335
شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام ج1

شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام ج1
334

تأمّلى در گزارش‏هاى مربوط به استعفاى مسلم از نمايندگى امام حسين‏

بر پايه گزارش‏هايى كه گذشت ، مسلم بن عقيل ، پس از پذيرفتن نمايندگى امام حسين عليه السلام براى رفتن به كوفه ، از مكّه به مدينه آمد و از آن جا با دو نفر راه‏نما ، به سوى كوفه حركت كرد ؛ امّا آن دو، راه‏نما، راه را گُم كردند و هر دو از شدّت تشنگى ، هلاك شدند . مسلم و همراهانش با زحمت بسيار ، خود را به آب رساندند و از هلاكت ، نجات يافتند ؛ ولى او اين حادثه را به فالِ بد گرفت و از اين رو ، نامه‏اى به امام حسين عليه السلام نوشت و از به انجام رساندن اين مأموريت ، عذرخواهى كرد . امام عليه السلام نيز در پاسخ وى ، ضمن متّهم كردن او به ترس از انجام دادن مأموريتش ، با استعفاى وى مخالفت كرد و دستور اكيد داد كه به راه خود ، ادامه دهد .
اين گزارش‏ها ، به دلايلى كه بدانها اشاره مى‏شود ، فاقد اعتبارند :
1 . هيچ يك از اين گزارش‏ها ، سند معتبرى كه بتوان بِدان اعتماد كرد ، ندارند .
2 . بر اساس اسناد تاريخى ، مسلم، فاصله مكّه تا كوفه را در مدّت بيست روز ، طى كرد ؛ زيرا وى در پانزدهم رمضان ، از مكّه بيرون آمد و در پنجم شوّال ، وارد كوفه شد .۱ با توجّه به اين كه فاصله مكّه تا كوفه ، حدود هزار و چهارصد كيلومتر است ، او مى‏بايست به طور متوسّط ، هر روز، هفتاد كيلومتر راه را طى كرده باشد و البتّه اين ، جدا از چند روز توقّفى است كه در مدينه داشته است . حال اگر بخواهيم در نظر بگيريم كه وى پس از خارج شدن از مدينه ، قاصدى را به مكّه فرستاده تا از امام عليه السلام كسبِ تكليف كند ، چنانچه فرصتى را كه براى پيدا كردن قاصد و اعزام او به مكّه براى گرفتن پاسخ از امام عليه السلام و بازگشت قاصد از مكّه لازم بوده، به مدّتى كه خودِ او در مدينه مانده و مدّتى كه براى استراحتْ نياز داشته ، بيفزاييم ، زمان سفرش ، به طور قطع ، بيش از يك ماه مى‏شود .
3 . بعيد به نظر مى‏رسد راه‏نمايانى كه به سختى‏هاى راه عادت دارند ، هر دو از تشنگى هلاك شوند ؛ امّا مسلم و همراهانش زنده بمانند.
4 . فال بد زدن ، در فرهنگ اسلامى ، نكوهيده است .۲ از اين رو ، بعيد به نظر مى‏رسد كه شخص والامرتبه‏اى همچون مسلم - كه امام حسين عليه السلام او را به نمايندگى از جانب خود براى چنان مأموريت مهمّى انتخاب كرده - ، به بهانه فال بد زدن ، از نمايندگى امام عليه السلام استعفا دهد.
5 . در نقل ابن كثير ، تعبير «استعفا» و «كناره‏گيرى» نيامده است ؛ بلكه تنها مسلم از امام حسين عليه السلام نظر خواسته و كسبِ تكليف كرده است.۳
6 . متّهم شدن شخصيت بزرگى مانند مسلم به ترس و سستى در انجام دادن وظيفه از جانب امام حسين عليه السلام ، بعيد است .
بر پايه اين دلايل و قرائن ، مى‏توان گفت : در موضوع استعفاى مسلم از نمايندگى امام حسين عليه السلام و وقايع مربوط به آن ، ترديد جدّى وجود دارد و چنين مى‏نمايد كه ساختن اين گونه داستان‏ها، توسّط هواداران بنى اميّه و با هدف تحريف تاريخ عاشورا صورت گرفته است و جاعلان ، بسيارى از حقايق تاريخى را با داستان‏هاى جعلى در آميخته‏اند .

1.ر. ك: ص ۳۳۶ (فصل چهارم / وارد شدن مسلم به كوفه و بيعت كوفيان با او).

2.ر . ك : ميزان الحكمة : ج ۶ ص ۵۱۷ (فال بد زدن) .

3.ر . ك : ص ۳۲۸ (فصل چهارم / گزارش‏هايى در باره رخدادها در مسير كوفه) .

تعداد بازدید : 149655
صفحه از 873
پرینت  ارسال به