسولِ اللَّهِ وأنصارِهِم وتُقبَلُ مِنكَ وأنتَ شارِبُ الخَمرِ ؟! وقيلَ : صَلَّى الحُسَينُ عليه السلام وأصحابُهُ فُرادى‏ بِالإِيماءِ ، وقاتَلَ زُهَيرٌ قِتالاً شَديداً حَتّى‏ قُتِلَ (مثير الأحزان : ص ۶۵ ، بحار الأنوار : ج ۴۵ ص ۲۲) .

2.در معالى السبطين (ج ۱ ص ۲۲۲) آمده است : چون ظهر عاشورا شد ، امام عليه السلام نماز ظهر را به هر گونه‏اى كه بود ، ادا كرد ؛ ولى نماز عصر را نتوانست . پس نمازى گزارد كه نه كسى پيش از او به جاى آورده بود و نه پس از او به جا مى‏آورد : وضوى آن نماز ، از خون پيشانى‏اش ، و ركوع آن ، هنگامى بود كه بر كوهه زين ، خم شد و تير را بيرون آورد ، و سجده‏اش ، آن دَم بود كه بر زمين افتاد ، ولى نتوانست پيشانى‏اش را بر زمين بگذارد - چون سنگ بر آن خورده بود - ، پس سمت راست صورتش را بر زمين نهاد ، و تشهّدش نيز آن هنگام بود كه بر دو زانو نشست و تير را از گلوى خويش بيرون كشيد .

3.اِشتَدَّ القِتالُ وَالتَحَمَ ، وكَثُرَ القَتلُ وَالجِراحُ في أصحابِ أبي عَبدِ اللَّهِ الحُسَينِ عليه السلام إلى‏ أن زالَتِ الشَّمسُ ، فَصَلَّى الحُسَينُ عليه السلام بِأَصحابِهِ صَلاةَ الخَوفِ (الإرشاد : ج ۲ ص ۱۰۵ ؛ أنساب الأشراف : ج ۳ ص ۴۰۳) .


شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام ج1
846

۸۹۳.الملهوف : هنگام نماز ظهر شد . حسين عليه السلام به زُهَير بن قَين و سعيد بن عبد اللَّه ، فرمان داد تا با حدود نيمى از يارانش ، جلوى ايشان بِايستند . سپس امام عليه السلام با آنان ، نماز خوف گزارد .
به سوى حسين عليه السلام ، تيرى پرتاب شد . سعيد بن عبد اللَّه حنفى، جلوى امام عليه السلام ايستاد و با جانش از او محافظت كرد ، بى آن كه به چپ و راست برود، تا آن كه بر اثرِ تيرهايى كه خورده بود ، به زمين افتاد، در حالى كه مى‏گفت: خدايا ! آنان را همچون عاد و ثمود ، لعنت كن . خدايا ! سلام مرا به پيامبرت برسان و از درد و رنج زخم‏هايم ، به او خبر ده كه هدفم از يارىِ فرزندان پيامبرت ، [ كسب ] ثواب تو بوده است .
سپس ، شهيد شد - كه خشنودى خدا بر او باد - و افزون بر جاى ضربه‏هاى شمشير و زخم نيزه‏ها، سيزده تير در [ بدن ]او يافتند .۱

1.حَضَرَت صَلاةُ الظُّهرِ ، فَأَمَرَ الحُسَينُ عليه السلام زُهَيرَ بنَ القَينِ وسَعيدَ بنَ عَبدِ اللَّهِ الحَنَفِيَّ أن يَتَقَدَّما أمامَهُ بِنِصفِ مَن تَخَلَّفَ مَعَهُ ، ثُمَّ صَلّى‏ بِهِم صَلاةَ الخَوفِ ، فَوَصَلَ إلَى الحُسَينِ عليه السلام سَهمٌ ، فَتَقَدَّمَ سَعيدُ بنُ عَبدِ اللَّهِ الحَنَفِيُّ ووَقَفَ يَقيهِ بِنَفسِهِ ، ما زالَ ولا تَخَطّى‏ حَتّى‏ سَقَطَ إلَى الأَرضِ ، وهُوَ يَقولُ : اللَّهُمَّ العَنهُم لَعنَ عادٍ وثَمودَ ، اللَّهُمَّ أبلِغ نَبِيَّكَ عَنِّي السَّلامَ ، وأبلِغهُ ما لَقيتُ مِن ألَمِ الجِراحِ ؛ فَإِنّي أرَدتُ ثَوابَكَ في نَصرِ ذُرِّيَّةِ نَبِيِّكَ ، ثُمَّ قَضى‏ نَحبَهُ رِضوانُ اللَّهِ عَلَيهِ ، فَوُجِدَ بِهِ ثَلاثَةَ عَشَرَ سَهماً سِوى‏ ما بِهِ مِن ضَربِ السُّيوفِ وطَعنِ الرِّماحِ (الملهوف : ص ۱۶۵ ؛ مقتل الحسين عليه السلام ، خوارزمى : ج ۲ ص ۱۷) .

تعداد بازدید : 174758
صفحه از 873
پرینت  ارسال به