نيست ، پس از آن كه چشمان مسلمانان را به آن (كشتن حسين عليه السلام) ، اشكبار كردى و سينههايشان را به گاه ياد آوردن آن ، سوزان نمودى ، و سنگدل هستيد و جانهايى طغيانگر و پيكرهايى مملو از خشم خدا و لعنت پيامبر صلى اللَّه عليه و آله داريد كه شيطان در آن ، آشيانه كرده و تخم گذاشته و جوجه كرده است و از نيروى شيطانى است كه مانند تويى مىرود و مىپَرد .
شگفت و بس شگفت از كشته شدن پرهيزگاران و فرزندانِ پيامبران و نسل اوصيا ، به دست آزاد شدگان خبيث و فرزندان زناكاران بدكار ! از دستانشان ، خون ما مىچكد و دهانشان ، از [ديدن] گوشت ما آب مىافتد . گرگها ، به آن پيكرهاى پاكِ [فتاده ]بر گوشههاى بيابان ، دهان مىزنند و مادهكفتاران ، آنها را به خاك مىكِشند . اگر [امروز ، كشتن و اسارتِ] ما را غنيمت مىدانى ، به زودى ، غرامت سنگين اين كار را مىپردازى ، آن هنگام كه جز دستاورد پيشْفرستادهات را نمىيابى و خداوند ، به بندگان ، ستم نمىكند .
شِكوه به خدا و تكيه بر اوست و پناه و اميد نيز به هموست . پس حيلهات را به كار ببند و همه توانت را به كار گير . سوگند به خدايى كه ما را به وحى و قرآن و نبوّت و برگزيدن ، شرافت بخشيد ، به حدّ ما نمىتوانى برسى و به جايگاه ما ، نائل نمىشوى و نمىتوانى ياد ما را [از خاطرها] پاك كنى و ننگ جنايتت بر ما ، از [دامان ]تو پاك نمىشود . آيا انديشهات ، جز سستى و روزگارت ، جز روزهايى شمردنى و جمعت ، جز پريشانى خواهد بود ، در روزى كه منادى ندا مىدهد : «هان ! خدا ، ستمكار متجاوز را لعنت كند !» ؟!
ستايش ، ويژه خدايى است كه براى اوليايش سعادت را قرار داد و خواستش را براى برگزيدگانش به انتها رساند و آنان را به جايگاه رحمت و رأفت و رضايت و مغفرت خود بُرد و كسى جز تو ، به سبب [ستم كردن بر ]آنان ، شقى نشد و كسى جز تو به آنان [چنين ]مبتلا نشد . از خدا مىخواهيم كه اجر آنان را كامل گرداند و ثواب و اندوختهشان را فراوان كند و از او مىخواهيم كه جانشين خوبى در غيابِ بزرگانمان باشد و بازگشتى زيبا نصيب ما كند كه او بخشنده و مهربان است .
يزيد ، در جواب زينب عليها السلام گفت :
چه صيحه خوبى ميان صيحههاست !و چه زود ، مرگ بر نوحهگران ، آسان مىشود!۱