127
شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام ج1

عزادارى در مصر

با استقرار دولت فاطميان - چنان كه گذشت - گروهى از شيعيان، در روز عاشورا بر مزار دو امام‏زاده آن ديار ، يعنى امّ كلثوم و نفيسه ، اقامه عزا مى‏كردند كه پس از مدّتى در داخل شهر قاهره و در مشهد الحسين عليه السلام ، اين جريان را ادامه دادند و در اين حكومت ، عزادارى ، شكل حكومتى يافت و با تشريفات ، انجام مى‏شد كه چگونگى آن ، در منابع تاريخى آمده است .۱ در اين دولت ، همچنين گاه بنا به دلايلى ، عزادارى به تعطيلى كشانده مى‏شد ؛ امّا برپايى عزادارى‏ها تا سقوط فاطميان ادامه يافت.
با آمدن ايّوبيان كه تلاشى گسترده براى زدودن فرهنگ تشيّع به كار بستند ، طبيعى بود كه از اقامه عزا نيز جلوگيرى شود. با اين همه ، در مناطق دور از مركز (مانند : شام ، حلب و شمال عراق) ، شيعيان، حضور داشتند و از هر فرصتى براى برپا داشتن شعائر خود ، از جمله برگزارى مجالس عزا ، بهره مى‏گرفتند .

مرحله پنجم : عزادارى در سده‏هاى ششم تا نهم هجرى‏

سده ششم‏

مناطق شيعى ايران و عراق ، سده ششم هجرى را با ادامه حاكميت سلجوقيان آغاز كردند . در اين روزگار ، هنوز فاطميان شيعىِ اسماعيلى بر مصر حكم مى‏راندند. سلجوقيان، با گذشت زمان ، از سختگيرى‏هاى خود كاستند و شيعيان ، به تدريج و با دست يافتن به آزادى بيشتر ، عزادارى عاشورا را علنى كردند.
در سده ششم هجرى ، گزارش عبد الجليل رازى قزوينى در كتاب نقض ، بسيار گوياست. رازى از يك سو ، به شبهه‏ها پاسخ مى‏گويد و از سوى ديگر ، عزادارى اهل سنّت را در مناطق مختلف ، گزارش مى‏كند تا آن را جريانى طبيعى، انسانى و دينى نشان دهد . نيز از مجالس سوگوارى دو واعظ معروف (على بن حسين غزنوى و قطب الدين مظفّر امير عبادى)، سخن به ميان مى‏آورد و اين كه تعزيت امام حسين عليه السلام ، همه ساله در روز عاشورا، به بغدادْ تازه است ، همراه با نوحه و فرياد.۲

1.ر . ك : أهل البيت عليهم السلام فى مصر .

2.نقض: ص ۳۷۰ - ۳۷۳.


شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام ج1
126

مرحله چهارم : رسمى شدن عزادارى محرّم در سده‏هاى چهارم و پنجم هجرى‏

در آغاز سده چهارم هجرى، دو حكومت شيعى آل بويِه‏۱ در ايران و فاطميان‏۲ در شمال افريقا شكل گرفتند و اندك اندك ، بر قلمرو خود افزودند . در نيمه دوم سده چهارم ، ايران (بجز مناطق شرقى آن) و مركز عراق ، در اختيار دولت آل بويه بود ، شمال عراق را آل حَسَنويِه - كه آنها نيز بر مذهب تشيّع بودند - اداره مى‏كردند و شمالِ شرق افريقا، مصر، شام و فلسطين نيز در اختيار فاطميان قرار داشت . در سال 352 ق ، معزّ الدوله ديلمى ، حاكم بويه‏اى بغداد ، با فرمانى ، مردم را به اقامه عزادارى در روز عاشورا و در معابر ، فرا خواند۳ و بدين سان ، عزادارى رسميت يافت . يك دهه بعد ، فاطميان نيز در مصر چنين كردند .
پس از فرمان معزّ الدوله، عزادارى در بغداد ، به صورت آيينى رسمى در آمد كه همه‏ساله ، در هر كوى و برزن ، با حضور شيعيان ، انجام مى‏گرفت .۴جامعه اهل سنّت ساكن در مركز خلافت ، اين جريان را خوش نمى‏داشتند . از اين رو ، گاه درگيرى‏هايى به وجود مى‏آمد .
در قصيده مشهور كسايى مروزى (م 391 ق) با مطلع «باد صبا برآمد ، فردوس گشت صحرا»۵ نيز شواهدى هست كه نشان مى‏دهد مَقتل‏خوانى ، در اين قرن ، در خراسان رواج داشته است .

