آن گاه ، جنگيد تا كشته شد . ياران حسين عليه السلام او را بُردند و در حالى كه هنوز رَمقى داشت ، پيشِ روى حسين عليه السلام نهادند . امام عليه السلام ، غبار از چهرهاش پاك كرد و فرمود : «تو آزادهاى ، همان گونه كه مادرت تو را ناميده است . تو در دنيا و آخرت ، آزادهاى» .
سپس يكى از ياران حسين عليه السلام (حاكم جُشَمى گفته است : بلكه زين العابدين عليه السلام) ، در سوگ او سرود :
چه آزاده نيكويى بود ، حُرّ رياحىپايدار ، به گاهِ بارش تيرها !
چه آزاده نيكويى ، كه به گاه نداى حسينبا يك بانگ ، جان خود را ندا كرد!
و روايت شده كه حُر به هنگام نبرد مىخوانْد :
سوگند ياد كردهام كه كشته نشوم تا بكُشمو امروز ، جز از رو به رو، زخمى نخورم.
آنان را سختْ با شمشير مىزنمنه از آنان دست مىكشم ، و نه بازْ پس مىنشينم .۱