21
شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام 2

با اين گروه ، با شمشيرهايمان رويارو مى‏شويم و ساعتى را با آنها مى‏جنگيم و سپس با حور العين ، هماغوش مى‏گرديم .
وى در روز عاشورا ، پس از نبردى دليرانه ، به وسيله كعب بن جابر ، به شهادت رسيد .1 در «زيارت ناحيه» آمده است :
السَّلامُ عَلى‏ يَزيدَ بنِ حُصَينٍ الهَمدانِيِّ المِشرَقِيِّ القاري ، المُجَدَّلِ بِالمَشرَفِيِّ 2 .
سلام بر يزيد بن حُصَين هَمْدانى مِشرَقى قارى كه با [ شمشيرِ ] مَشرَفى ، زده شد !
نام او در «زيارت رجبيّه» هم آمده است .3

۹۱۰.الأمالى ، صدوق- به نقل از عبد اللَّه بن منصور ، از امام صادق ، از پدرش امام باقر ، از جدّش امام زين العابدين عليهم السلام -: بُرَير بن خُضَير هَمْدانى - كه بهترين قارى روزگارش بود - ، به ميدان آمد، در حالى كه مى‏گفت :

من ، بُرَيرم و پدرم ، خُضَير است‏خيرى نيست در كسى كه خيرى ندارد .
آن گاه ، سى تن از آنان را كُشت و سپس ، به شهادت رسيد . رضوان خدا بر او باد !۴

۹۱۱.الملهوف : بُرَير بن خُضَير - كه زاهد و عابد۵ بود - ، به ميدان آمد . يزيد بن مَعقِل ، به سوى او بيرون آمد و با هم ، قرار مُباهِله گذاشتند و از خدا خواستند كه هر كه بر حق است ، آن را كه بر باطل است ، بكُشد . آن گاه ، با هم جنگيدند و بُرَير ، او را كُشت . سپس ، پيوسته جنگيد تا به شهادت رسيد . خداوند، از او خشنود باد !۶

1.ر . ك : ص ۲۲ ح ۹۱۲ . در الفتوح (ج ۵ ص ۱۰۲) و مقتل الحسين عليه السلام ، خوارزمى (ج ۲ ص ۱۲) آمده است : قاتل او بحير (/ بجير) بن اوس ضَبّى بود . نيز ، ر . ك : همين شهادت‏نامه : ج ۲ ص ۲۲ - ۲۶ ح ۹۱۲ - ۹۱۴ .

2.در زيارت ناحيه به روايت المزار الكبير، «زيد» به جاى «يزيد» آمده و در روايت مصباح الزائر، «برير بن خضير» آمده و عبارتِ «با [شمشير ]مشرفى» نيامده است (ر. ك: ص ۹۱۳ ح ۲۱۱۰ پانوشت) .

3.در زيارت رجبيّه، نام وى «برير بن خضير» آمده است (ر . ك : دانش‏نامه امام حسين عليه السلام : ج ۱۲ ص‏۱۱۸ «بخش سيزدهم / فصل دوازدهم / زيارت امام عليه السلام در اوّل رجب») .

4.بَرَزَ ... بُرَيرُ بنُ خُضَيرٍ الهَمدانِيُّ ، وكانَ أقرَأَ أهلِ زَمانِهِ ، وهُوَ يَقولُ : أنَا بُرَيرٌ وأبي خُضَيرُ لا خَيرَ فيمَن لَيسَ فيهِ خَيرُ فَقَتَلَ مِنهُم ثَلاثينَ رَجُلاً ، ثُمَّ قُتِلَ رِضوانُ اللَّهِ عَليهِ (الأمالى ، صدوق : ص ۲۲۴ ح ۲۳۹ ، روضة الواعظين : ص ۲۰۶ بدون نسبت دادن به اهل بيت عليهم السلام) .

5.در مثير الأحزان (ص ۶۱) ، به جاى «عابد» ، آمده است : «او را سَرور قاريان مى‏خواندند» .

