207
شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام ج1

2 / 14

پيشگويى پيامبر صلى اللَّه عليه و آله درباره چگونگى شهادت او

۱۰۱.الأمالى ، صدوق -به نقل از ابن عبّاس ، از پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله- : هنگامى كه حسين را ديدم، آنچه را پس از من با او مى‏كنند، به ياد آوردم . گويى كه مى‏بينم به حرم و قبر من پناه آورده ؛ امّا پناهش نمى‏دهند و در رؤيايش ، او را به سينه‏ام مى‏چسبانم و به او فرمان كوچ از هجرتگاهم مى‏دهم و او را به شهادت ، مژده مى‏دهم ، و او از آن جا به سوى قتلگاه و جايگاه بر خاك افتادنش، بار مى‏بندد ؛ [به سوى ]سرزمين كرب و بلا و قتل و فنا. گروهى از مسلمانان ، او را يارى مى‏دهند . آنان از سَروران شهيدان امّت من در روز قيامت هستند . گويى به او مى‏نگرم كه تير خورده و از اسبش به زمين افتاده و سپس مانند گوسفند، سرش را مظلومانه مى‏بُرند .۱

۱۰۲.كفاية الأثر -به نقل از عبد اللَّه بن عبّاس- : بر پيامبر صلى اللَّه عليه و آله در آمدم و حسن عليه السلام بر گردن و حسين عليه السلام بر روى ران ايشان بود . پيامبر صلى اللَّه عليه و آله صورت و دهان آن دو را مى‏بوسيد و مى‏فرمود: «خدايا! دوستدار اين دو را دوست بدار و دشمن آنان را دشمن بدار» .
سپس فرمود: «اى ابن عبّاس! گويى مى‏بينم كه موى سپيد مَحاسنش از خونش خضاب شده و دعوت مى‏كند ؛ امّا پاسخى نمى‏يابد ، و يارى مى‏طلبد ؛ امّا يارى نمى‏شود» .
گفتم: اى پيامبر خدا! چه كسانى اين كارها را مى‏كنند؟
فرمود: «بَدان امّتم! آنان را چه مى‏شود؟ خدا ، شفاعتم را شامل ايشان نكند!» .۲

۱۰۳.كامل الزيارات -به نقل از مِسمَع بن عبد الملك ، از امام صادق عليه السلام- : حسين عليه السلام در آغوش مادرش بود كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله او را گرفت و فرمود: «خدا ، قاتلان تو را لعنت كند! خدا ، غارت‏كنندگانِ تو را لعنت كند! خدا ، همكارى‏كنندگان بر ضدّ تو را لعنت كند! و خدا ميان من و هر كس كه بر ضدّ تو يارى دهد، حكم كند!» .
فاطمه عليها السلام گفت: اى پدر! چه مى‏فرمايى؟
پيامبر صلى اللَّه عليه و آله فرمود: «دخترم! آنچه را پس از من و تو از آزار و ستم و خيانت و تجاوز به او مى‏رسد، ياد كردم .او در آن روز ، ميان يارانى به سانِ ستارگان آسمان است كه راه به شهادت مى‏برند و گويى لشكرشان و جايگاه اسباب و تربتشان را مى‏بينم» .
فاطمه عليها السلام پرسيد: اى پدر! اين جايى كه توصيف مى‏كنى، كجاست؟
فرمود: «جايى كه كربلا ناميده مى‏شود و آن ، كرب (رنج) و بلا براى ما و امّت دارد. شروران امّتم ، بر آنان مى‏شورند و اگر همه آسمانيان و زمينيان ، يكى از آن شروران را شفاعت كنند، پذيرفته نمى‏شود و آنها در آتش دوزخ ، جاويدان خواهند بود» .
فاطمه عليها السلام گفت: اى پدر! [آيا حسين‏] كشته مى‏شود؟
فرمود: «آرى، اى دخترم! و كسى، پيش از او، به سانِ او كشته نمى‏شود و آسمان‏ها و زمين‏ها بر او مى‏گريند و نيز فرشتگان و وحوش و ماهيان درياها و كوه‏ها كه اگر به آنها اذن داده شود، جاندارى را بر زمين ، باقى نمى‏گذارند ، و گروهى از دوستداران ما نزد او مى‏آيند كه در زمين از آنان ، عالم‏تر به خدا و پايدارتر به حقّ ما نيست و جز آنان ، كسى بر روى زمين به حسين، رو نمى‏كند . آنان چراغ‏هايى در دل تاريكى‏هاى ستم و شفيعان و درآيندگان بر من در حوض [كوثر ]هستند. چون در آيند ، من آنان را از چهره‏شان مى‏شناسم. گروندگان به هر دين، پيشوايان خود را مى‏جويند و آنان ما را و نه غير ما را مى‏جويند . آنان پايه‏هاى استوار زمين و سبب نزول باران اند» .۳

