59
شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام 2

است كه از تو مى‏بينم ؟
حُر گفت : به خدا سوگند ، خود را ميان بهشت و دوزخ مى‏بينم و - به خدا سوگند - ، حتّى اگر تكّه تكّه و سوزانده شوم ، هيچ چيزى را بر بهشت ، ترجيح نمى‏دهم .
سپس بر اسبش هِى زد و در حالى كه دست بر سر نهاده بود ، به سوى حسين عليه السلام رفت و مى‏گفت : خدايا ! به سوى تو باز گشته‏ام . توبه‏ام را بپذير كه من ، دل دوستانت و فرزندان دختر پيامبرت را لرزنده‏ام .
آن گاه به حسين عليه السلام گفت : فدايت شوم! من همان كسى هستم كه تو را از برگشتن ، باز داشتم و تو را وادار كردم كه در اين جا فرود بيايى . به خدا سوگند ، گمان نمى‏كردم كه اينان ، تو را تا به اين جايى كه مى‏بينم ، بكشانند . من از اين كار ، به سوى خدا توبه مى‏كنم . آيا براى من ، راه توبه‏اى هست ؟
حسين عليه السلام فرمود : «آرى . خداوند ، توبه‏ات را مى‏پذيرد . فرود بيا» .
حُر گفت : من سواره باشم ، براى تو بهتر است از آن كه پياده باشم و سرانجام كار، به فرود آمدن (شهادت ) مى‏انجامد .
سپس گفت : چون نخستين فردى بودم كه در برابر تو بيرون آمدم ، به من اجازه بده كه نخستين كشته پيشِ روى تو باشم ،۱ تا شايد از كسانى باشم كه با جدّت محمّد صلى اللَّه عليه و آله ، در فرداى قيامت ، مصافحه مى‏كنند .
امام عليه السلام به او اجازه داد و او به بهترين صورتى كه امكان داشت ، جنگيد تا آن كه گروهى از شجاعان و قهرمانان دشمن را كُشت و سپس ، شهيد شد . پيكرش را نزد حسين عليه السلام بُردند . امام عليه السلام ، غبار از چهره‏اش پاك مى‏كرد و مى‏فرمود : «تو حُر (آزاده) هستى، همان گونه كه مادرت ، تو را ناميده است ؛ آزاده در دنيا و آخرت» .۲

1.سيّد ابن طاووس، در اين جا اضافه كرده است: مقصود حُر ، نخستين كشته از هنگام پيوستن او به حسين عليه السلام بوده است ؛ و گر نه ، همان گونه كه روايت شده ، گروهى پيش از او به شهادت رسيده بودند .

2.صاحَ الحُسَينُ عليه السلام : أما مِن مُغيثٍ يُغيثُنا لِوَجهِ اللَّهِ ! أما مِن ذابٍّ يَذُبُّ عَن حَرَمِ رَسولِ اللَّهِ ؟ فَإِذَا الحُرُّ بنُ يَزيدَ الرِّياحِيُّ قَد أقبَلَ إلى‏ عُمَرَ بنِ سَعدٍ فَقالَ لَهُ : أمُقاتِلٌ أنتَ هذَا الرَّجُلَ ؟ فَقالَ : إي وَاللَّهِ! قِتالاً أيسَرُهُ أن تَطيرَ الرُّؤوسُ وتَطيحَ الأَيدي . قالَ : فَمَضَى الحُرُّ ووَقَفَ مَوقِفاً مِن أصحابِهِ ، وأخَذَهُ مِثلُ الأَفكَلِ . فَقالَ لَهُ المُهاجِرُ بنُ أوسٍ : وَاللَّهِ إنَّ أمرَكَ لَمُريبٌ ! ولَو قيلَ مَن أشجَعُ أهلِ الكوفَةِ لَما عَدَوتُكَ ، فَما هذَا الَّذي أراهُ مِنكَ ؟ فَقالَ : إنّي وَاللَّهِ اُخَيِّرُ نَفسي بَينَ الجَنَّةِ وَالنّارِ ، فَوَاللَّهِ لا أختارُ عَلَى الجَنَّةِ شَيئاً ولَو قُطِّعتُ واُحرِقتُ . ثُمَّ ضَرَبَ فَرَسَهُ قاصِداً إلَى الحُسَينِ عليه السلام ويَدُهُ عَلى‏ رَأسِهِ ، وهُوَ يَقولُ : اللَّهُمَّ إنّي تُبتُ إلَيكَ فَتُب عَلَيَّ ، فَقَد أرعَبتُ قُلوبَ أولِيائِكَ وأولادِ بِنتِ نَبِيِّكَ . وقالَ لِلحُسَينِ عليه السلام : جُعِلتُ فِداكَ ! أنَا صاحِبُكَ الَّذي حَبَسَكَ عَنِ الرُّجوعِ وجَعجَعَ بِكَ ، وَاللَّهِ ما ظَنَنتُ أنَّ القَومَ يَبلُغونَ بِكَ ما أرى‏ ، وأنَا تائِبٌ إلَى اللَّهِ ، فَهَل تَرى‏ لي مِن تَوبَةٍ ؟ فَقالَ الحُسَينُ عليه السلام : نَعَم ، يَتوبُ اللَّهُ عَلَيكَ ، فَانزِل ، فَقالَ : أنَا لَكَ فارِساً خَيرٌ مِنّي راجِلاً ، وإلَى النُّزولِ يَؤولُ آخِرُ أمري . ثُمَّ قالَ : فإِذا كُنتُ أوَّلَ مَن خَرَجَ عَلَيكَ ، فَأذَن لي أن أكونَ أوَّلَ قَتيلٍ بَينَ يَدَيكَ ، لَعَلّي أكونُ مِمَّن يُصافِحُ جَدَّكَ مُحَمَّداً صلى اللَّه عليه و آله غَداً فِي القِيامَةِ . فَأَذِنَ لَهُ فَجَعَلَ يُقاتِلُ أحسَنَ قِتالٍ ، حَتّى‏ قَتَلَ جَماعَةً مِن شُجعانٍ وأبطالٍ ، ثُمَّ استُشهِدَ ، فَحُمِلُ إلَى الحُسَينِ عليه السلام ، فَجَعَلَ يَمسَحُ التُّرابَ عَن وَجهِهِ ، ويَقولُ : أنتَ الحُرُّ كَما سَمَّتكَ اُمُّكُ ، حُرٌّ فِي الدُّنيا وحُرٌّ [فِي‏] الآخِرَةِ (الملهوف : ص ۱۵۹) .


شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام 2
58

۹۳۱.الملهوف : حسين عليه السلام بانگ زد : «آيا فريادرسى نيست كه ما را به خاطر خدا ، يارى كند ؟ آيا مدافعى نيست كه از حرم پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله دفاع كند ؟
در اين هنگام ، حُرّ بن يزيد رياحى به سوى عمر بن سعد آمد و به او گفت : آيا تو مى‏خواهى با اين مرد ، بجنگى ؟!
گفت : آرى . به خدا سوگند ، آرى ؛ چنان جنگى كه پَراندن سرها و قطع دست‏ها ، آسان‏ترين بخش آن باشد .
حُر ، گذشت و جايى كنار يارانش ايستاد و لرزه بر اندامش افتاده بود.
مهاجر بن اوس به او گفت : به خدا سوگند ، كارت مشكوك است. اگر از من مى‏پرسيدند كه شجاع‏ترينِ كوفيان ، چه كسى است ، از [كنار نامِ‏] تو نمى‏گذشتم . پس اين چه چيزى

تعداد بازدید : 132497
صفحه از 992
پرینت  ارسال به