863
شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام 2

خاطر آنها مى‏بارد» .
فاطمه گفت : پدر جان ! همه ما از خداييم . و گريست.
پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به وى فرمود: «اى دخترم ! بهشتيان، همان شهيدان دنيايند كه جان و مالشان را ايثار مى‏كنند و در برابر بهشتى كه برايشان هست، در راه خدا مى‏جنگند و مى‏كشند و كشته مى‏شوند . وعده حقّى است از جانب خدا و البتّه آنچه در نزد خداوند است، از دنيا و آنچه در آن است ، بهتر است و هيچ مردنى در دنيا ، بى‏ارزش‏تر از مردن طبيعى (بدون شهادت) نيست. هر كس كه برايش كشته شدن نوشته شده، به سوى قتلگاهش مى‏رود و هر كه كشته نشود، خواهد مرد».۱

4 / 10

گريه امام حسين عليه السلام بر خانواده و يارانش‏

4 / 10 - 1

گريه امام عليه السلام بر مسلم بن عقيل‏

۲۰۳۸.الملهوف: امام حسين عليه السلام به حركتش ادامه داد تا به زُباله رسيد و در آن جا، خبر مسلم بن عقيل را

1.كانَ الحُسَينُ عليه السلام مَعَ اُمِّهِ تَحمِلُهُ ، فَأَخَذَهُ النَّبِيُّ صلى اللَّه عليه و آله وقالَ : لَعَنَ اللَّهُ قاتِلَكَ ، ولَعَنَ اللَّهُ سالِبَكَ ، وأهلَكَ اللَّهُ المُتَوازِرينَ عَلَيكَ ، وحَكَمَ اللَّهُ بَيني وبَينَ مَن أعانَ عَلَيكَ . قالَت فاطِمَةُ عليها السلام : يا أبَه! أيَّ شَي‏ءٍ تَقولُ؟ قالَ : يا بِنتاه ، ذَكَرتُ ما يُصيبُهُ بَعدي وبَعدَكِ مِنَ الأَذى‏ وَالظُّلمِ وَالبَغيِ ، وهُوَ يَومَئِذٍ في عُصبَةٍ كَأَنَّهُم نُجومُ السَّماءِ يَتَهادَونَ إلَى القَتلِ ، وكَأَنّي أنظُرُ إلى‏ مُعَسكَرِهِم وإلى‏ مَوضِعِ رِحالِهِم وتُربَتِهِم . قالَت : يا أبَه ! وأنّى‏ (/ وأينَ) هذَا المَوضِعُ الَّذي تَصِفُ؟ قالَ : مَوضِعٌ يُقالُ لَهُ كَربَلاءُ ، وهِيَ دارُ كَربٍ وبَلاءٍ عَلَينا وعَلَى الاُمَّةِ ، يَخرُجُ عَلَيهِم شِرارُ اُمَّتي ، وإنَّ أحَدَهُم لَو يَشفَعُ لَهُ مَن فِي السَّماواتِ وَالأَرَضينَ ما شُفِّعوا فيهِ ، وهُمُ المُخَلَّدونَ فِي النّارِ . قالَت : يا أبَه! فَيُقتَلُ؟ قالَ : نَعَم يا بِنتاه ، وما قُتِلَ قِتلَتَهُ أحَدٌ كانَ قَبلَهُ ، وتَبكيهِ السَّماواتُ وَالأَرَضونَ وَالمَلائِكَةُ وَالوَحشُ وَالنَّباتاتُ وَالبِحارُ وَالجِبالُ ، ولَو يُؤذَنُ لَها ما بَقِيَ عَلَى الأَرضِ مُتَنَفِّسٌ ، ويَأتيهِ قَومٌ مِن مُحِبّينا لَيسَ فِي الأَرضِ أعلَمُ بِاللَّهِ ولا أقوَمُ بِحَقِّنا مِنهُم ، ولَيسَ عَلى‏ ظَهرِ الأَرضِ أحَدٌ يَلتَفِتُ إلَيهِ غَيرُهُم ، اُولئِكَ مَصابيحُ في ظُلُماتِ الجَورِ ، وهُمُ الشُّفَعاءُ ، وهُم وارِدونَ حَوضي غَداً ، أعرِفُهُم إذا وَرَدوا عَلَيَّ بِسيماهُم ، وكُلُّ أهلِ دينٍ يَطلُبونَ أئِمَّتَهُم ، وهُم يَطلُبونَنا لا يَطلُبونَ غَيرَنا ، وهُم قِوامُ الأَرضِ ، وبِهِم يُنزَلُ الغَيثُ . فَقالَت فاطِمَةُ عليها السلام : يا أبَه ! إنّا للَّهِ‏ِ ، وبَكَت . فَقالَ لَها : يا بِنتاه ! إنَّ أهلَ الجِنانِ هُمُ الشُّهَداءُ فِي الدُّنيا ، بَذَلوا أنفُسَهُم وأموالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ يُقاتِلونَ في سَبيلِ اللَّهِ ، فَيَقتُلونَ ويُقتَلونَ وَعداً عَلَيهِ حَقّاً ، فَما عِندَ اللَّهِ خَيرٌ مِنَ الدُّنيا وما فيها ، وما فيها قِتلَةٌ أهوَنُ مِن ميتَتِهِ ، مَن كُتِبَ عَلَيهِ القَتلُ خَرَجَ إلى‏ مَضجَعِهِ ، ومَن لَم يُقتَل فَسَوفَ يَموتُ (تفسير فرات : ص ۱۷۱ ح ۲۱۹ ، كامل الزيارات : ص ۱۴۴ ح ۱۷۰) .


شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام 2
862

۲۰۳۷.تفسير فرات- به نقل از جعفر بن محمّد فَزارى ، با ذكر سلسله راويان ، از امام صادق عليه السلام -: حسين عليه السلام با مادرش بود و مادرش او را با خود مى‏برد كه پيامبر صلى اللَّه عليه و آله او را گرفت و فرمود: «خداوند ، قاتل تو و تاراج كننده‏ات را لعنت كند و كمك كنندگان به همديگر را بر ضدّ تو ، نابود سازد و ميان من و كسى كه بر ضدّ تو كمك كرده، داورى نمايد!» .
فاطمه عليها السلام گفت : پدر جان ! چه مى‏گويى؟
فرمود: «دخترم ! از آزار و ستم و تجاوزى كه پس از من و تو به حسين وارد مى‏شود، ياد كردم و در آن زمان ، او در ميان گروهى است كه گويى ستارگان آسمان‏اند و به سمت كشته شدن ، برده مى‏شوند و گويى من به اردوگاه آنان و مكان فرود و خاكشان نگاه مى‏كنم» .
فاطمه عليها السلام گفت : پدر جان ! آن جايى كه توصيفش مى‏كنى ، كجاست؟
فرمود: «جايى به نام كربلا و آن جا ، جاى اندوه و گرفتارى براى ما و براى امّت است و بدترين‏هاى امّت من ، بر آنها خروج مى‏كنند، كه اگر تمام كسانى كه در آسمان‏ها و زمين هستند ، براى يكى از آنان شفاعت كنند، شفاعتشان پذيرفته نمى‏شود و همواره در آتش خواهند بود» .
فاطمه گفت : پدر جان ! پس حسين كشته مى‏شود؟
فرمود: «آرى - دخترم - و هيچ كسى پيش از او ، آن‏چنان كشته نشده است . آسمان‏ها و زمين‏ها و فرشتگان و حيوانات و گياهان و درياها و كوه‏ها بر او مى‏گريند و اگر به آنها اجازه داده شود، در روى زمين ، نفس‏كشى نمى‏مانَد . گروهى از دوستان ما ، نزد [قبر] او مى‏آيند كه در زمين، بهتر از آنان در خدا شناسى و در بر پا داشتن حقّ ما نيست. در روى زمين ، جز آنها كسى نيست كه متوجّه او باشد. آنان ، چراغ‏هايى در تاريكى جورند . آنان ، شفاعت كنندگان‏اند و فردا بر حوض من وارد مى‏شوند. من آنان را وقتى بر من وارد مى‏شوند، به چهره مى‏شناسم و اهل هر دينى ، پيشوايان خود را مى‏جويند و آنان ، ما را مى‏طلبند و نه جز ما را. آنان ، مايه قوام زمين هستند و باران ، به

تعداد بازدید : 131032
صفحه از 992
پرینت  ارسال به