191
شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام ج1

۶۵.المعجم الكبير- به نقل از عايشه -: حسين بن على بر پيامبر خدا - در حالى كه [در سجده ]مشغول دريافت وحى بود - ، در آمد و بر روى او پريد و بر پشت او به بازى پرداخت.
جبرئيل به پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله گفت: اى محمّد! آيا او را دوست دارى؟
پيامبر صلى اللَّه عليه و آله فرمود: «اى جبرئيل! چرا فرزندم را دوست نداشته باشم؟!» .
جبرئيل گفت : امّت تو ، او را پس از تو مى‏كُشند . و آن گاه دستش را دراز كرد و خاكى سفيد براى پيامبر صلى اللَّه عليه و آله آورد و گفت: اى محمّد! اين پسرت، در اين سرزمين كه طَف نام دارد ، كشته مى‏شود.
هنگامى كه جبرئيل از نزد پيامبر خدا رفت، پيامبر صلى اللَّه عليه و آله در حالى كه آن خاك در دستش بود ، گريان بيرون آمد و فرمود: «اى عايشه! جبرئيل به من خبر داده كه حسين، فرزندم ، در سرزمين طَف كشته مى‏شود و امّتم پس از من ، در فتنه گرفتار مى‏شوند» .
سپس در حالى كه مى‏گريست ، به سوى يارانش كه على، ابو بكر، عمر، حذيفه، عمّار و ابو ذر در ميان آنان بودند ، بيرون رفت . آنان گفتند: اى پيامبر خدا! چه چيزى شما را به گريه انداخته ؟!
فرمود: «جبرئيل به من خبر داد كه فرزندم حسين ، پس از من ، در سرزمين طَف، كشته مى‏شود و اين خاك را برايم آورد و به من خبر داد كه آرامگاه او در آن جاست» .۱

1.دَخَلَ الحُسَينُ بنُ عَلِيٍّ عليه السلام عَلى‏ رَسولِ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله ، وهُوَ يوحى‏ إلَيهِ ، فَنَزا عَلى‏ رَسولِ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله وهُوَ مُنَكِّبٌ ، ولَعِبَ عَلى‏ ظَهرِهِ ، فَقالَ جِبريلُ لِرَسولِ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله : أتُحِبُّهُ يا مُحَمَّدُ ؟ قالَ : يا جِبريلُ ، ما لي لا اُحِبُّ ابني ؟! قالَ : فَإِنَّ اُمَّتَكَ سَتَقتُلُهُ مِن بَعدِكَ ، فَمَدَّ جِبريلُ عليه السلام يَدَهُ ، فَأَتاهُ بِتُربَةٍ بَيضاءَ ، فَقالَ : في هذِهِ الأَرضِ يُقتَلُ ابنُكَ هذا يا مُحَمَّدُ، وَاسمُهَا الطَّفُّ ، فَلَمّا ذَهَبَ جِبريلُ عليه السلام مِن عِندِ رَسولِ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله ، خَرَجَ رَسولُ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله وَالتُّربَةُ في يَدِهِ يَبكي ، فَقالَ : يا عائِشَةُ ، إنَّ جِبريلَ عليه السلام أخبَرَني أنَّ الحُسَينَ ابني مَقتولٌ في أرضِ الطَّفِّ ، وأنَّ اُمَّتي سَتُفتَتَنُ بَعدي . ثُمَّ خَرَجَ إلى‏ أصحابِهِ - فيهِم : عَلِيٌّ عليه السلام وأبو بَكرٍ وعُمَرُ وحُذَيفَةُ وعَمّارٌ وأبو ذَرٍّ رَضِيَ اللَّهُ عَنهُم - وهُوَ يَبكي ، فَقالوا : ما يُبكيكَ يا رَسولَ اللَّهِ ؟ فَقالَ : أخبَرَني جِبريلُ أنَّ ابنِيَ الحُسَينَ يُقتَلُ بَعدي بِأَرضِ الطَّفِّ ، وجاءَني بِهذِهِ التُّربَةِ ، وأخبَرَني أنَّ فيها مَضجَعَهُ (المعجم الكبير : ج ۳ ص ۱۰۷ ح ۲۸۱۴ ؛ الأمالى ، شجرى : ج ۱ ص ۱۶۶) .


شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام ج1
190

ب - سرزمين طَف‏

۶۳.المعجم الكبير- به نقل از عايشه ، از پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله -: جبرئيل به من خبر داد كه پسرم حسين، پس از من در سرزمين طَف ، كشته مى‏شود و اين خاك را برايم آورد و به من خبر داد كه آرامگاه او ، در آن جاست .۱

۶۴.الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة)- به نقل از ابو سَلَمه -: ما غرفه‏اى داشتيم كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله هر گاه مى‏خواست جبرئيل را ديدار كند ، در آن جا او را مى‏ديد. در يكى از اين ديدارها، پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به عايشه فرمان داد كه كسى بر او وارد نشود ؛ امّا حسين بن على عليه السلام وارد شد و عايشه متوجّه او نشد كه او را بگيرد. جبرئيل گفت: اين كيست؟
پيامبر خدا فرمود: «پسرم» و او را گرفت و بر روى ران خود نهاد.
جبرئيل گفت: هان كه به زودى او كشته مى‏شود!
پيامبر خدا فرمود: «چه كسى او را مى‏كشد؟» .
گفت : امّت تو .
پيامبر خدا فرمود: «امّت من ، او را مى‏كشند؟!» .
گفت: آرى و اگر بخواهى، سرزمينى را كه در آن كشته مى‏شود، به تو نشان مى‏دهم.
جبرئيل به سرزمين طَف در عراق، اشاره كرد و خاكى سرخ برگرفت و آن را به پيامبر صلى اللَّه عليه و آله نشان داد و گفت: اين ، از خاك قتلگاه اوست .۲

1.أخبَرَني جِبريلُ عليه السلام أنَّ ابنِيَ الحُسَينَ يُقتَلُ بَعدي بِأَرضِ الطَّفِّ ، وجاءَني بِهذِهِ التُّربَةِ ، وأخبَرَني أنَّ فيها مَضجَعَهُ (المعجم الكبير : ج ۳ ص ۱۰۷ ح ۲۸۱۴ ، أعلام النبوّة : ص ۱۸۲) .

2.كانَت لَنا مَشرَبَةٌ ، فَكانَ النَّبِيُّ صلى اللَّه عليه و آله إذا أرادَ لُقْيا جِبريلَ عليه السلام لَقِيَهُ فيها ، فَلَقِيَهُ رَسولُ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله مَرَّةً مِن ذلِكَ فيها ، وأمَرَ عائِشَةَ ألّا يَصعَدَ إلَيهِ أحَدٌ . فَدَخَلَ حُسَينُ بنُ عَلِيٍّ عليه السلام ولَم تَعلَم حَتّى‏ غَشِيَها ، فَقالَ جِبريلُ عليه السلام : مَن هذا ؟ فَقالَ رَسولُ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله : اِبني ، فَأَخَذَهُ النَّبِيُّ صلى اللَّه عليه و آله فَجَعَلَهُ عَلى‏ فَخِذِهِ ، فَقالَ : أما إنَّهُ سَيُقتَلُ ! فَقالَ رَسولُ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله : ومَن يَقتُلُهُ ؟ ! قالَ : اُمَّتُكَ ، فَقالَ رَسولُ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله : اُمَّتي تَقتُلُهُ ؟ ! قالَ : نَعَم ، وإن شِئتَ أخبَرتُكَ بِالأَرضِ الَّتي يُقتَلُ بِها ، فَأَشارَ لَهُ جِبريلُ إلَى الطَّفِّ بِالعِراقِ ، وأخَذَ تُربَةً حَمراءَ ، فَأَراهُ إيّاها ، فَقالَ : هذِهِ مِن تُربَةِ مَصرَعِهِ (الطبقات الكبرى / الطبقة الخامسة من الصحابة : ج ۱ ص ۴۲۵ ح ۴۱۳ ، تاريخ دمشق : ج ۱۴ ص ۱۹۵ ح ۳۵۳۳) .

تعداد بازدید : 147313
صفحه از 873
پرینت  ارسال به