37
شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام ج1

اقسام گزارش‏ها در منابع متأخّر

گزارش‏هاى منابع متأخّر را به سه دسته مى‏توان تقسيم كرد :
دسته اوّل ، گزارش‏هايى كه خلاف واقع بودن آنها ، روشن و قطعى است ، مانند : شمارى از مطالب كتاب‏هاى روضة الشهدا ، أسرار الشهادة و المنتخب طُرَيحى و ساير منابع ضعيف متأخّر كه پيش از اين به آنها اشاره شد .
دسته دوم ، گزارش‏هايى كه متن آنها ايرادى ندارد ؛ ولى نه تنها دليلى بر صحّت آنها ارائه نشده ، بلكه به دليل آن كه در منابع اصلى ديده نمى‏شوند و در كنار مطالبى قرار دارند كه دروغ بودن آنها واضح است ، واقعيت داشتن آنها ، جدّاً مورد ترديد است .
دسته سوم ، گزارش‏هايى كه در منابع اصلى تاريخى و حديثى نيز وجود دارند .
به نظر ما ، تنها دسته سوم از گزارش‏هاى منابع متأخّر ، قابل نقل و استنادند ، و اگر كسانى اين نظريه را نمى‏پذيرند و به دليل هيجان‏انگيز بودن متفرّداتِ منابع ضعيف و مؤثّر بودن آنها در گرم كردن مجالس ، نمى‏توانند از نقل آنها صرف نظر كنند ، بهره‏گيرى از اين كتاب (شهادت‏نامه) ، حدّ اقل، اين فايده را براى آنها خواهد داشت كه بتوانند مطالب دستِ اوّل را كه در منابع كهن آمده‏اند ، از گزارش‏هايى كه در منابع اصلى وجود ندارند ، تفكيك كنند تا بويژه در نسبت دادن سخنى به اهل بيت عليهم السلام براى امرى مستحب ، مرتكب حرامِ مسلّم و نهىِ قطعىِ
«وَ لَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ»۱
نگردند .

1.«از چيزى كه نمى‏دانى ، پيروى نكن» (اسرا : آيه ۳۶) .


شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام ج1
36

2 . عدم نياز به گزارش‏هاى مُتفرّد منابع متأخّر

مطالعه و دقت در آثار و منابع رخداد عظيم كربلاى حسينى مؤيّد اين مدّعاست كه تاريخ عاشورا ، به قدر كفايت ، منابع معتبر و قابل استناد دارد و اصولاً نيازى به گزارش‏هاى منابع غير قابل استناد ، نيست .

3 . تمايز روشن گزارش‏هاى منابع كهن و منابع جديد

اين نكته ، تنبّه‏آفرين است كه گزارش منابع كهن (تا قرن نهم) در باره واقعه عاشورا ، تفاوت و تمايز روشنى با گزارش‏هاى پس از آن دارد ، از جمله اين كه :
الف - در منابع متعلق به سده‏هاى اخير ، صدها بلكه هزارها گزارش نو ديده مى‏شوند كه در منابع كهن ، اثرى از آنها نيست .
ب - شيوه‏اى كه منابع ضعيفِ سده‏هاى اخير براى گزارش واقعه عاشورا انتخاب كرده‏اند ، شيوه داستان‏سرايى به جاى نقل مستندِ تاريخى است . از اين رو ، گزارش‏هاى كوتاهِ منابع اصلى ، در اين گونه كتاب‏ها ، به داستان‏هايى بلند با جزئيات فراوان ، تبديل شده‏اند .
ج - بسيارى از منابع ياد شده ، براى تحريك عواطف مردم ، حتّى تا مرز ناديده گرفتن عزّت و كرامت خاندان رسالت ، پيش رفته‏اند .

نكته قابل توجّه‏

ممكن است در دفاع از گزارش‏هاى منابع سده‏هاى اخير ، گفته شود : نبودن اين گزارش‏ها در منابع اصلىِ فعلى ، دليل مستند نبودن آنها نيست ؛ زيرا ممكن است پديدآورندگان آنها به منابعى دسترس داشته‏اند كه نزد آنها معتبر بوده ؛ امّا به دست ما نرسيده است .
پاسخ اين سخن ، اين است كه : اوّلاً ، هيچ يك از نويسندگان كتاب‏هاى ضعيف مشهور ، ادّعا نكرده‏اند كه به نسخه‏اى معتبر ، دسترس داشته‏اند كه ديگران از آن ، بى‏بهره بوده‏اند و معمولاً گزارش‏هاى آنان ، مستند نيست ، وگاه گزارش‏هاى خود را مستند به كتاب‏هايى نظيرِ خود كرده‏اند (كه بعضاً همين استنادها هم نادرست است) .۱
ثانياً ، اين گونه كتاب‏ها، در پاره‏اى از موارد ، گزارش‏هاى خود را به منابع معتبر ، مستند مى‏كنند ؛ امّا با مراجعه به منابع ياد شده ، مشخّص مى‏شود كه استناد آنها اشتباه است .۲

1.مانند ماجراى ترك صحنه كربلا توسّط برخى ياران امام عليه السلام در شب عاشورا كه الدمعة الساكبة (ج ۴ ص ۲۷۱) از كتاب نور العين نقل مى‏كند ؛ ولى در اين كتاب ، يافت نشد و يا به احتضار افتادن امام عليه السلام هنگام ميدان رفتن على اكبر كه معالى السبطين (ج ۱ ص ۲۵۴) از شيخ جعفر شوشترى نقل مى‏كند كه در كتاب‏هاى وى ، يافت نشد و يا سه شعبه بودن تيرى كه به على اصغر اصابت كرد كه تذكرة الشهداء (ص ۲۱۸) از مقتل منسوب به ابو مخنف نقل مى‏كند و در آن پيدا نشد .

2.مانند ماجراى هلال بن نافِع در شب عاشورا ، كه كتاب الدمعة الساكبة (ج ۴ ص ۲۷۲) به شيخ مفيد رحمه اللَّه عليه نسبت مى‏دهد ؛ ولى در هيچ يك از كتاب‏هاى مفيد و غير او از قدما ، چنين مطلبى نيامده است يا ماجراى نماز شب خواندن زينب عليها السلام در شب يازدهم به صورت نشسته ، كه وفيات الأئمّة (ص ۴۴۰) از كتاب مثير الأحزان نقل مى‏كند ؛ ولى در آن جا وجود ندارد .

تعداد بازدید : 174470
صفحه از 873
پرینت  ارسال به