357
شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام 2

در پاى درختچه خارى ،۱ از دهان بيرون ريخت . آن درختچه ، درخت خارى بزرگ شد و ميوه‏هايى بس بزرگ به رنگ سرخ و بوى عنبر و مزه عسل ، به بار آورد كه هر گرسنه و تشنه و بيمارى كه از آن مى‏خورد ، سير و سيراب و تن‏درست مى‏شد ، و هر شتر و گوسفندى كه از برگ آن مى‏خورد ، شيرش افزون مى‏گشت . ما آن را «مبارك» مى‏ناميديم و برخى باديه‏نشينان ، پيوسته از آن ، آب و توشه بر مى‏گرفتند .۲
تا اين كه روزى برخاستيم و ديديم ميوه‏هايش ريخته و برگ‏هايش كوچك شده است . بيمناك شديم و چيزى نگذشت كه خبر وفات پيامبر صلى اللَّه عليه و آله رسيد .
سى سال بعد ، از پايين تا بالاى آن را خار گرفت و ميوه‏اش ريخت و سرسبزى‏اش رفت . آن گاه بود كه ما از شهادت امير مؤمنان على عليه السلام آگاه شديم و پس از آن ، ديگر ميوه نداد و ما تنها از برگش بهره مى‏برديم .
روزى برخاستيم و ديديم از ساقه‏اش خون تازه تراويده و برگ‏هايش پژمرده شده است . در بيم و هراس بوديم كه ناگاه ، خبر شهادت حسين عليه السلام به ما رسيد و در پىِ آن ، درخت ، خشك شد و از ميان رفت .۳

۱۳۵۶.مقتل الحسين عليه السلام ، خوارزمى : هند دختر جَون ، نقل كرده است كه پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله با همراهانش به خيمه خاله‏ام (اُمّ مَعبد) فرود آمد و ماجرايش با گوسفند را همه مى‏دانند . پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و همراهانش در خيمه به خواب نيم‏روز رفتند ، تا از دماى هواى بسيار داغ آن روز ، اندكى كاسته شد . پيامبر صلى اللَّه عليه و آله هنگامى كه از خواب برخاست ، آبى خواست و دستانش را شست و آنها را تميز كرد و سپس آب

1.واژه «عَوسَجة (خارْ درخت)» كه در متن عربى آمده است ، بر درختچه خارى اطلاق مى‏شود كه ميوه‏اى سرخ رنگ و گرد ، مانند نگين عقيق دارد (لسان العرب : ج ۲ ص ۳۲۴ مادّه «عسج») .

2.در كشف الغمّة ، «و از آن ، شفا و توشه مى‏گرفتند» آمده است .

3.نَزَلَ رَسولُ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله خَيمَةَ خالَتي اُمِّ مَعبَدٍ ، فَقامَ مِن رَقدَتِهِ ، فَدَعا بِماءٍ ، فَغَسَلَ يَدَيهِ ، ثُمَّ تَمَضمَضَ ، ومَجَّ في عَوسَجَةٍ إلى‏ جانِبِ الخَيمَةِ ، فَأَصبَحنا وهِيَ كَأَعظَمِ دَوحَةٍ ، وجاءَت بِثَمَرٍ كَأَعظَمِ ما يَكونُ في لَونِ الوَرسِ ، ورائِحَةِ العَنبَرِ ، وطَعمِ الشَّهدِ ، ما أكَلَ مِنها جائِعٌ إلّا شَبِعَ ، ولا ظَمآنُ إلّا رَوِيَ ، ولا سَقيمٌ إلّا بَرِئَ ، ولا أكَلَ مِن وَرَقِها بَعيرٌ ولا شاةٌ إلّا دَرَّ لَبَنُها ، فَكُنّا نُسَمّيهَا المُبارَكَةَ ، ويَنتابُنا مِنَ البَوادي مَن يَستَسقي بِها ، ويُزَوِّدُ مِنها . حَتّى‏ أصبَحنا ذاتَ يَومٍ ، وقَد تَساقَطَ ثَمَرُها ، وصَغُرَ وَرَقُها ، فَفَزِعنا ، فَما راعَنا إلّا نَعيُ رَسولِ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله . ثُمَّ إنَّها بَعدَ ثَلاثينَ سَنَةً أصبَحَت ذاتَ شَوكٍ ، مِن أسفَلِها إلى‏ أعلاها ، وتَساقَطَ ثَمَرُها ، وذَهَبَت نَضرَتُها ، فَما شَعَرنا إلّا بِمَقتَلِ أميرِ المُؤمِنينَ عَلِيٍّ عليه السلام ، فَما أثَمَرَت بَعدَ ذلِكَ ، وكُنّا نَنتَفِعُ بِوَرَقِها . ثُمَّ أصبَحنا وإذا بِها قَد نَبَعَ مِن ساقِها دَمٌ عَبيطٌ ، وقَد ذَبَلَ وَرَقُها ، فَبَينا نَحنُ فَزِعينَ إذ أتانا خَبَرُ مَقتَلِ الحُسَينِ عليه السلام ، ويَبِسَتِ الشَّجَرَةُ عَلى‏ أثَرِ ذلِكَ وذَهَبَت (ربيع الأبرار : ج ۱ ص ۲۸۵ ؛ كشف الغمّة : ج ۱ ص ۲۵) .


شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام 2
356

۱۳۵۴.الإرشاد : شبِ همان روزى كه عمرو بن سعيد ، كشته شدن امام حسين عليه السلام را در خطابه‏اى در مدينه اعلام كرد ، مردم مدينه در دل شب ، نداى منادى‏اى را شنيدند كه صدايش را مى‏شنيدند ؛ امّا خودِ او را نمى‏ديدند :

اى قاتلان نادان حسين !مژده باد شما را به عذاب و مجازات !
همه آسمانيان ، شما را نفرين مى‏كننداز پيامبر و فرشته ، تا ديگران .
بر زبان پسر داوود ، لعنت شده‏ايدو نيز بر زبان موسى و آورنده انجيل .۱

2 / 14

خشك شدن درخت اُمّ معبد

۱۳۵۵.ربيع الأبرار- به نقل از هند دختر جَون -: پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله بر خيمه خاله‏ام ، امّ مَعبد ، فرود آمده بود و هنگامى كه از خواب برخاست ، آبى خواست و دستانش را شست و در دهان گرداند و آن را

1.لَمّا كانَ اللَّيلُ مِن ذلِكَ اليَومِ الَّذي خَطَبَ فيهِ عَمرُو بنُ سَعيدٍ بِقَتلِ الحُسَينِ بنِ عَلِيٍّ عليه السلام بِالمَدينَةِ ، سَمِعَ أهلُ المَدينَةِ في جَوفِ اللَّيلِ مُنادِياً يُنادي ، يَسمَعونَ صَوتَهُ ولا يَرَونَ شَخصَهُ : أيُّهَا القاتِلونَ جَهلاً حُسَيناً أبشِروا بِالعَذابِ وَالتَّنكيلِ‏كُلُّ أهلِ السَّماءِ يَدعوا عَلَيكُم‏ مِن نَبِيٍّ ومَلأَكٍ وقَبيلِ‏قَد لُعِنتُم عَلى‏ لِسانِ ابنِ داوو دَ وموسى‏ و صاحِبِ الإِنجيلِ‏(الإرشاد : ج ۲ ص ۱۲۴ ، الملهوف : ص ۲۰۸ ) .

تعداد بازدید : 131201
صفحه از 992
پرینت  ارسال به