125
شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام ج1

مرحله سوم : عزادارى تا قبل از رسمى شدن آن در اواسط قرن چهارم هجرى‏

امام جواد عليه السلام در كودكى (سال 203 ق) به امامت رسيد. دستگاه ستم‏پيشه عبّاسى ، از گذشته و چگونگى مواضع امامان عليهم السلام ، به تجربه آموخته بود كه بايد نظارت را بر امام عليه السلام ، مستمر كند و پيش‏تر ، اين نظارت را با دعوت امام رضا عليه السلام‏به مرو ، شدّت بخشيده بود و اكنون ، تمام تلاش خود را بر اين معطوف داشته بود كه پيوند فكرى و هدايتى شيعيان را با مركز تلاش و نشاط و حركت ، يعنى امام جواد عليه السلام بگسلد .
در مقابل ، امامان عليهم السلام نيز به «سازمان وكالت» توجّه نمودند . امام باقر عليه السلام و امام صادق عليه السلام ، اين شبكه را بنياد نهادند و به تدريج ، آن را گستراندند و به وسيله آن ، آنچه را كه در هدايت ، لازم و اساسى مى‏دانستند ، به شيعيان انتقال مى‏دادند . شيعيان نيز بر پايه اين آموزه‏ها ، به سازماندهى پرداختند و پيوند خود را با عالمان و متفكّرانى كه از سوى امامان عليهم السلام‏تربيت شده بودند ، استوار مى‏داشتند و به حيات مذهبى خود ، ادامه مى‏دادند.
بدين سان ، رابطه شيعيان، با توجّه به وضعيت جامعه ، بيشتر با عالمان بوده است و با توجّه به نظارت شديد حكومت بر رابطه امامان عليهم السلام با شيعيان ، و حبس و حصر آن بزرگواران، رابطه با ايشان ، بسيار اندك و ناچيز بوده است . بنا بر اين ، روشن است كه در باره موضوعِ «عزادارى عاشورا» نبايد انعكاسى آن‏چنانى از كلام و سيره آنان در تاريخْ باقى باشد، بويژه در روزگار متوكّل كه خفقان عمومى و خصوصاً سختگيرى در باره رفتن به كربلا و زيارت قبر مطهّر سيّد الشهدا عليه السلام به اوج مى‏رسد.
با اين همه ، به نظر مى‏رسد كه شيعيان ، با توجّه به تربيتى كه در اين زمينه در محضر امامان عليهم السلام يافته بودند ، يادكردِ مصائب ابا عبد اللَّه الحسين عليه السلام را جدّى گرفته و در منازل و محافل خود - همان گونه كه در زمان امام باقر عليه السلام و امام صادق عليه السلام انجام مى‏گرفت - ، به آن پرداخته‏اند . اين ، نكته‏اى است كه از شعارهاى سياسى و سروده‏ها و نگاشته‏ها و نام‏گذارى‏هاى شيعيان در اين دوره ، به روشنى قابل برداشت است ؛ امّا ظاهراً مخفيكارى آنان از يك سو ، و سانسور خبرىِ حكومت از سوى ديگر، مانع از انعكاس اين محافل در منابع تاريخى شده است .


شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام ج1
124

ب / 2 . روزگار امام صادق عليه السلام‏

هنگامى كه امام صادق عليه السلام امامت شيعيان را در دست گرفت ، نيم قرن از حادثه جانسوز كربلا گذشته بود . در آن روزگار ، به جهات سياسى، فرهنگى و اعتقادى ، جامعه دگرسانى بسيار گسترده‏اى يافته بود . امام صادق عليه السلام از اين موقعيت و فضاى به دست آمده ، نهايتِ بهره را برد و در تبيين و تفسير ابعاد دين و قرآن كريم ، بسى كوشيد .
در ميان كوشش‏هاى امام صادق عليه السلام ، چه در گفتار و چه در عمل و رفتار ، حادثه كربلا جايگاه بس مهمّى دارد. آموزه‏هاى آن بزرگوار در ارائه قالب، اصول كلّى و ساختار عزادارى ، شايان توجّه است.
امام صادق عليه السلام تأكيد مى‏فرمود كه روز عاشورا بايد در يادها بماند و مصيبت اين روز ، بسى مهم تلقّى شود و در بزرگداشت آن ، كوشش شود . از اين رو ، توصيه مى‏فرمود كه : مؤمنان ، در روز عاشورا به عزا بنشينند و آنان كه برايشان ممكن است ، بر سرِ مزار آن شهيدِ شاهد ، حضور يابند ، لباس عزا به تن كنند و از لذّات و سرخوشى و خوردن غذاهاى لذيذ ، امساك كنند و حادثه غم‏آگين و شگفت كربلا را در ذهن ، مجسّم نمايند و هر چند به تنهايى ، به ياد آن روز باشند و عزادارى كنند .
به راستى ، آيا اين همه ، فراتر از يادآورى يك داستان غم‏انگيز نيست ؟ عاشورا در سيره امامان عليهم السلام ، به دوش كشيدن يك فرهنگ است . عاشورا ، يك مكتب است ، نه صرفاً حادثه‏اى غم‏انگيز و اسفبار .

ج - توسعه عزادارى (روزگار امام كاظم عليه السلام و امام رضا عليه السلام)

روزگار امام كاظم عليه السلام ، روزگارى شايان توجّه و به لحاظ سياسى و فرهنگى ، بسيار تأمّل‏برانگيز است ؛ چرا كه روزگارى است كه شيعه در آستانه يك خيزش همگانى است . از اين رو ، آموزه‏هاى امام كاظم عليه السلام ، تنبّه‏آفرين اند .
امام كاظم عليه السلام از آغاز محرّم ، حزن و اندوه خود را بر مى‏نمود و آن را تا روز عاشورا ، ادامه مى‏داد و بدين سان ، عزادارى دهه اوّل محرّم را پايه‏گذارى نمود و در حقيقت ، ادب عزادارى روز عاشورا را براى شيعيان ، رقم زد. امام عليه السلام با اين رويكرد ، چنان نمود كه مؤمنان ، بايد به استقبال روز عاشورا بروند و از چند روز پيش از آن ، به اين رويداد مهم ، توجّه كنند و آن روز را در اوج عزادارى سر كنند .
امام رضا عليه السلام نيز - كه به لحاظ سياسى و فرهنگى ، در روزگار خويش ، مكانت ويژه‏اى يافت و همين ، موجب نفوذ بيشتر كلام ايشان شد - به عزادارى امام حسين عليه السلام اهمّيت مى‏داد ، شيعيان را به اهمّيت محرّم و دهه آغازين آن ، واقف مى‏ساخت و با تبيين سيره پدر بزرگوارش در باره حادثه كربلا ، به ترويج آن ، همّت مى‏گماشت .
آنچه گذشت ، نگاهى گذرا بر سيره امامان عليهم السلام (شامل : گفتار ، رفتار و ترغيب) پس از جريان قيام ابا عبد اللَّه الحسين عليه السلام‏بود ، كه مى‏توان آن را در دو بخش كلّى ، دسته‏بندى كرد :
1 . تلاش در جهت بر نمودن اهمّيت عزادارى و سوگوارى بر امام حسين عليه السلام ،
2 . بزرگداشت روز عاشورا و برپايى عزا در آن روز.

تعداد بازدید : 151644
صفحه از 873
پرینت  ارسال به