509
شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام 2

كوچك - كه به اسارت مى‏روند ، نه براى گردشگردى - ، انتخاب شود . افزون بر اين كه پيموده شدن اين راه ، مدرك معتبرى ندارد و مستند اين قول ، مقتل منسوب به ابو مِخنَف است .۱
از سوى ديگر ، پذيرش عبور از راه طولانىِ سلطانى ، با ماجراى «اربعين» و اين كه اسيران در بازگشت از شام ، در اوّلين اربعين واقعه عاشورا بر سرِ مزار حسين عليه السلام حاضر شده باشند (چنان كه در مقتل منسوب به ابو مخنف آمده است) نيز ناسازگار است .۲
ممكن است گفته شود كه قدرت‏نمايىِ دستگاه حاكم ، اقتضا مى‏كرده كه اسيران را از درون شهرها عبور دهند و از اين رو ، آنان را از راه سلطانى برده‏اند ؛ امّا اين دليل با بردن اسيران از مسير كناره فرات نيز سازگار است ؛ زيرا در اين مسير هم شهرهاى مهمّى واقع بوده است . افزون بر اين ، با چرخاندن سرهاى شهدا نيز اين قدرت‏نمايى به انجام مى‏رسيده و به چرخاندن گروهى اندك (در حدّ يك خاندان كوچك و متشكّل از چند زن و كودك) ، نيازى نبوده است ؛ زيرا اين كار ، اگر نشانه ضعف حكومت نباشد ، نشانه قدرت آن هم شمرده نمى‏شود ، بويژه كه دستگاه حاكم ، شجاعت و سخنورىِ امام زين العابدين عليه السلام و زينب كبرا عليها السلام و ديگر اسيران را در كوفه ، شاهد بوده است . از اين رو ، سياست ، اقتضا داشته كه اسيران را از بيراهه ببرند و در شهرها نچرخانند .
4 . بر اساس آنچه گفته شد ، تنها نكته‏اى كه مى‏تواند حركت كاروان اسيران از راه سلطانى و يا راه كناره فرات را بر راه باديه ترجيح دهد ، دسترس داشتن به آب رودخانه است كه اين نيز با توجّه به كوچك بودن كاروان و امكان حمل آب با شتر ، چندان وجه استوارى نيست . مؤيّد اين نكته ، عدم ذكر جزئيّات سفر و نبودن گزارشى در باره رسيدن كاروان به شهرها و يا دست كم ، يكى دو شهر مهمّ سرِ راه است ، كه خود ، نشان از پيمودن مسير بيابانى و يا حتّى بيراهه است .
5 . برخى شواهد كه مى‏توانند موجب ترجيح راه باديه بر دو راه ديگر گردند ، عبارت اند از :
يك . راه كناره فرات و راه سلطانى ، هر دو ، داراى شهرهاى بسيارى بوده‏اند و اگر اين راه‏ها ، مسير حركت اسيران مى‏بود ، بايستى نقل‏هايى از مواجهه مردم اين شهرها با كاروانيان يا مشاهده شدن آنان در آن شهرها ، در منابع معتبر مى‏آمد - چنان كه در كربلا و كوفه و شام ، چنين گزارش‏هايى وجود دارد - ، در حالى كه در اين باره ، هيچ نقلى نيامده است . بنا بر اين ، به نظر مى‏رسد كه مسير حركت اسيران ، از جايى بوده كه كمترين حضور مردمى را داشته كه همان مسير

1.مقتل الحسين عليه السلام المنسوب إلى أبى مخنف: ص ۱۸۰ .

2.بويژه آن كه اين مقتل ، ماجراهاى مفصّل و زمانبَرى را در ضمن حركت كاروان اسيران ، آورده است .


شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام 2
508

مطابق اين نقل ، اين امكان وجود دارد كه سر مطهّر امام عليه السلام ، پس از رسيدن به شام ، به مناطقى چون موصل و نَصيبين هم - كه در راه سلطانى قرار دارند - ، رسيده باشد .
از اين رو ، احتمال دارد كه اين گونه حوادثِ گزارش شده ، مربوط به روزگار چرخاندن سر پس از رسيدن اسيران به شام بوده و يا در مسير حركت آنان به سوى شام ، اتّفاق افتاده باشد .
همين احتمال ، در باره مكان‏هايى كه به «رأس الحسين عليه السلام» موسوم‏اند ، وجود دارد . ابن شهرآشوب ، در ذكر مناقب امام عليه السلام آورده است :
از فضيلت‏هاى ايشان (امام حسين عليه السلام) ، كراماتى است كه از مكان‏هايى كه به آنها «رأس الحسين عليه السلام» گفته مى‏شود و از كربلا تا عَسقَلان و در ميان آن دو (موصل و نَصيبين و حَماه و حِمْص و دمشق و جز اينها) قرار دارند ، ديده شده است .۱
در باره اين مناطق ، علاوه بر اين كه ابن شهرآشوب ، تصريح نكرده كه اسيران يا سر مطهّر ، از آنها گذر داده شده‏اند ، اين احتمال وجود دارد كه چون ساليان درازى در قلمرو حكومت‏هاى شيعى يا دوستدار اهل بيت عليهم السلام (مانند : آل حَمْدان و فاطميان) بوده‏اند ، در آنها به هر دليل يا انگيزه‏اى (چه واقعيت ، چه يادبود و چه خواب و ...) ، «رأس الحسين» هايى ايجاد شده باشد ، چنان كه رأس الحسينِ موجود در قاهره ، در زمان فاطميان ، ايجاد شد .
افزون بر اين ، ماجراى راهب و سر ، براى برخى مكان‏هاى ديگر هم ذكر شده كه به دليل بعيد بودن تكرار اين ماجرا ، گزارش ابن شهرآشوب ،۲ دست‏خوشِ تعارض مى‏گردد ؛ زيرا يكى از مكان‏هاى ذكر شده ، دِيْرى در اوايل راه است‏۳ و با قِنَّسرين - كه در اواخر راه واقع است - ، همخوان نيست . گفتنى است بر فرض صحّت گزارش ابن شهرآشوب نيز ، گذشتن كاروان اسيران از راه سلطانى اثبات نمى‏شود ؛ زيرا بخشى از راه سلطانى، با راه فرات ، مشترك است و منطقه قِنَّسرين ، در مسير كناره فرات نيز قرار دارد . البتّه اين گزارش ، در صورت درستى ، عبور از راه باديه را نفى مى‏كند .
3 . به گمان ما و بر خلاف آنچه در عصر اخير رواج يافته ، گذشتن كاروان اسيران كربلا از راه سلطانى ، كمترين احتمال را دارد ؛ زيرا دورترين راه است و اساساً راهى نيست كه براى كاروانى

1.المناقب ، ابن شهرآشوب : ج ۴ ص ۸۲ . در باره «رأس الحسين»هاى موجود در مناطق مورد اشاره و حتّى خارج از اين مناطق و ارزيابى تاريخى آنها ، ر .ك : نگاهى نو به جريان عاشورا : ص‏۳۵۵ (مقاله «رأس الحسين و مقام‏هاى آن» ، به قلم مصطفى صادقى) ؛ تاريخ درآينه پژوهش : ش ۲۶ ص ۷۹ (مقاله «محلّ دفن سر مطهّر امام حسين عليه السلام و ديگر شهيدان» ، به قلم محسن رنجبر) ؛ أهل البيت فى مصر ، سيّد هادى خسروشاهى .

2.ر . ك : ص ۴۲۶ ح ۱۴۸۶ .

3.ر . ك : ص ۴۲۹ ح ۱۴۹۰ .

تعداد بازدید : 132428
صفحه از 992
پرینت  ارسال به