1.إنّي لَمّا رَأَيتُهُ [أيِ الحُسَينَ عليه السلام‏] تَذَكَّرتُ ما يُصنَعُ بِهِ بَعدي ، كَأَنّي بِهِ وقَدِ استَجارَ بِحَرَمي وقَبري ، فَلا يُجارُ ، فَأَضُمُّهُ في مَنامِهِ إلى‏ صَدري ، وآمُرُهُ بِالرَّحلَةِ عَن دارِ هِجرَتي ، واُبَشِّرُهُ بِالشَّهادَةِ ، فَيَرتَحِلُ عَنها إلى‏ أرضِ مَقتَلِهِ ، ومَوضِعِ مَصرَعِهِ ، أرضِ كَربٍ وبَلاءٍ ، وقَتلٍ وفَناءٍ ، تَنصُرُهُ عِصابَةٌ مِنَ المُسلِمينَ ، اُولئِكَ مِن سادَةِ شُهَداءِ اُمَّتي يَومَ القِيامَةِ ، كَأَنّي أنظُرُ إلَيهِ وقَد رُمِيَ بِسَهمٍ ، فَخَرَّ عَن فَرَسِهِ صَريعاً ، ثُمَّ يُذبَحُ كَما يُذبَحُ الكَبشُ مَظلوماً (الأمالى ، صدوق : ص ۱۷۷ ح ۱۷۸ ، بشارة المصطفى : ص ۱۹۹) .

2.دَخَلتُ عَلَى النَّبِيِّ صلى اللَّه عليه و آله وَالحَسَنُ عليه السلام عَلى‏ عاتِقِهِ ، وَالحُسَينُ عليه السلام عَلى‏ فَخِذِهِ ، يَلثِمُهُما ويُقَبِّلُهُما ، ويَقولُ : اللَّهُمَّ والِ مَن والاهُما ، وعادِ مَن عاداهُما ، ثُمَّ قالَ : يَابنَ عَبّاسٍ ، كَأَنّي بِهِ وقَد خُضِبَت شَيبَتُهُ مِن دَمِهِ ، يَدعو فَلا يُجابُ ، ويَستَنصِرُ فَلا يُنصَرُ . قُلتُ : مَن يَفعَلُ ذلِكَ يا رَسولَ اللَّهِ ؟ قالَ : شِرارُ اُمَّتي ، ما لَهُم ؟ لا أنالَهُمُ اللَّهُ شَفاعَتي ! (كفاية الأثر : ص ۱۶ ، مستدرك الوسائل : ج ۱۰ ص ۲۷۶ ح ۱۲۰۰۹) .

