6 / 27
قيس بن اَشعث
قيس بن اشعث كِنْدى ، پس از پدرش، رياست قبيله كِنْده را در كوفه بر عهده داشت. او همانند پدرش ، نفاق و چندچهرگى داشت و از جمله كسانى بود كه در آغاز قيام امام حسين عليه السلام به ايشان نامه نوشتند و به امام عليه السلام وعده يارى دادند۱ ؛ امّا به محض ورود ابن زياد به عراق، وى به ابن زياد پيوست و فرماندهى قبيله كِنده و بخشى از قبيله ربيعه را بر عهده گرفت۲ . او به خاطر همدستىاش در غارت خيمهها پس از جنگ و نيز غارت قَطيفه (رواَندازِ) امام عليه السلام، به «قيسِ قَطيفه» مشهور شد۳ . او از جمله كسانى بود كه سرهاى مبارك شهيدان كربلا را براى ابن زياد بردند.۴
او در جريان قيام مختار، به يكى از فرماندهان بزرگ مختار ، يعنى عبد اللَّه بن كامل ، پناهنده شد ؛ امّا مختار ، ابو عَمره را به مخفيگاهش فرستاد و او را كشت.۵
۱۸۹۰.الأخبار الطّوال: قيس بن اشعث، از ترس اين كه مبادا بصريان ، شماتتش كنند، از رفتن به بصره ، خوددارى كرد و به جانب كوفه رفت و به عبد اللَّه بن كامل - كه از ياران ويژه مختار بود - پناه برد.
عبد اللَّه ، رو كرد و به مختار گفت: اى امير ! قيس بن اشعث ، از من پناهندگى خواست و من هم به او پناه دادم . اين پناهندگى را تنفيذ كن .
مختار ، لَختى خاموش ماند و او را به گفتگو ، سرگرم كرد و آن گاه گفت: انگشترت را به من
1.ر . ك : ج ۱ ص ۸۰۹ (احتجاجهاى امام عليه السلام بر سپاه كوفه) .
2.ر . ك : ج ۱ ص ۸۰۰ (رويارويى لشكر هدايت و لشكر گمراهى) .
3.ر . ك : ص ۳۰۳ (تاراج كردن وسايل امام عليه السلام).
4.ر . ك : ص ۳۸۱ (بُرده شدن سرها به وسيله قبيله قاتل).
5.ر . ك : ح ۱۸۹۰ .