89
شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام ج1

هفت . سوء استفاده از چهره‏هاى پرنفوذ مذهبى و اجتماعى‏

در كنار ساير عوامل سركوب نهضت مردم كوفه ، يكى از خطرناك‏ترين سياست‏هاى ابن زياد ، سوء استفاده از چهره‏هاى مذهبى و مورد اعتماد مردم ، مانند شُرَيح قاضى بود . پس از بازداشت هانى بن عروه ، افراد قبيله مَذحِج ، براى آزادساختن او ، قصر دار الإماره را احاطه كردند . ابن زياد ، احساس خطر كرد و به شُرَيح قاضى ، دستور داد :
برو و هانى را ببين و به مردم بگو كه او ، زنده است .
شُرَيح ، به بازداشتگاه هانى آمد . هنگامى كه چشم هانى به شريح افتاد ، در حالى كه خون بر محاسن او جارى بود ، فرياد زد : «اى خدا ! اى مسلمانان ! خاندانم نابود شدند . اهل ديانت ، كجايند؟ اهل شهر ، كجايند؟» و هنگامى كه سر و صداى افراد قبيله خود را - كه در بيرون دار الإماره براى آزادسازى او جمع شده بودند - شنيد ، گفت : «اگر ده نفر به اين جا بيايند ، مرا نجات مى‏دهند» . شريح قاضى ، بدون توجّه به آنچه ديد و شنيد ، به طرف مردمى كه اطراف قصر را گرفته بودند ، آمد و به آنها گفت :
امير ، وقتى از حضورتان و سخنانتان در باره بزرگتان (هانى) ، مطّلع شد فرستاد كه پيش او بروم . من هم پيش او رفتم و او را ديدم و امير به من دستور داد كه با شما ديدار كنم و به شما بگويم كه بزرگتان زنده است و خبر كشته شدنش دروغ است۱ .
عمرو بن حَجّاج - كه رهبرى مردمِ گرد آمده در اطراف قصر را به عهده داشت - ، با شنيدن سخن شريح گفت : «الحمد للَّه كه او كشته نشده است!» و اطراف قصر را خالى كردند و رفتند .
گفتنى است كه عمرو بن حَجّاج ، برادر روعه ، همسر هانى ، و از طرفداران پر و پا قرص ابن زياد بود كه با اين حيله ، ابن زياد را از چنگ قبيله مَذحِج ، رها ساخت .
بارى ! ابن زياد ، با به كارگيرى سياستِ زر و زور و تزوير ، شعله‏هاى انقلاب كوفه را در نطفه خفه كرد ، مسلم عليه السلام را كشت و فضاى سياسى - اجتماعى كوفه را چنان دگرگون ساخت كه از مردم كوفه ، سپاهى انبوه به كربلا فرستاد و حادثه خونين و بى‏نظير عاشورا را پديد آورد .

1.تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۳۶۴ ، الكامل فى التاريخ : ج ۲ ص ۵۳۸ .


شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام ج1
88

چهار . تطميع سران قبايل‏

اقدام ديگر ابن زياد براى سركوب كردن نهضت كوفه ، دادن رشوه‏هاى كلان به سران قبايل و اشراف كوفه بود . اين اقدام ، با توجّه به نظام قبيله‏اىِ كوفه ، براى خاموش كردن آتش انقلاب ، فوق العاده مؤثّر بود . در اين باره ، مُجمّع بن عبد اللَّه عائِذى (يكى از كسانى كه گزارش حوادث كوفه را در راه به امام عليه السلام داد) ، به ايشان چنين گفت :
اشراف ، رشوه و فسادشان بسيار شده و كيسه‏هايشان ، پُر گرديده و دوستى‏شان ، به سويى ديگر جلب شده و خيرخواهى‏شان ، خالصانه براى اوست و بر ضدّ تو ، يك‏دست شده‏اند ؛ امّا ديگر مردمان ، هنوز دل‏هايشان با توست و فردا ، شمشيرهايشان بر ضدّ تو ، آخته است۱ .

پنج . بازداشت شمارى از هواداران برجسته امام عليه السلام‏

يكى ديگر از اقدامات ابن زياد ، بازداشت كردن موقّت جمعى از بزرگان هوادار امام عليه السلام بود . طبرى ، در اين باره مى‏نويسد :
وى ، ديگر بزرگان [كوفه‏] را به خاطر ترس و دلهره‏اى كه از آنها داشت ، در نزد خود بازداشت كرد ؛ زيرا همراهانش اندك بودند۲ .
از جمله كسانى كه توسّط ابن زياد بازداشت شد ، مختار بن ابى عُبَيده ثقفى بود كه تا شهادت امام حسين عليه السلام ، در زندان بود .
گفتنى است كه جدا از همه عوامل ، تنها بازداشت عنصرى مؤثّر مانند مختار ، در كنار عقب‏نشينى سليمان بن صُرَد ، كافى بود كه نهضت كوفه را با مشكل جدّى ، بلكه با شكست ، مواجه سازد .

شش . اِعمال خشونت‏

سياست خشونت و كشتن ، يكى ديگر از ابزارهاى ابن زياد براى سركوب نهضت كوفه بود . در اين باره ، گزارش شده :
ابن زياد ، وقتى وارد قصر شد و شب را به صبح رساند ، مردم را گرد آورد و سخن تند و تهديدآميز گفت و كشت و ترور كرد و خون ريخت و پرده‏درى نمود۳ .
در گزارشى ديگر مى‏خوانيم :
گروهى از كوفيان را نگه داشت و فى المجلس ، آنها را كشت۴ .
هانى بن عروه ، يكى از سران هوادار امام عليه السلام بود كه توسّط ابن زياد ، دستگير شد و پس از آزار و شكنجه فراوان ، به شهادت رسيد .

1.تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۴۰۵ .

2.تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۳۶۹ .

3.مطالب السؤول : ص ۷۴ ، كشف الغمّة : ج ۲ ص ۲۵۵ .

4.الفصول المهمّة : ص ۱۸۳ .

تعداد بازدید : 170228
صفحه از 873
پرینت  ارسال به