او ، سرانجام پس از قيام مختار ، در جنگ با ابراهيم بن مالك اشتر - كه از سران سپاه مختار بود - كشته شد . ابراهيم ، جسد او را سوزاند و سرش را براى مختار به كوفه و سپس براى ابن زبير به مكّه فرستاد. سر او را در مكّه و مدينه آويزان كردند تا عبرت ديگران باشد .۱
گفتنى است كه برخى از جنايتهاى ياد شده، در تعدادى از منابع، به حُصَين بن تميم بن اُسامة بن زُهَير بن دُرَيدِ تميمى ، نسبت داده شده است . در اين باره بايد گفت كه امكان ندارد اين شخص ، با شخصى كه ما شرح حال او را بازگو مىكنيم (حُصَين بن نُمَير) ، يكى باشد و احتمال دارد كه نام او دستكارى يا تصحيف شده باشد، يا در نسبت دادن جنايتها، خَلطْ صورت گرفته باشد .۲ آنچه مسلّم است ، اين است كه حُصَين بن نُمَير، يكى از فرماندهان اصلى و تَرازِ اوّل سپاه بنى اميّه در جنگ صفّين ، واقعه عاشورا ، واقعه حَرّه ، حادثه مكّه و نيز جنگ با توّابين و مختارِ ثقفى بوده است .
۱۸۲۸.تاريخ دمشق: حُصَين بن نُمَير بن نائل بن لَبيد بن جِعثِنَة بن حارث بن سَلَمَة بن شُكامة بن شبيب بن سَكون بن اَشرَس بن كِنده، و او، ثَور بن عُفَير بن عَدى بن حارث، ابو عبد الرحمان كِندى و سپس سَكونى، از مردم حِمْص است. از بلال ، روايت كرده و پسرش يزيد بن حُصَين، از او روايت كرده است.
وقتى معاويه عازم صفّين شد، حُصَين در دمشق بود و با معاويه همراه شد. وى در جنگ با روميان از سوى يزيد بن معاويه ، فرمانده و امير لشكر حِمْص بود. او در سپاهى بود كه يزيد از دمشق براى مبارزه با اهل مدينه و جنگ با اهل حَرّه فرستاد و مسلم بن عُقبه، مشهور به «مُسرِف (خونريز)»، او را جانشين خود در سپاه قرار داد.
وى با ابن زبير جنگيد و وقتى براى خلافت مروان بن حكم بيعت شد، او در جابيه۳ بود.۴
1.الأخبار الطوال : ص ۲۹۵ ؛ تاريخ اليعقوبى : ج ۲ ص ۲۵۹ .
2.شرح نهج البلاغة ، ابن ابى الحديد : ج ۱۰ ص ۱۴ ، جمهرة أنساب العرب : ص ۲۲۸ .
3.روستايى از توابع دمشق كه در آن، با مروان، بيعت شد (معجم البلدان : ج ۲ ص ۹۱) .
4.حُصَينُ بنُ نُمَيرِ بنِ نائِلِ بنِ لَبيدِ بنِ جِعثِنَةَ بنِ الحارِثِ بنِ سَلَمَةَ بنِ شُكامَةَ بنِ شَبيبِ بنِ السَّكونِ بنِ أشرَسَ بنِ كِندَةَ ، وهُوَ ثَورُ بنُ عُفَيرِ بنِ عَدِيِّ بنِ الحارِثِ أبو عَبدِ الرَّحمنِ الكِندِيُّ ، ثُمَّ السَّكونِيُّ مِن أهلِ حِمصٍ ، رَوى عَن بِلالٍ ، رَوى عَنهُ ابنُهُ يَزيدُ بنُ حُصَينٍ .
وكانَ بِدِمَشقَ حينَ عَزَمَ مُعاوِيَةُ عَلَى الخُروجِ إلى صِفّينَ وخَرَجَ مَعَهُ ، ووَلِيَ الصّائِفَةَ لِيَزيدَ بنِ مُعاوِيَةَ ، وكانَ أميراً عَلى جُندِ حِمصٍ ، وكانَ فِي الجَيشِ الَّذي وَجَّهَهُ يَزيدُ إلى أهلِ المَدينَةِ مِن دِمَشقَ لِقِتالِ أهلِ الحَرَّةِ ، وَاستَخلَفَهُ مُسلِمُ بنُ عُقبَةَ - المَعروفُ بِمُسرِفٍ - عَلَى الجَيشِ ، وقاتَلَ ابنَ الزُّبَيرِ ، وكانَ بِالجابِيَةِ حينَ عُقِدَت لِمَروانَ بنِ الحَكَمِ الخِلافَةُ (تاريخ دمشق : ج ۱۴ ص ۳۸۲) .