3.كانَ الحُسَينُ عليه السلام مَعَ اُمِّهِ تَحمِلُهُ ، فَأَخَذَهُ رَسولُ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله ، فَقالَ : لَعَنَ اللَّهُ قاتِليكَ ، ولَعَنَ اللَّهُ سالِبيكَ ، وأهلَكَ اللَّهُ المُتَوازِرينَ عَلَيكَ ، وحَكَمَ اللَّهُ بَيني وبَينَ مَن أعانَ عَلَيكَ ! فَقالَت فاطِمَةُ : يا أبَه ، أيَّ شَي‏ءٍ تَقولُ ؟ قالَ : يا بِنتاه ، ذَكَرتُ ما يُصيبُهُ بَعدي وبَعدَكِ مِنَ الأَذى‏ وَالظُّلمِ وَالغَدرِ وَالبَغيِ ، وهُوَ يَومَئِذٍ في عُصبَةٍ كَأَنَّهُم نُجومُ السَّماءِ ، يَتَهادَونَ إلَى القَتلِ ، وكَأَنّي أنظُرُ إلى‏ مُعَسكَرِهِم ، وإلى‏ مَوضِعِ رِحالِهِم وتُربَتِهِم . فَقالَت : يا أبَه ، وأينَ هذَا المَوضِعُ الَّذي تَصِفُ ؟ قالَ : مَوضِعٌ يُقالُ لَهُ كَربَلاءُ ، وهِيَ ذاتُ كَربٍ وبَلاءٍ عَلَينا وعَلَى الاُمَّةِ ، يَخرُجُ عَلَيهِم شِرارُ اُمَّتي ، ولَو أنّ أحَدَهُم شَفَعَ لَهُ مَن فِي السَّماواتِ وَالأَرَضينَ ما شُفِّعوا فيهِم ، وهُمُ المُخَلَّدونَ فِي النّارِ . قالَت : يا أبَه ، فَيُقتَلُ ؟ قالَ : نَعَم يا بِنتاه ، وما قُتِلَ قِتلَتَهُ أحَدٌ كانَ قَبلَهُ ، وتَبكيهِ السَّماواتُ وَالأَرضونَ ، وَالمَلائِكَةُ وَالوَحشُ وَالحيتانُ فِي البِحارِ وَالجِبالُ ، لَو يُؤذَنُ لَها ما بَقِيَ عَلَى الأَرضِ مُتَنَفِّسٌ ، ويَأتيهِ قَومٌ مِن مُحِبّينا ، لَيسَ فِي الأَرضِ أعلَمُ بِاللَّهِ ولا أقوَمُ بِحَقِّنا مِنهُم ، ولَيسَ عَلى‏ ظَهرِ الأَرضِ أحَدٌ يَلتَفِتُ إلَيهِ غَيرُهُم ، اُولئِكَ مَصابيحُ في ظُلُماتِ الجَورِ ، وهُمُ الشُّفَعاءُ ، وهُم وارِدونَ حَوضي غَداً ، أعرِفُهُم إذا وَرَدوا عَلَيَّ بِسيماهُم ، وأهلُ كُلِّ دينٍ يَطلُبونَ أئِمَّتَهُم ، وهمُ يَطلُبونَنا ولا يَطلُبونَ غَيرَنا ، وهُم قِوامُ الأَرضِ ، بِهِم يَنزِلُ الغَيثُ (كامل الزيارات : ص ۱۴۴ ح ۱۷۰ ، تفسير فرات : ص ۱۷۱ ح ۲۱۹) .


شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام ج1
206

۹۸.عيون أخبار الرضا عليه السلام -به سندش ، از پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله- : موسى بن عمران از خدايش عزّوجل درخواست كرد: اى خداى من! برادرم هارون در گذشت . او را بيامرز.
خداوند متعال به او وحى كرد: «اى موسى! اگر در باره پيشينيان و پسينيان ، از من چيزى بخواهى، اجابتت مى‏كنم، جز قاتل حسين بن على بن ابى طالب ، كه من ، انتقام او را از قاتلش مى‏گيرم» ... .۱

