351
شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام 2

۱۳۴۷.تهذيب الكمال- به نقل از محمّد مِصقَلى -: هنگامى كه حسين بن على عليه السلام كشته شد ، شبانگاه ، صداى كسى - كه ندا مى‏داد ؛ امّا خودش ديده نمى‏شد - شنيده شد كه :

قوم ثمود ، ماده شترى را پى كردند و ريشه‏كن شدندو پيشامدهاى ناگوارى براى آنان رخ داد .
فرزندان پيامبر خدا حرمت بيشترى دارندو گرامى‏تر از بچّه شترى هستند كه [ثمود] به آن ، يورش بردند .
شگفتا كه ايشان بر اثر كرده‏شان مسخ نشدند!البتّه خداوند ، طاغيان منكِر را مهلت مى‏دهد .۱

1.لَمّا قُتِلَ الحُسَينُ بنُ عَلِيٍّ عليه السلام سُمِعَ مُنادٍ يُنادي لَيلاً ، يُسمَعُ صَوتُهُ ولَم يُرَ شَخصُهُ : عَقَرَت ثَمودُ ناقَةً فَاستُؤصِلوا وجَرَت سَوانِحُهُم بِغَيرِ الأَسعُدِفَبَنو رَسولِ اللَّهِ أعظَمُ حُرمَةً وأجَلُّ مِن اُمِّ الفَصيلِ المُقصَدِعَجَباً لَهُم ولِما أتَوا لَم يُمسَخوا وَاللَّهُ يُملي لِلطُّغاةِ الجُحَّدِ(تهذيب الكمال : ج ۶ ص ۴۴۲ ، تهذيب التهذيب : ج ۱ ص ۵۹۴) .


شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام 2
350

۱۳۴۵.تهذيب الكمال- به نقل از ابو جَناب كلبى -: به كربلا آمدم و در آن جا به مردى از بزرگان عرب گفتم : به من خبر رسيده كه شما نوحه جنّيان را مى‏شنويد!
گفت : هر آزاد و بنده‏اى را كه ببينى ، به تو خواهد گفت كه آن را شنيده است .
گفتم : به من بگو كه چه شنيده‏اى؟
گفت : شنيدم كه مى‏گويند :

پيامبر ، بر پيشانىِ او دست كشيدو گونه‏هايش گل انداخت .
پدر و مادرش از بزرگان قريش اندو نيايَش ، بهترينِ نياكان است.۱

۱۳۴۶.الأمالى ، مفيد- به نقل از محفوظ بن مُنذر -: پيرمردى از بنى تميم كه در رابيه‏۲ مى‏نشست، به من گفت:از پدرم شنيدم كه مى‏گفت: ما از كشته شدن امام حسين عليه السلام ، آگاه نشديم ، تا غروب روز عاشورا شد . آن هنگام ، من در رابيه نشسته بودم و مردى از همان محلّه نيز كنار من بود كه شنيديم كسى ندا مى‏دهد :

به خدا سوگند ، نزد شما نيامدم تا اين كه‏در صحراى طف ، گونه‏هاى خاك‏آلود و سرِ بريده را ديدم‏
كه به گرد او ، جوانانى بودند كه از گلويشان خون مى‏ريخت،به سان چراغ‏هاى فروزان بر فراز تاريكى .
ماده شتر جوانم را تاختم تا پيش از آن كه [در بهشت،]
حوريان باكره را ديدار كنند ، به آنان برسم ؛

ولى سرنوشت ، محرومم كرد و خدا كارش را به سرانجام مى‏رساندو [آن رخداد ،] كارى بود كه خداوند ، آن را مقدّر كرده بود .
حسين ، چراغ فروزانى بود كه از او نور مى‏گرفتند .خدا مى‏داند كه من دورغ نمى‏گويم .
خداوند بر پيكرى درود فرستد كه‏قبر حسين ، آن را در بر گرفته و همراهِ نيكى است .
و در كنار پيامبر خدا در غرفه‏هاى بهشت ،با [علىِ‏] وصى و [جعفرِ] طيّار ، شاد است .
ما به او گفتيم : تو كيستى - خدا تو را رحمت كند - ؟
گفت : من و پدرم ، از جنّيان نَصيبين‏۳ هستيم كه قصد يارى حسين عليه السلام و جانبازى در راه او را داشتيم؛ ولى از حج كه باز گشتيم ، هنگامى به او رسيديم كه كشته شده بود .۴

