597
شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام ج1

7 / 6

تاريخ بيرون رفتن امام عليه السلام از مكّه‏

۶۲۸.كامل الزيارات- به نقل از ابو جارود ، از امام باقر عليه السلام -: حسين عليه السلام يك روز پيش از تَرويه ، از مكّه بيرون رفت. عبد اللَّه بن زبير ، او را بدرقه كرد و گفت: اى ابا عبد اللَّه ! موسم حج است . تو آن را رها كرده‏اى و به عراق مى‏روى؟!
فرمود : «اى پسر زبير ! اگر در ساحل فرات دفن شوم، نزد من ، پسنديده‏تر است از اين كه در آستان كعبه به خاك سپرده شوم» .۱

۶۲۹.تهذيب الأحكام- به نقل از ابراهيم بن عمر يمانى ، از امام صادق عليه السلام -: حسين بن على عليه السلام روز تَروِيَه‏۲ به سوى عراق حركت كرد . او به قصد عمره ، وارد مكّه شده بود.۳

۶۳۰.الكافى- به نقل از معاوية بن عمّار ، از امام صادق عليه السلام -: حسين بن على عليه السلام در ذى حجّه ، عمره گزارد و در روز تَرويه به عراق رفت، در حالى كه مردم به مِنا مى‏رفتند.۴

۶۳۱.تاريخ الطبرى- به نقل از عون بن ابى جُحَيفه -: قيام مسلم بن عقيل در كوفه ، روز سه‏شنبه هشتم ذى حجّه سال شصت و به گفته‏اى، چهارشنبه نهم [ذى حجّه ]سال شصت، يعنى روز عرفه بود، يك روز پس از بيرون رفتن حسين عليه السلام از مكّه به سوى كوفه.
بيرون رفتن حسين عليه السلام از مدينه به آهنگ مكّه ، روز يك‏شنبه دو روز مانده از رجب سال شصت بود. وى شب جمعه ، سوم شعبان ، به مكّه رسيد و ماه شعبان، رمضان، شوّال و ذى قعده را در مكّه به سر برد. آن گاه هشتم ذى حجّه، روز سه‏شنبه، روز تَرويه، همان روزى كه مسلم بن عقيل قيام كرده بود، از مكّه بيرون رفت‏۵ .۶

1.إنَّ الحُسَينَ عليه السلام خَرَجَ مِن مَكَّةَ قَبلَ التَّروِيَةِ بِيَومٍ ، فَشَيَّعَهُ عَبدُ اللَّهِ بنُ الزُّبَيرِ ، فَقالَ : يا أبا عَبدِ اللَّهِ ، لَقَد حَضَرَ الحَجُّ وتَدَعُهُ وتَأتِي العِراقَ ؟! فَقالَ : يَابنَ الزَّبَيرِ ، لَأَن اُدفَنَ بِشاطِئِ الفُراتِ ، أحَبُّ إلَيَّ مِن أن اُدفَنَ بِفِناءِ الكَعبَةِ (كامل الزيارات : ص ۱۵۲ ح ۱۸۴ ، بحار الأنوار : ج ۴۵ ص ۸۶ ح ۱۸) .

2.در الكافى آمده است: «يك روز قبل از تَرويَه».

3.إنَّ الحُسَينَ بنَ عَلِيٍّ عليه السلام خَرَجَ يَومَ التَّروِيَةِ إلَى العِراقِ ، وقَد كانَ دَخَلَ مُعتَمِراً (تهذيب الأحكام : ج ۵ ص ۴۳۶ ح ۱۵۱۶ ، الكافى : ج ۴ ص ۵۳۵ ح ۳) .

4.قَدِ اعتَمَرَ الحُسَينُ بنُ عَلِيٍّ عليه السلام في ذِي الحِجَّةِ ، ثُمَّ راحَ يَومَ التَّروِيَةِ إلَى العِراقِ ، وَالنّاسُ يَروحونَ إلى‏ مِنى‏ (الكافى : ج ۴ ص ۵۳۵ ح ۴ ، تهذيب الأحكام : ج ۵ ص ۴۳۷ ح ۱۵۱۹) .

5.نقل أنساب الأشراف ، اين اضافه را دارد : «وگفته‏اند كه حسين عليه السلام در روز چهارشنبه ، روز عرفه ، از مكّه به قصد كوفه به راه افتاد» . در تذكرة الخواصّ (ص ۲۴۰) ، روز خروج امام عليه السلام از مكّه ، هفتم ذى حجّه دانسته شده ؛ امّا در نقل‏هاى الكامل فى التاريخ (ج ۲ ص ۵۴۷) و بغية الطلب فى تاريخ حلب (ج ۶ ص ۲۵۷۲) ، روز «ترويه» به عنوان روز خروج امام عليه السلام مشخّص گرديده است .