۹۹.عيون أخبار الرضا عليه السلام -به سندش ، از پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله- : دخترم فاطمه ، روز قيامت ، در حالى محشور مى‏شود كه لباسى آغشته به خون با اوست و به ستونى از ستون‏هاى عرش مى‏آويزد و مى‏گويد: اى عدل [مطلق‏]! ميان من و قاتل فرزندانم حكم بران .
به خداى كعبه سوگند، خداوند متعال به نفع دخترم حكم مى‏راند .۲

۱۰۰.الفتوح -به نقل از شُرَحبيل بن ابى عون- : فرشته‏اى كه نزد پيامبر صلى اللَّه عليه و آله آمد، فرشته درياها بود ... . سپس آن فرشته، مقدارى از تربت حسين عليه السلام را در يكى از بال‏هايش حمل كرد و فرشته‏اى در آسمان دنيا نماند، جز آن كه آن تربت را بوييد و يادش نزد او [ جاودان ]ماند .
سپس پيامبر صلى اللَّه عليه و آله آن مشت خاك را كه فرشته آورده بود، گرفت و در حالى كه مى‏گريست ، آن را بوييد و ميان گريه‏اش مى‏گفت: «خدايا! به قاتل فرزندم بركت مده و او را به آتش دوزخ برسان» .۳

1.إنَّ موسَى بنَ عِمرانَ سَأَلَ رَبَّهُ عزّوجل ، فَقالَ : يا رَبِّ ، إنَّ أخي هارونَ ماتَ ، فَاغفِر لَهُ ، فَأَوحَى اللَّهُ تَعالى‏ إلَيهِ : يا موسى‏ ، لَو سَأَلتَني فِي الأَوَّلينَ وَالآخِرينَ لَأَجَبتُكَ ما خَلا قاتِلَ الحُسَينِ بنِ عَلِيِّ بنِ أبي طالِبٍ عليه السلام ، فَإِنّي أنتَقِمُ لَهُ مِن قاتِلِهِ ... (عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج ۲ ص ۴۷ ح ۱۷۹ ؛ المناقب ، ابن مغازلى : ص ۶۸ ح ۹۸) .

2.تُحشَرُ ابنَتي فاطِمَةُ يَومَ القِيامَةِ ، ومَعَها ثِيابٌ مَصبوغَةٌ بِالدَّمِ ، فَتَعَلَّقُ بِقائِمَةٍ مِن قَوائِمِ العَرشِ ، فَتَقولُ: يا عَدلُ ، احكُم بَيني وبَينَ قاتِلِ وُلدي . قالَ رَسولُ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله : فَيَحكُمُ اللَّهُ تَعالى‏ لِابنَتي ورَبِّ الكَعبَةِ (عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج ۲ ص ۲۶ ح ۶ ؛ المناقب ، ابن المغازلى : ص ۶۴ ح ۹۱) .

3.إنَّ المَلَكَ الَّذي جاءَ إلَى النَّبِيِّ صلى اللَّه عليه و آله إنَّما كانَ مَلَكَ البِحارِ ... ، ثُمَّ حَمَلَ ذلِكَ المَلَكُ مِن تُربَةِ الحُسَينِ عليه السلام في بَعضِ أجنِحَتِهِ ، فَلَم يَبقَ مَلَكٌ في سَماءِ الدُّنيا إلّا شَمَّ تِلكَ التُّربَةَ ، وصارَ فيها عِندَهُ أثَرٌ وخَبَرٌ . قالَ : ثُمَّ أخَذَ النَّبِيُّ صلى اللَّه عليه و آله تِلكَ القَبضَةَ الَّتي أتاهُ بِهَا المَلَكُ ، فَجَعَلَ يَشُمُّها ، وهُوَ يَبكي ، ويَقولُ في بُكائِهِ : اللَّهُمَّ لا تُبارِك في قاتِلِ وَلَدِي ، وأصلِهِ نارَ جَهَنَّمَ (الفتوح : ج ۴ ص ۳۲۴ ، مقتل الحسين عليه السلام ، خوارزمى : ج ۱ ص ۱۶۲) .

تعداد بازدید : 173341
صفحه از 873
پرینت  ارسال به