تأمّلى در گزارشهاى مربوط به دستگيرى مسلم، پس از امان دادن به او
گزارشهايى را كه حاكى از دستگيرى مسلم عليه السلام پس از امان دادن به او هستند ، مىتوان به سه دسته تقسيم كرد :
1 . گزارشى كه بيشتر منابع تاريخى نقل كردهاند كه: مسلم عليه السلام ، پيشنهاد امان را قاطعانه رد كرد و در پاسخ محمّد بن اشعث - كه اين پيشنهاد را مطرح كرد - ، گفت:
وأيُّ أمانٍ لِلغَدَرَةِ الفَجَرَةِ ؟!
چه اعتمادى به امان اهل نيرنگ و فجور هست؟!
سپس با تمثّل به اشعار حُمران بن مالك خَثعَمى ، خطاب به دشمنان حاضر در صحنه نبرد گفت :
أقْسَمْتُ لا اُقتَلُ إلّا حُرّا ... .
سوگند ياد كردهام كه جز به آزادگى، كشته نشوم.
سپس به نبردْ ادامه داد، تا اين كه از پشتِ سر ، مورد اصابت نيزه قرار گرفت و به زمين افتاد و اسير شد .۱
2 . گزارشى كه حاكى از آن است كه مسلم عليه السلام پس از درگيرى با دشمن و وارد شدن جراحتهاى بسيار به او و زمينگير شدن ، امان را پذيرفت .۲
3 . گزارشى كه به طور مطلق ، پذيرش امان به وسيله مسلم عليه السلام را تأييد كرده است .۳
با تأمّل در گزارشهاى ياد شده ، مىتوان در يافت كه گزارش سوم ، بى ترديد ، نادرست است ؛ زيرا مشخّص است كه پيشنهاد امان دادن به رهبر قيامى كه زمينه را براى نهضتى بزرگتر آماده مىكند ، آن هم از سوى فاسق و فاجرى مانند ابن زياد ، دام و فريبى بيش نيست . چگونه مىتوان پذيرفت كه مسلم عليه السلام ، متوجّه چنين نكتهاى نبوده و بدون چون و چرا ، امان ابن زياد را پذيرفته و خود را تسليم نموده است؟!
در مورد گزارش دوم نيز به نظر مىرسد كه گزارشگر ، تسليم شدن مسلم عليه السلام را پس از اين كه جراحات بسيارى برداشته و ديگر توان جنگيدن نداشته ، «پذيرفتن امان» تصوّر كرده است .
بر اين اساس ، گزارش نخست - كه بسيارى از منابع ، آن را نقل كردهاند و متن آن با روح بلند و عزم استوار و شهامت و شجاعت ياران سيّد الشهدا عليه السلام سازگارى دارد - ، نزديك به واقع است كه: مسلم عليه السلام ، هيچ گاه پيشنهاد امان را نپذيرفت و تا آخرين رمق جنگيد و هنگامى كه ديگر توان دفاع نداشت ، دستگير شد .