1.زادگاه دولتْ‏مردانِ آل بويه ، منطقه ديلم ايران (در گيلان امروز) بود. اين منطقه و مناطق پيرامونى آن ، چون طبرستان ، از گذشته جزو مناطق شيعه‏نشين به شمار مى‏آمدند ، بويژه كه مدّتى نيز حكومت علويان را تجربه كرده بودند. از اين روست كه آنان به «ديلمى» نيز مشهورند ، همان گونه كه به داشتن مذهب تشيّع ، شهره اند .

2.تلاش‏هاى داعيان اسماعيلى ، در سال ۲۹۶ ق، به ثمر رسيد و عبيد اللَّه مهدى ، توانست دولت معروف به «فاطميان» را با گرايش شيعه اسماعيلى ، در مغرب ، پايه‏ريزى و تأسيس كند . خلأ دولتى مقتدر در مصر ، زمينه استيلاى فاطميان را بر اين ديار ، در سال ۳۶۲ ق ، فراهم كرد و آنان مركز خلافت خود را به فُسطاط مصر منتقل كردند . اين دولت به مرور ، بر قلمرو خود افزود و شام و حجاز را نيز تصرّف كرد . دوران حكومت فاطميان ، بيش از دو قرن طول كشيد و با مرگ العاضد ، آخرين خليفه فاطمى ، در سال ۵۶۸ ق ، به پايان رسيد .

3.مورّخان در رخدادهاى سال ۳۵۲ ق ، آورده‏اند كه در دهم محرّم اين سال ، معزّ الدوله دستور داد كه مردم مغازه‏هايشان را ببندند و بازارها و داد و ستد را تعطيل كنند ، نوحه سر دهند و لباس‏هاى پشمين بپوشند و زنان ، با موى پريشان و صورت سياه و گريبان چاك‏زده ، نوحه‏كنان در شهر بچرخند و براى مصيبت امام حسين عليه السلام ، بر صورتشان بزنند . مردم نيز چنين كردند و از آن جا كه حاكم با آنان بود و جمعيت شيعه بسيار بود ، خليفه و اهل سنّت نتوانستند از آن جلوگيرى كنند (الكامل فى التاريخ : ج ۵ ص ۳۳۱) .

4.در المنتظم (ج ۱۴ ص ۲۱۰) در يادكرد رويداد سال ۳۶۱ ق ، آمده است : مراسمى كه در هر عاشورا برپا مى‏شد از قبيل : بستن بازارها و تعطيلى داد و ستد و آويختن پارچه سياه ، در بغداد اجرا مى‏شد . در البداية و النهاية (ج ۸ ص ۲۰۲) نيز آمده است : رافضى‏ها در دولت آل بويه ، زياده‏روى كردند و در حدود سال ۴۰۰ ، در روز عاشورا در شهرهايى مانند بغداد ، طبل‏ها به صدا در مى‏آمد و در كوچه و بازار ، خاكستر و كاه مى‏پاشيدند و بر درِ مغازه‏ها پارچه سياه مى‏آويختند و مردم ، اندوهناك و گريان ، ظاهر مى‏شدند و بسيارى از مردم براى همراهى و همدلى با حسين - كه تشنه كشته شد - ، آب نمى‏نوشيدند و زن‏ها صورت‏هايشان را باز مى‏كردند و نوحه‏سرايى مى‏نمودند و به سينه و صورت مى‏كوبيدند و پابرهنه در كوچه و بازار راه مى‏افتادند (براى اطلاع بيشتر ، ر . ك : آل بويه ، فقيهى : ص ۷۸۱) .

5.براى ديدن بخشى از اين قصيده ، ر . ك : دانش‏نامه امام حسين عليه السلام : ج ۱۰ ص ۳۲۳ .

تعداد بازدید : 151620
صفحه از 873
پرینت  ارسال به