85
شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام ج1

وَكُلُّكُم عاصٍ لِأَمرى غَيرُ مُستَمِعٍ لِقَولى ، قَدِ انخَزَلَت عَطِيّاتُكُم مِنَ الحَرامِ ، وَ مُلِئَت بُطونُكُم مِنَ الحَرامِ ، فَطُبِعَ عَلى قُلوبِكُم۱ .
همه‏تان از فرمان من ، سرپيچى مى‏كنيد و به سخنانم ، گوش فرا نمى‏دهيد . عطاياى حرام ، شما را سست [و سنگين ]كرده و شكمتان از حرام ، آكنده شده است . از اين رو ، بر دل‏هايتان مُهر خورده است .

1.مقتل الحسين عليه السلام ، خوارزمى : ج ۲ ص ۶ ؛ بحار الأنوار : ج ۴۵ ص ۸ .


شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام ج1
84

ب - منابع درآمد مردم‏

به طور كلّى ، طرق درآمد مردمِ آن روزگار كوفه را مى‏توان به دو بخش : كسب و كار ، و دريافت عطا و رزق از حكومت ، تقسيم نمود :

يك . كسب و كار

كسب و كار مردم در آن زمان ، معمولاً زراعت ، صناعت ، تجارت و يا كارهاى دولتى و حكومتى (مانند خدمت در شُرطه يا همان شهربانى) بود .
به نظر مى‏رسد با توجّه به وابستگى شديد مردم به عطا و حقوق حكومتى، مردم عرب كوفه ، كمتر به كسب و كار مى‏پرداختند ، به طورى كه گفته شده است : اكثر حرفه‏هاى كوفه را مَوالى بر عهده داشتند و اصولاً عرب‏ها ، اشتغال به حرفه و صنعت را در خور شأن خود نمى‏دانستند .

دو . عطا و رزق‏

عطا ، پرداخت نقدى‏اى بود كه از سوى حكومت كوفه ، يك‏جا يا در چند مرحله ، سالانه به مردم جنگجوى اين شهر ، انجام مى‏گرفت ، چنان كه رزق ، كمك‏هاى جنسى ، مانند : خرما ، گندم ، جو ، روغن و ... بود كه هر ماه به صورت بلا عوض ، به آنها تحويل مى‏شد .
نظام عطا و رزق ، به وسيله عمر بن خطّاب ، بنيان‏گذارى شد ، بدين ترتيب كه عمر ، براى برپا داشتن يك لشكرِ هميشه آماده و به منظور جلوگيرى از اشتغال سربازان به كارهاى ديگر ، براى آنان حقوقى ساليانه تعيين نمود ، كه ملاك‏هاى خاصّى را نيز (مانند : صحابى بودن ، دفعات شركت در جنگ‏ها و ...) در آن ، مدّ نظر داشت . اين حقوق ساليانه - كه عمدتاً از فتوحات و خراج سرزمين‏هاى تازه فتح شده ، تأمين مى‏گشت - ، به تناسب افراد ، مبلغى بين سيصد تا دو هزار درهم در سال بود ، كه مقدار حدّ اكثر آن ، «شرف العطاء» ناميده مى‏شد و به افرادى كه داراى ويژگى‏هاى برجسته‏اى مانند شجاعت و رشادت فراوان بودند ، پرداخت مى‏گرديد .
بنا بر اين ، اصلى‏ترين منابع درآمد مالى و تأمين زندگى مردم كوفه ، در دست حاكميت بود و اكثر مردم براى امرار معاش ، راهى جز همكارى با حكومت نداشتند .
به نظر مى‏رسد كه نظام ادارى و اقتصادى موجود در كوفه ، مؤثّرترين عامل در روى‏گردانى مردم از نهضت امام حسين عليه السلام و پيوستن آنان به هواداران حكومت بود ، چنان كه ابن زياد ، پس از ورود به كوفه و ايراد يك سخنرانى سياسى ، از نظام ادارى و اقتصادى اين شهر براى تهديد و تطميع مردم ، نهايت بهره را برد . متن گزارش طبرى در اين باره ، چنين است :
ابن زياد ، بر رؤسا و مردم ، سخت گرفت و گفت: به رؤساى قبايل بنويسيد : هر كس از مخالفان امير مؤمنان و حَروريه (خوارج) و اهل ترديد - كه كارشان اختلاف‏افكنى و نفاق و تشتّت است - ، در ميان شما باشد و امان‏نامه بنويسد ، در امان است ؛ امّا هر كس امان‏نامه ننويسد ، بايد كسى از رؤسا ، او را ضمانت كند كه با ما مخالفتى نمى‏كند و بر ما خروج نمى‏نمايد ، و اگر چنين نكند ، ذمّه‏ام از او برى است و خون و مالش حلال است و خونش ريخته مى‏شود .
اگر در تحت رياست بزرگ قبيله‏اى ، كسى بر امير مؤمنان خروج كند و وى ، او را براى ما نفرستد ، آن خروج كننده ، بر درِ خانه وى به دار آويخته مى‏شود و خود وى نيز از مقرّرى ، محروم و به منطقه «الزاره» (بيشه شيران) در عُمان ، فرستاده مى‏شود۱
.
همچنين هنگامى كه مسلم بن عقيل عليه السلام به همراه سپاه خود ، قصر ابن زياد را محاصره كرد و او را در فشار قرار داد ، يكى از شگردهاى موفّق ابن زياد ، اين بود كه از طريق اشراف كوفه و رؤساى قبايل ، به سپاهيان مسلم ، پيغام داد كه اگر دست از يارى او بردارند و در صف فرمانبران در آيند ، به عطاى آنان خواهد افزود ؛ ولى در صورت ادامه شورش ، عطاى آنان ، قطع خواهد شد .
بر پايه برخى از گزارش‏ها ، در روز عاشورا ، هنگامى كه امام حسين عليه السلام با كوفيان ، اتمام حجّت مى‏نمود و آنها با سر و صدا ، تلاش مى‏كردند كه از سخنرانى ايشان ممانعت كنند ، امام عليه السلام به موضوع «عطا» و حرامخوارىِ آنان از اين طريق ، به عنوان يكى از علل انحراف و نافرمانى آنان ، اشاره كرد و فرمود :

1.تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۳۵۹ ، الكامل فى التاريخ : ج ۲ ص ۵۳۶ .

تعداد بازدید : 170261
صفحه از 873
پرینت  ارسال به