209
شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام ج1

2 / 15

پيشگويى پيامبر صلى اللَّه عليه و آله درباره مزار او و زائرانش‏

۱۰۴.الإرشاد: پيامبر صلى اللَّه عليه و آله روزى نشسته بود و على و فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام گِردش را گرفته بودند. پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به آنان فرمود: «شما در چه حالى خواهيد بود، هنگامى كه بر خاك بيفتيد و مرقدهايتان پراكنده شود؟» .
حسين عليه السلام به پيامبر صلى اللَّه عليه و آله گفت: ما به مرگ طبيعى مى‏ميريم ، يا كشته مى‏شويم؟
پيامبر صلى اللَّه عليه و آله فرمود: «پسركم! تو به ستم ، كشته مى‏شوى و برادرت نيز به ستم ، كشته مى‏شود و فرزندانتان در زمين ، رانده و پراكنده مى‏شوند» .
حسين عليه السلام گفت: چه كسى ما را مى‏كشد، اى پيامبر خدا؟
فرمود: «بدترينِ مردمان» .
گفت: پس از كشته شدن ما، كسى ما را زيارت مى‏كند؟
فرمود: «آرى ؛ گروهى از امّتم ، كه شما را به قصد نيكى و پيوند با من زيارت مى‏كنند . چون روز قيامت شود، در ايستگاه حسابرسى ، نزدشان مى‏آيم و بازوهايشان را مى‏گيرم و از هراس‏ها و سختى‏هاى آن ، نجاتشان مى‏دهم» .۱

۱۰۵.كامل الزيارات -به نقل از محمّد بن حسين بن على بن الحسين عليه السلام ، از پدرش ، از جدّش ، از على بن ابى طالب عليه السلام -: پيامبر صلى اللَّه عليه و آله روزى به ديدار ما آمد و ما غذايى برايش برديم . اُمّ اَيمَن، كاسه بزرگى خرما و قَدَحى شير و سرشير برايمان هديه آورده بود. آن را براى پيامبر صلى اللَّه عليه و آله برديم و از آن خورد . چون غذايش را به پايان برد، برخاستم و بر دستان پيامبر صلى اللَّه عليه و آله آب ريختم و چون دستانش را شست، صورت و محاسنش را با باقى‏مانده آب دستانش مسح كرد وسپس برخاست و به سوى سجده‏گاهى در گوشه اتاق رفت و نماز خواند و به سجده افتاد و گريست و گريه را طول داد . سپس سرش را بلند كرد ؛ امّا هيچ يك از ما اهل خانه، جرئت سؤال كردن نيافت.
حسين [ كه راه رفتن را تازه ياد گرفته بود ،] برخاست و كم كم رفت تا از روى ران پيامبر صلى اللَّه عليه و آله بالا رفت و سر پيامبر خدا را به سينه گرفت و چانه‏اش را بر سر پيامبر صلى اللَّه عليه و آله نهاد و سپس گفت: اى پدر! چرا گريه مى‏كنى؟
پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به او فرمود : «پسركم! من امروز به شما نگاه كردم و چنان شادمان شدم كه تا كنون مانند آن ، شاد نشده بودم. پس جبرئيل به سويم فرود آمد و به من خبر داد كه شما كشته مى‏شويد و قتلگاه‏هاى شما پراكنده است . من خدا را بر اين، ستودم و خير شما را خواستم» .
حسين به پيامبر صلى اللَّه عليه و آله گفت: اى پدر! با اين پراكندگى، چه كسى قبرهاى ما را زيارت مى‏كند و به ديدار ما مى‏آيد؟
پيامبر صلى اللَّه عليه و آله فرمود: «گروه‏هايى از امّتم ، كه قصد نيكى كردن به من و پيوستن به مرا دارند . من در ايستگاه حسابرسى [در قيامت‏] ، آنان را ياد مى‏كنم و بازوهايشان را مى‏گيرم و از هراس‏ها و سختى‏هاى قيامت ، نجاتشان مى‏دهم» .۲

