به خداوند سوگند ، پسر بىنسب (ابن زياد) ، حق ندارد بر ما حكمرانى كند !
تا عهدت را به انجام رساندى و پروردگارت را ديدار كردى . گواهى مىدهم كه تو به خدا و پيامبر او ، نزديكترينى ، و پسرِ پيامبر خدا و حجّت و امين اويى ، و پسر حجّت خدا و پسرِ امين اويى . خداوند ، در باره قاتل تو ، مُرّة بن مُنقِذ بن نعمان عبدى - كه لعنت و خوارى خدا بر او باد - و همدستانش در كُشتن تو ، داورى كند كه عليه تو ، همداستان بودند . خدا ، آنان را به جهنّم ، فرو افكنَد - كه بد بازگشتگاهى است - و خداوند ، ما را از ديدار كنندگانِ تو و همراهانت و همراهان جدّ و پدر و عمو و برادر و مادر ستمديدهات ،
قرار دهد ! از دشمنانِ اهل انكار تو ، برائت مىجويم . سلام و نيز رحمت و بركات خدا بر تو باد !
در «زيارت رجبيّه» هم از او ياد شده است.
گفتنى است كه در شمارى از منابع متأخّر ، مطالبى در ذكر مصائب على اكبر عليه السلام گزارش شده است كه در منابع معتبر ، يافت نمىشود ؛ بلكه خلافِ واقع بودن بسيارى از آنها ، قطعى است ، مانند آنچه در معالى السبطين آمده كه امام حسين عليه السلام ، وقتى ديد كه فرزند جوانش على اكبر به ميدان جنگ مىرود ، به حال احتضار در آمد !1 يا اين كه عمّهها و خواهران على اكبر ، از به ميدان رفتن وى ، ممانعت كردند ! يا اين كه زينب عليها السلام قبل از رسيدن امام عليه السلام به بالين على اكبر ، خودش را روى جنازه او انداخت ؛ چون مىدانست كه ايشان ، اگر فرزندش را كشته ببيند ، روح از بدنش مفارقت مىكند !2
در اين باره ، همچنين گزارشهايى در كتابهايى مانند : أسرار الشهادة (ج 2 ص 514) ، عنوان الكلام (ص 282) و نور العين (ص 44) آمدهاند كه طرح آنها در اين جا ، ضرورتى ندارد ؛ امّا گزارشهاى قابل استناد ، از اين قرارند :
۹۹۳.الأمالى ، صدوق- به نقل از عبد اللَّه بن منصور ، از امام صادق ، از پدرش امام باقر ، از جدّش امام زين العابدين عليهم السلام -: حسين عليه السلام ، در رُهَيمه ،۳ فرود آمد و ابن زياد ، حُرّ بن يزيد را با هزار سوار ، شبانه به سوى او گسيل كرد ... و او هنگام نماز ظهر ، به امام عليه السلام رسيد . حسين عليه السلام به پسرش [على اكبر]
1.معالى السبطين (ج ۱ ص ۲۵۴) ، اين مطلب را از شيخ جعفر شوشترى نقل كرده است ؛ امّا در هيچ يك از آثار مرحوم شوشترى يافت نشد .
2.گفتنى است اصل زودتر آمدن زينب عليها السلام بر بالين على اكبر عليه السلام در برخى منابع معتبر آمده است و اشكال عمده ، در بيان علّتى غيرواقعى براى ماجراست . مؤلّف معالى السبطَين (ج ۱ ص ۲۵۴) مىگويد : زينب عليها السلام آمد تا امام عليه السلام از دنيا نرود !
3.ر . ك : نقشه شماره ۴ در پايان همين جلد .