1.أتَيتُ كَربَلاءَ ، فَقُلتُ لِرَجُلٍ مِن أشرافِ العَرَبِ بِها : بَلَغَني أنَّكُم تَسمَعونَ نَوحَ الجِنِّ ؟ قالَ : ما تَلقى‏ حُرّاً ولا عَبداً إلّا أخبَرَكَ أنَّهُ سَمِعَ ذلِكَ . قُلتُ : فَأَخبِرني ما سَمِعتَ أنتَ ؟ قالَ : سَمِعتُهُم يَقولونَ : مَسَحَ الرَّسولُ جَبينَهُ‏ فَلَهُ بَريقٌ فِي الخُدودِأبَواهُ مِن عَليا قُرَي شٍ جَدُّهُ خَيرُ الجُدودِ(تهذيب الكمال : ج ۶ ص ۴۴۱ ، سير أعلام النبلاء : ج ۳ ص ۳۱۶) .

2.رابيه ، به معناى زمين بلند است ؛ ولى سياق اين حديث ، دلالت دارد كه اسم جاى خاصّى است .

3.نصيبين ، شهرى در شمال عراق قديم كه اكنون در جنوب تركيه واقع است (ر. ك : نقشه شماره ۵ در پايان همين جلد) .

4.حَدَّثَني شَيخٌ مِن بَني‏تَميمٍ كانَ يَسكُنُ الرّابِيَةَ ، قالَ : سَمِعتُ أبي يَقولُ : ما شَعَرنا بِقَتلِ الحُسَينِ عليه السلام حَتّى‏ كانَ مَساءُ لَيلَةِ عاشوراءَ ، فَإِنّي لَجالِسٌ بِالرّابِيَةِ ، ومَعي رَجُلٌ مِنَ الحَيِّ ، فَسَمِعنا هاتِفاً يَقولُ : وَاللَّهِ ما جِئتُكُم حَتّى‏ بَصُرتُ بِهِ‏ بِالطَّفِّ مُنعَفِرَ الخَدَّينِ مَنحوراوحَولَهُ فِتيَةٌ تُدمى‏ نُحورُهُم‏ مِثلَ المَصابيحِ يَعلونَ الدُّجى‏ نوراوقَد حَثَثتُ قَلوصي كَي اُصادِفَهُم‏ مِن قَبلِ أن يُلاقُوا الخُرَّدَ الحورافَعاقَني قَدَرٌ وَاللَّهُ بِالِغُهُ‏ وكانَ أمراً قَضاهُ اللَّهُ مَقدوراكانَ الحُسَينُ سِراجاً يُستَضاءُ بِهِ‏ اللَّهُ يَعلَمُ أنّي لَم أقُل زوراصَلَّى الإِلهُ عَلى‏ جِسمِ تَضَمَّنَهُ‏ قَبرُ الحُسَينِ حَليفِ الخَيرِ مَقبورامُجاوِراً لِرَسولِ اللَّهِ في غُرَفٍ‏ ولِلوَصِيِّ ولِلطَّيّارِ مَسرورا فَقُلنا لَهُ : مَن أنتَ يَرحَمُكَ اللَّهُ ؟ قالَ : أنَا وأبي مِن جِنِّ نَصيبينَ ، أرَدنا مُؤازَرَةَ الحُسَينِ عليه السلام ومُؤاساتَهُ بِأَنفُسِنا ، فَانصَرَفنا مِنَ الحَجِّ فَأَصَبناهُ قَتيلاً (الأمالى ، مفيد : ص ۳۲۰ ح ۷ ، الأمالى ، طوسى : ص ۹۰ ح ۱۴۱) .

تعداد بازدید : 131050
صفحه از 992
پرینت  ارسال به