1.إنَّ النَّبِيَّ صلى اللَّه عليه و آله كانَ ذاتَ يَومٍ جالِساً وحَولَهُ عَلِيٌّ وفاطِمَةُ وَالحَسَنُ وَالحُسَينُ عليهم السلام ، فَقالَ لَهُم : كَيفَ بِكُم إذا كُنتُم صَرعى‏ وقُبورُكُم شَتّى‏ ؟ فَقالَ لَهُ الحُسَينُ عليه السلام : أنَموتُ مَوتاً أو نُقتَلُ ؟ فَقالَ : بَل تُقتَلُ يا بُنَيَّ ظُلماً ، ويُقتَلُ أخوكَ ظُلماً ، وتُشَرَّدُ ذَرارِيُّكُم فِي الأَرضِ . فَقالَ الحُسَينِ عليه السلام : ومَن يَقتُلُنا يا رَسولَ اللَّهِ ؟ قالَ : شِرارُ النّاسِ ، قالَ : فَهَل يَزُورُنا بَعدَ قَتِلنا أحَدٌ ؟ قالَ : نَعَم ، طائِفَةٌ مِن اُمَّتي يُريدونُ بِزِيارَتِكُم بِرّي وصِلَتي ، فَإِذا كانَ يَومُ القِيامَةِ جِئتُهُم إلَى المَوقِفِ حَتّى‏ آخُذَ بِأَعضادِهِم فَاُخَلِّصُهُم مِن أهوالِهِ وشَدائِدِهِ (الإرشاد : ج ۲ ص ۱۳۱ ، كشف الغمّة : ج ۲ ص ۲۲۰) .

2.زارَنا رَسولُ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله ذاتَ يومٍ ، فَقَدَّمنا إلَيهِ طَعاماً ، وأهدَت إلَينا اُمُّ أيمَنَ صَحفَةً مِن تَمرٍ ، وقَعباً مِن لَبَنٍ وزَبَدٍ ، فَقَدَّمنا إلَيهِ ، فَأَكَلَ مِنهُ ، فَلَمّا فَرَغَ قُمتُ وسَكَبتُ عَلى‏ يَدَي رَسولِ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله ماءً ، فَلَمّا غَسَلَ يَدَيهِ مَسَحَ وَجهَهُ ولِحيَتَهُ بِبِلَّةِ يَدَيهِ ، ثُمَّ قامَ إلَى مَسجِدٍ في جانِبِ البَيتِ ، وصَلّى‏ وخَرَّ ساجِداً ، فَبَكى‏ وأطالَ البُكاءَ ، ثُمَّ رَفَعَ رَأسَهُ ، فَمَا اجتَرى‏ مِنّا أهلَ البَيتِ أحَدٌ يَسأَلُهُ عَن شَي‏ءٍ . فَقامَ الحُسَينُ عليه السلام يَدرُجُ حَتّى‏ صَعِدَ عَلى‏ فَخِذَي رَسولِ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله ، فَأَخَذَ بِرَأسِهِ إلى‏ صَدرِهِ ووَضَعَ ذَقَنَهُ عَلى‏ رَأسِ رَسولِ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله ، ثُمَّ قالَ : يا أبَه ، ما يُبكيكَ ؟ فَقالَ لَهُ : يا بُنَيَّ ، إنّي نَظَرتُ إلَيكُم اليَومَ ، فَسُرِرتُ بِكُم سُروراً لَم اُسَرَّ بِكُم مِثلَهُ قَطُّ ، فَهَبَطَ إلَيَّ جَبرَئيلُ ، فَأَخبَرَني أنَّكُم قَتلى‏ ، وأنَّ مَصارِعَكُم شَتّى‏ ، فَحَمِدتُ اللَّهَ عَلى‏ ذلِكَ ، وسَأَلتُ لَكُمُ الخِيَرَةَ ، فَقالَ لَهُ : يا أبَه ، فَمَن يَزورُ قُبورَنا ويَتَعاهَدُها عَلى‏ تَشَتُّتِها ؟ قالَ : طَوائِفُ مِن اُمَّتي يُريدونَ بِذلِكَ بِرّي وصِلَتي ، أتَعاهَدُهُم فِي المَوقِفِ وآخُذُ بِأَعضادِهِم ، فَاُنجيهِم مِن أهوالِهِ وشَدائِدِهِ (كامل الزيارات : ص‏۱۲۶ ح‏۱۴۱ ، بحار الأنوار : ج‏۴۴ ص‏۲۳۴ ح‏۲۱) .


شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام ج1
208
تعداد بازدید : 170220
صفحه از 873
پرینت  ارسال به