661
شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام 2

۱۷۳۴.الملهوف: روايت شده كه شخصى از تابعيان ، وقتى سر امام حسين عليه السلام را در شام ديد، خود را از تمام دوستانش، يك ماه پنهان كرد . هنگامى كه او را پيدا كردند و از وى ، علّت كارش را پرسيدند، گفت: نمى‏بينيد چه بر سر ما آمده است؟!
آن گاه ، چنين سرود:

اى پسر دختر محمّد! سرت را آوردنددر حالى كه به خون ، آغشته و رنگين شده بود .
و گويى با كشتن تو ، - اى پسر دختر محمّد صلى اللَّه عليه و آله -آشكارا و به عمد ، پيامبرى را كُشتند .
تو را لب‏تشنه كشتند و در كُشتنت‏قرآن را و تفسير آن را در نظر نگرفتند .
تكبير سر دادند كه تو را كشته‏اندو قطعاً با كشتن تو، تكبير و تهليل را سر بُريدند .۱

ر . ك : دانش‏نامه امام حسين عليه السلام : ج 10 ص 223 (بخش دوازدهم / فصل يكم / خالد بن غفران) .

1 / 20

ربيع بن خُثَيم‏۲

۱۷۳۵.الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة)- به نقل از سُفيان، از پير مردى -: وقتى حسين بن

1.رُوِيَ أنَّ بَعضَ التّابِعينَ لَمّا شاهَدَ رَأسَ الحُسَينِ عليه السلام بِالشّامِ ، أخفى‏ نَفسَهُ شَهراً مِن جَميعِ أصحابِهِ ، فَلَمّا وَجَدوهُ بَعدَ إذ فَقَدوهُ ، سَأَلوهُ عَن سَبَبِ ذلِكَ ، فَقالَ : ألا تَرَونَ ما نَزَلَ بِنا ، ثُمَّ أنشَأَ يَقولُ : جاؤوا بِرَأسِكَ يَابنَ بِنتِ مُحَمَّدٍ مُتَزَمِّلاً بِدِمائِهِ تَزميلاوكَأَنَّما بِكَ يَابنَ بِنتِ مُحَمَّدٍ قَتَلوا جِهاراً عامِدينَ رَسولاقَتَلوكَ عَطشاناً ولَمّا يَرقُبوا في قَتلِكَ التَّنزيلَ وَالتَّأويلاويُكَبِّرونَ بِأَن قُتِلتَ وإنَّما قَتَلوا بِكَ التَّكبيرَ وَالتَّهليلا(الملهوف : ص ۲۱۰ ، المناقب ، ابن شهر آشوب : ج ۴ ص ۱۱۷) .

2.ابو يزيد ربيع بن خُثَيم بن عائذ ثَورى كوفى، از ياران عبد اللَّه بن مسعود و از جمله زاهدان هشتگانه است. وى در صفّين، با امام على عليه السلام بود ؛ امّا با چهارصد نفر از قاريان، در باره جنگ در ركاب ايشان، به ترديد افتادند و نزد امام على عليه السلام آمدند و گفتند: ما را مأمور سرحدّاتى كن تا در آن جا بجنگيم. امام عليه السلام هم آنان را به سرحدّات قزوين و رى فرستاد و ربيع، بدين گونه ، از يارى امام عليه السلام كناره گرفت . وى در سال ۶۴ ق ، در گذشت .


شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام 2
660

1 / 19

خالد بن غفران‏۱

۱۷۳۳.تاريخ دمشق- به نقل از ابو عبد اللَّه حافظ -: از ابو الحسين على بن محمّدِ اديب شنيدم كه با سند خود ، يادآورى مى‏كرد كه: وقتى سرِ حسين بن على عليه السلام در شام آويخته شد، خالد بن غُفران - كه از بزرگانِ تابعيان بود - ، خود را از دوستانش پنهان كرد و يك ماهى گشتند تا او را يافتند . از علّت گوشه‏گيرى‏اش پرسيدند . گفت: آيا نديديد كه چه بر سر ما آمد؟!
آن گاه ، چنين سرود [كه در زير مى‏آوريم‏]:
و ابو عبد اللَّه فَراوى نيز به ما خبر داد كه ابو عثمان صابونى ، براى ما روايت كرد كه: حاكم ابو عبد اللَّه حافظ ، در مجلس استاد ابو منصور حشاذى، نشست و در باره كشته شدن حسين بن على عليه السلام برايم خواند:

اى پسر دختر محمّد! سرت را آوردنددر حالى كه به خون ، آغشته و رنگين شده بود .
و گويى با [كشتن‏] تو - اى پسر دختر محمّد -آشكارا و به عمد، پيامبرى را كُشتند .
تو را لب‏تشنه ، كُشتند و در كُشتنت‏قرآن را و تفسير آن را در نظر نگرفتند .
تكبير سر دادند كه تو را كشته‏اندو قطعاً با كشتن تو، تكبير و تهليل را سر بُريدند .
شعر اين دو روايت ، يكى است .۲

1.اطّلاعات چندانى از خالد بن غُفران، در دست نيست و ظاهراً همان ابو عبد اللَّه خالد بن معدان بن ابى كربِ كلاعى حِمْصى است كه به سال ۱۰۴ ق، در گذشت. اصلش از يمن بوده و در حِمْص شام، زندگى مى‏كرده و فرمانده شهربانى (پليس) يزيد بن معاويه بوده است.

2.سَمِعتُ أبَا الحُسَينِ عَلِيَّ بنَ مُحَمَّدٍ الأَديبَ يَذكُرُ بِإِسنادٍ لَهُ : إنَّ رَأسَ الحُسَينِ بنِ عَلِيٍّ عليه السلام ، لَمّا صُلِبَ بِالشّامِ أخفى‏ خالِدُ بنُ غُفرانَ - وهُوَ مِن أفاضِلِ التّابِعينَ - شَخصَهُ عَن أصحابِهِ ، فَطَلَبوهُ شَهراً حَتّى‏ وَجَدوهُ ، فَسَأَلوهُ عَن عُزلَتِهِ ، فَقالَ : أما تَرَونَ ما نَزَلَ بِنا ، ثُمَّ أنشَأَ يَقولُ : وأخبَرَنا أبو عَبدِ اللَّهِ الفَراويُّ ، أنَا أبو عُثمانَ الصّابونِيُّ ، قالَ : أنشَدَنِي الحاكِمُ أبو عَبدِ اللَّهِ الحافِظُ في مَجلِسِ الاُستاذِ أبي مَنصورٍ الحشاذي عَلى‏ حُجزَتِهِ في قَتلِ الحُسَينِ بنِ عَلِيٍّ عليه السلام : جاؤوا بِرَأسِكَ يَابنَ بِنتِ مُحَمَّدٍ مُتَزَمِّلاً بِدِمائِهِ تَزميلاوكَأَنَّما بِكَ يَابنَ بِنتِ مُحَمَّدٍ قَتَلوا جِهاراً عامِدينَ رَسولاقَتَلوكَ عَطشاناً ولَم يَتَرَقَّبوا في قَتلِكَ التَّنزيلَ وَالتَّأويلاويُكَبِّرونَ بِأَن قُتِلتَ وإنَّما قَتَلوا بِكَ التَّكبيرَ وَالتَّهليلا لَفظُهُما سَواءٌ (تاريخ دمشق : ج ۱۶ ص ۱۸۰ ، مقتل الحسين عليه السلام ، خوارزمى : ج ۲ ص ۱۲۵) .

تعداد بازدید : 132223
صفحه از 992
پرینت  ارسال به