707
شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام 2

عمر بن سعد از درِ مسجد وارد مى‏شد، مى‏گفتند: اين ، كشنده حسين بن على است. و اين ، پيش از كشته شدن امام حسين عليه السلام بود .۱

۱۸۱۲.الإرشاد- به نقل از سالم بن ابى حفصه -: عمر بن سعد به امام حسين عليه السلام گفت: اى ابا عبد اللَّه ! در اطراف ما ، افراد سفيهى هستند كه مى‏پندارند من تو را مى‏كشم.
امام حسين عليه السلام به او فرمود : «آنان سفيه نيستند ؛ بلكه عاقل اند ؛ امّا آنچه مايه روشنىِ چشم من است ، اين است كه تو پس از من ، گندم عراق را به مدّت بسيار كمى خواهى خورد» .۲

۱۸۱۳.الأمالى ، طوسى- به نقل از مدائنى ، از راويانش -: از مختار - كه رحمت خدا بر او باد - براى عمر بن سعد بن ابى وقّاص ، درخواست امان شد ؛ ولى به شرط اين كه از كوفه بيرون نرود، به او امان داد ، كه اگر برود ، خونش بر باد رفته است.
مردى نزد عمر بن سعد آمد و گفت: من شنيده‏ام كه مختار ، سوگند ياد كرده كه مردى را بكُشد ! به خدا سوگند، من كسى را جز تو ، گمان ندارم.
عمر [بن سعد] از كوفه بيرون آمد تا به حمّام‏۳ رسيد . به او گفته شد: فكر مى‏كنى اين كارت بر مختار پوشيده مى‏ماند؟ ! او شبانه باز گشت و داخل خانه‏اش شد.
وقتى صبح شد، من بر مختار وارد شدم . هيثم بن اسود آمد و نشست . حفص پسر عمر بن سعد آمد و به مختار گفت: [پدرم‏] ابو حفص ، برايت پيام داد كه: بر اساس همان عهد و قرارى كه ميان ما و تو هست، ما را در جايگاهمان نگه دار.
مختار گفت: بنشين. و ابو عَمره را صدا زد. مردى كوتاه آمد ، در حالى كه صداى چكاچك آهن سلاحش بلند شده بود. مختار با او درِ گوشى سخن گفت و دو نفر را هم خواست و به آنها گفت: با او برويد. به خدا سوگند ، خيال نمى‏كردم كه به خانه عمر بن سعد رسيده باشد كه سرش را آورد.
مختار به حفص گفت: اين را مى‏شناسى؟

1.كُنتُ أسمَعُ أصحابَ عَلِيٍّ عليه السلام إذا دَخَلَ عُمَرُ بنُ سَعدٍ مِن بابِ المَسجِدِ - يَقولونَ : هذا قاتِلُ الحُسَينِ بنِ عَلِيٍّ عليه السلام ، وذلِكَ قَبلَ قَتلِهِ بِزَمانٍ (الإرشاد : ج ۲ ص ۱۳۱ ، كشف الغمّة : ج ۲ ص ۲۲۱) .

2.قالَ عُمَرُ بنُ سَعدٍ لِلحُسَينِ عليه السلام : يا أبا عَبدِ اللَّهِ ، إنَّ قِبَلَنا ناساً سُفَهاءَ يَزعُمونَ أنّي أقتُلُكَ . فَقالَ لَهُ الحُسَينُ عليه السلام : إنَّهُم لَيسوا بِسُفَهاءَ ، ولكِنَّهُم حُلَماءُ ، أما إنَّهُ يَقَرُّ عَيني ألّا تَأكُلَ بُرَّ العِراقِ بَعدي إلّا قَليلاً (الإرشاد : ج ۲ ص ۱۳۲ ؛ تاريخ دمشق : ج ۴۵ ص ۴۸) .

3.منظور ، حمّام سعد (در راه حاجيان در كوفه) يا حمّام اَعيَن (در كوفه) است .


شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام 2
706

نهاد و به حضور مختار آورد .
مختار ، سر عمر بن سعد را به پسر او ، حفص ، نشان داد و از او پرسيد : آيا او را مى‏شناسى ؟ حفص ، پاسخ مثبت داد و كلمه استرجاع (اِنّا للَّهِ) بر زبان راند و گفت : زندگى پس از او فايده ندارد ! مختار نيز گفت : راست گفتى ! تو پس از او زندگى نخواهى كرد . و دستور داد او را كشتند و چون سر او را در كنار سر پدرش نهادند ، مختار گفت : اين ، در مقابل حسين و اين ، در مقابل على بن الحسين ، هر چند مساوى نيستند !۱
مختار سپس سر آن دو را به مدينه نزد محمّد بن حنفيّه فرستاد .۲
گفتنى است كه در سال وقوع اين حوادث ، اختلاف است‏۳ ؛ ولى به نظر مى‏رسد - چنان كه طبرى گزارش كرده - ، كشته شدن عمر بن سعد ، در اوايل نهضت مختار ، يعنى سال 66 هجرى ، اتفاق افتاده است .۴

۱۸۰۸.تاريخ دمشق: عمر بن سعد ، ابو حفص عمر بن سعد بن ابى وقّاص مالك بن اُهَيب بن عبد مناف بن زُهرة بن كِلاب بن مُرّة بن كعب بن لُؤَىّ بن غالب قُرَشى زُهْرى است.۵

۱۸۰۹.الطبقات، خليفة بن خيّاط : عمر بن سعد بن مالك، مادرش ماريه دختر قيس بن مَعدى‏كَرِب بن حارث بن سِمط بن امرؤ القيس بن عمرو بن معاويه و از قبيله كِنده است. كنيه او ابو حفص است . مختار بن ابى عبيد، در سال 65 [هجرى‏] ، او را كشت.۶

۱۸۱۰.تهذيب الكمال- به نقل از يحيى بن معين ، در باره تاريخ تولّد عمر بن سعد -: او، در سال مرگ عمر بن خطّاب، به دنيا آمد . ديگران گفته‏اند كه : در دوران پيامبر عليه السلام به دنيا آمد.۷

۱۸۱۱.الإرشاد- به نقل از عبد اللَّه بن شَريك عامرى -: من از ياران امام على عليه السلام مى‏شنيدم كه هر وقت ،

1.تهذيب التهذيب : ج ۴ ص ۲۷۲ ، الطبقات الكبرى : ج ۵ ص ۱۶۸ .

2.تاريخ الطبرى: ج ۶ ص ۶۲ .

3.تاريخ دمشق : ج ۴۵ ص‏۴۰ .

4.تاريخ الطبرى : ج ۶ ص ۶۲ ، تهذيب التهذيب : ج ۴ ص ۲۷۱ .

5.عُمَرُ بنُ سَعدِ بنِ أبي وَقّاصٍ مالِكِ بنِ اُهَيبِ بنِ عَبدِ مَنافِ بنِ زُهرَةَ بنِ كِلابِ بنِ مُرَّةَ بنِ كَعبِ بنِ لُؤَيِّ بنِ غالِبٍ أبو حَفصٍ القُرَشِيُّ الزُّهرِيُّ (تاريخ دمشق : ج ۴۵ ص ۳۷. نيز، ر.ك: التاريخ الكبير : ج ۶ ص ۱۵۸) .

6.عُمَرُ بنُ سَعدِ بنِ مالِكٍ ، اُمُّهُ ماريَةُ بِنتُ قَيسِ بنِ مَعدي كَرَبَ بنِ الحارِثِ بنِ السِّمطِ بنِ امرِئِ القَيسِ بنِ عَمرِو بنِ مُعاوِيَةَ مِن كِندَةَ ، يُكَنّى‏ أبا حَفصٍ ، قَتَلَهُ المُختارُ بنُ‏أبي عُبَيدٍ ، سَنَةَ خَمسٍ وسِتّينَ (الطبقات، خليفة بن خيّاط : ص ۴۲۳ ح ۲۰۸۰ ، تاريخ دمشق : ج ۴۵ ص ۴۰) .

7.وُلِدَ عامَ ماتَ عُمَرُ بنُ الخَطّابِ . وقالَ غَيرُهُ : وُلِدَ في عَصرِ النَّبِيِّ صلى اللَّه عليه و آله (تهذيب الكمال : ج ۲۱ ص ۳۶۰ ، تاريخ دمشق : ج ۴۵ ص ۴۳) .

تعداد بازدید : 158599
صفحه از 992
پرینت  ارسال به