6.خَرَجَ بُرَيرُ بنُ خُضَيرٍ وكانَ زاهِداً عابِداً ، فَخَرَجَ إلَيهِ يَزيدُ بنُ مَعقِلٍ ، وَاتَّفَقا عَلَى المُباهَلَةِ إلَى اللَّهِ في أن يَقتُلَ المُحِقُّ مِنهُمَا المُبطِلَ ، فَتَلاقَيا فَقَتَلَهُ بُرَيرٌ ، ولَم يَزَل يُقاتِلُ حَتّى‏ قُتِلَ رِضوانُ اللَّهِ عَلَيهِ (الملهوف : ص ۱۶۰ ، مثير الأحزان : ص ۶۱) .


شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام 2
20

3 . پارسايى‏

يكى ديگر از ويژگى‏هاى بُرَير ، پارسايى ، عبادت ، شب‏زنده‏دارى و روزه‏دارى است .۱ در باره او گزارش شده است كه :
بُرَير، از پارسايانى بود كه روزها را روزه مى‏گرفتند و شب‏ها را به نماز مى‏ايستادند .۲

4 . سخنورى‏

وى از سخنوران توانا بود . سخنان وى در ذى حُسُم‏۳ و هنگامى كه سپاه كوفه ، مانع از رسيدن آب به اهل بيت امام عليه السلام شده بود۴ ، و نيز احتجاج او در روز عاشورا بر كوفيان به فرمان امام عليه السلام‏۵ ، دليل روشنى بر توانايى او در سخنورى است .
همچنين ، وى با اجازه امام عليه السلام ، در موضوع آب با ابن سعد ، گفتگو كرد۶ .

5 . خنده‏رويى در صبح عاشورا

بُرَير ، همان كسى است كه به دليل يقين به زندگىِ پس از مرگ ، در صبح عاشورا ، هنگامى كه امام عليه السلام و يارانش در حلقه محاصره دشمن بودند و فاصله‏اى با شهادت نداشتند ، از آرامش خاصّى برخوردار بود و با دوست خود7 ، عبد الرحمان ، با چهره‏اى خندان ، گفتگو مى‏كرد . دوستش به وى ايراد گرفت و گفت : اى بُرَير ! مى‏خندى ؟! الآن ، نه وقت خنده است ، و نه كار بيهوده .
بُرَير ، در پاسخ وى گفت :
لقد علم قومي أنّي ما أحببت الباطل كهلاً ولا شابّاً، وإنّما أفعل ذلك استبشاراً بما نصير إليه، فواللَّه، ما هو إلاّ أن نلقى هؤلاء القوم بأسيافنا نعالجهم بها ساعة، ثمّ نعانق الحور العين 8 .
قوم من مى‏دانند كه من ، نه در جوانى و نه در پيرى به كار بيهوده علاقه‏مند نبوده‏ام . اين كار را براى خجستگى آنچه برايمان اتّفاق مى‏افتد ، مى‏كنم. به خدا سوگند ، جز اين نيست كه ما

1.ر . ك : ص ۲۱ ح ۹۱۱ .

2.مقتل الحسين عليه السلام ، خوارزمى : ج ۱ ص ۲۴۸ .

3.ر . ك : ج ۱ ص ۶۷۶ (بخش چهارم / فصل هفتم / سخنرانى امام عليه السلام در ذى حُسُم) .

4.ر . ك : ج ۱ ص ۷۲۳ ح ۷۶۰ و ص ۸۰۹ ح ۸۵۴ .

5.ر . ك : ج ۱ ص ۸۰۹ (سخن گفتن بُرَير بن خُضَير با سپاه كوفه) .

6.ر . ك : ج ۱ ص ۷۲۴ ح ۷۶۱ .

7.ر . ك : ج ۱ ص ۷۹۷ (بخش پنجم / فصل يكم / استقبال از شهادت با روى باز) .

8.ر . ك : ج ۱ ص ۷۹۸ ح ۸۴۳ .

تعداد بازدید : 132222
صفحه از 992
پرینت  ارسال به