6.كانَ مَخرَجُ مُسلِمِ بنِ عَقيلٍ بِالكوفَةِ يَومَ الثَّلاثاءِ ، لِثَمانِ لَيالٍ مَضَينَ مِن ذِي الحِجَّةِ سَنَةَ سِتّينَ ، ويُقالُ : يَومَ الأَربِعاءِ لِتِسعٍ مَضَينَ سَنَةَ سِتّينَ مِن يَومِ عَرَفَةَ ، بَعدَ مَخرَجِ الحُسَينِ عليه السلام مِن مَكَّةَ مُقبِلاً إلَى الكوفَةِ بِيَومٍ . قالَ : وكانَ مَخرَجُ الحُسَينِ عليه السلام مِنَ المَدينَةِ إلى‏ مَكَّةَ يَومَ الأَحَدِ ، لِلَيلَتَينِ بَقِيَتا مِن رَجَبٍ سَنَةَ سِتّينَ ، ودَخَلَ مَكَّةَ لَيلَةَ الجُمُعَةِ ، لِثَلاثٍ مَضَينَ مِن شَعبانَ ، فَأَقامَ بِمَكَّةَ شَعبانَ وشَهرَ رَمضانَ وشَوّالاً وذَا القِعدَةِ ، ثُمَّ خَرَجَ مِنها لِثَمانٍ مَضَينَ مِن ذِي الحِجَّةِ، يَومَ الثَّلاثاءِ يَومَ التَّروِيَةِ ، فِي اليَومِ الَّذي خَرَجَ فيهِ مُسلِمُ بنُ عَقيلٍ (تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۳۸۱ ، أنساب الأشراف : ج ۳ ص ۳۷۱) .


شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام ج1
596

۶۲۷.الملهوف : روايت شده كه چون حسين عليه السلام تصميم رفتن به عراق گرفت، به سخنرانى ايستاد و فرمود: «ستايش ، از آنِ خداست. هر چه خدا بخواهد [، همان مى‏شود] و هيچ نيرويى جز از جانب خدا نيست. درود خدا بر پيامبرش باد!
قلّاده مرگ براى فرزندان آدم ، چونان گردنبند بر گردن دختر جوان است [ و حتمى است ]و اشتياقى فراوان به ديدار گذشتگانم دارم ، مانند اشتياق يعقوب به يوسف . برايم قتلگاهى انتخاب شده كه آن را خواهم ديد و گويا به بندهايم مى‏نگرم كه درندگان بيابان‏ها ، آنها را ميان نَواويس‏۱ و كربلا ، از هم جدا مى‏كنند و شكم‏هاى خود را از آن مى‏آكَنند . هيچ چاره‏اى از روزى ( سرنوشتى ) كه نوشته شده ، نيست .
خشنودى خدا ، خشنودىِ ما خاندان است. بر بلاهايش صبر مى‏كنيم و [خدا ]پاداش صابران را به ما مى‏دهد . پاره‏هاى تن پيامبر صلى اللَّه عليه و آله از او جدا نيستند ؛ بلكه آنان در بهشت بَرين ، جمع خواهند شد و چشم پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به آنان روشن خواهد گرديد و وعده پيامبر صلى اللَّه عليه و آله در باره آنان ، عملى خواهد گشت .
هر كه جانش را در راه ما مى‏بخشد و خود را براى ملاقات با خدا آماده كرده ، با ما سفر كند . به راستى كه من فردا ، به خواست خدا ، حركت مى‏كنم» .۲

1.نَواويس: جمع ناووس. ناووس، به گورستان مسيحيان گفته مى‏شده است (لسان العرب : ج ۶ ص ۲۴۵ مادّه «نوس») . پيش از فتوحات اسلامى، در زمين‏هاى حدود حرم امام حسين عليه السلام، نزديك نينوا، گورستانى ويژه مسيحيان وجود داشته است (تراث كربلاء : ص ۱۹ . نيز ، ر . ك : نقشه شماره ۴ در پايان جلد ۲) .

2.رُوِيَ أنَّهُ [أيِ الحُسَينَ عليه السلام‏] لَمّا عَزَمَ عَلَى الخُروجِ إلَى العِراقِ قامَ خَطيباً ، فَقالَ : الحَمدُ للَّهِ‏ِ ، ما شاءَ اللَّهُ ولا قُوَّةَ إلّا بِاللَّهِ ، وَصَلَّى اللَّهُ عَلى‏ رَسولِهِ وسَلَّمَ ، خُطَّ المَوتُ عَلى‏ وُلدِ آدَمَ مَخَطَّ القِلادَةِ عَلى‏ جيدِ الفَتاةِ ، وما أولَهَني إلى‏ أسلافِي اشتِياقَ يَعقوبَ إلى‏ يوسُفَ ، وخيرَ لي مَصرَعٌ أنَا لاقيهِ ، كَأَنّي بِأَوصالي تُقَطِّعُها ذِئابُ الفَلَواتِ بَينَ النَّواويسِ وكَربَلاءَ ، فَيَملَأنَ مِنّي أكراشاً جوفاً وأجرِبَةً سُغباً ، لا مَحيصَ عَن يَومٍ خُطَّ بِالقَلَمِ ، رِضَى اللَّهِ رِضانا أهلَ البَيتِ ، نَصبِرُ عَلى‏ بَلائِهِ ويُوَفّينا اُجورَ الصّابِرينَ ، لَن تَشُذَّ عَن رَسولِ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله لُحمَتُهُ ، بَل هِيَ مَجموعَةٌ لَهُ في حَظيرَةِ القُدسِ ، تَقَرُّ بِهِم عَينُهُ ، ويُنجَزُ بِهِم وَعدُهُ . مَن كانَ باذِلاً فينا مُهجَتَهُ ، ومُوَطِّناً عَلى‏ لِقاءِ اللَّهِ نَفسَهُ ، فَليَرحَل مَعَنا ؛ فَإِنّي راحِلٌ مُصبِحاً إن شاءَ اللَّهُ (الملهوف : ص ۱۲۶ ، نثر الدرّ : ج ۱ ص ۳۳۳) .

تعداد بازدید : 149683
صفحه از 873
پرینت  ارسال به