101
شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام 2

داشت ، در سپاه عمر بن سعد!۱
امام عليه السلام ، عمرو بن قَرَظه را به سوى عمر بن سعد فرستاد كه [بگويد]: «امشب ، ميان دو لشكر ، با من ديدار كن».۲
عمرو، هنگام نبرد ، عاشقانه با دشمن جنگيد . سيّد ابن طاووس ، نبرد او را چنين توصيف مى‏كند :
او به سانِ مشتاقان به پاداش ، جنگيد و در خدمت به فرمان‏رواى آسمان (حسين عليه السلام) ، بسيار كوشيد تا اين كه تعداد فراوانى از گروه ابن زياد را كُشت و ميان درستكارى و جهاد ، جمع كرد . تيرى به سوى امام حسين عليه السلام نمى‏آمد ، جز اين كه او دستش را جلوى آن مى‏گرفت ، و شمشيرى كشيده نمى‏شد ، مگر اين كه با قلبش ، با آن رويارويى مى‏كرد ، و هيچ بدى‏اى به حسين عليه السلام نمى‏رسيد ، تا آن گاه كه او با پذيرش زخم‏هايى ، زمينگير شد .
او در آخرين ديدارش با امام عليه السلام ، در حالى كه به شدّتْ زخمى شده بود ، به ايشان گفت : [ به پيمانم ] وفا كردم ؟
امام عليه السلام پاسخ داد :
نَعَم ، أنتَ أمامي فِي الجَنَّةِ ، فَاقرَأ رَسولَ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله عَنِّي السَّلامَ وأعلِمهُ أنّي فِي الأَثَرِ .
آرى . تو در بهشت ، پيشِ روى من هستى . به پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله ، از جانب من ، سلام برسان و به ايشان بگو كه من هم در پى [ تو ]مى‏آيم .
سپس عمرو بن قَرظَه ، جنگيد تا به شهادت رسيد .۳ امّا فرزند ديگر قَرَظه ، يعنى على بن قَرَظه - كه نقطه مقابل عمرو بود - ، وقتى ديد كه برادرش كشته شد ، فرياد زد : اى حسين ! اى دروغگو ، پسر دروغگو ! برادرم را گم‏راه ساختى و فريفتى تا اين كه او را به كُشتن دادى .
امام عليه السلام فرمود :
إنَّ اللَّهَ لَم يُضِلَّ أخاكَ ، ولكِنَّهُ هَدى‏ أخاكَ وأضَلَّكَ .
خداوند ، برادرت را گم‏راه نكرد ؛ بلكه برادرت را هدايت ساخت و تو را گم‏راه كرد .
على بن قَرَظه ، در نهايت بى‏شرمى گفت :
قَتَلَنِيَ اللَّهُ إن لَم أقتُلكَ أو أموتَ دونَكَ .
خدا مرا بكُشد ، اگر تو را نكُشم يا در راه كشتن تو نميرم !

1.ر . ك : ص ۱۰۲ ح ۹۷۰ .

2.ر. ك: ج ۱ ص ۷۳۵ (فصل يكم / ديدار امام عليه السلام و ابن سعد ميان دو لشكر).

3.ر . ك : ص ۱۰۳ ح ۹۷۱ .


شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام 2
100

آغاز ، به نبرد پرداختند تا يك‏جا به شهادت رسيدند .۱

۹۶۹.الملهوف : عمرو بن خالد صَيداوى ، به ميدان آمد و خطاب به حسين عليه السلام گفت: اى ابا عبد اللَّه! فدايت شوم ! قصد كرده‏ام كه به يارانم بپيوندم و دوست ندارم كه جا بمانم و تو را يكّه و تنها ، ميان خاندانت ، كُشته ببينم .
حسين عليه السلام به او فرمود : «پيش برو كه ما نيز تا ساعتى ديگر به تو مى‏پيونديم» .
او نيز پيش رفت و جنگيد تا كُشته شد . خشنودى خداوند، بر او باد!۲

3 / 27

عَمرو بن قَرَظه انصارى‏۳

نام او عمرو۴ بن قَرَظة بن كعب انصارى است كه پدرش قَرَظة بن كعب ، يكى از ياران نامدار پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله است كه در جنگ اُحد و ساير جنگ‏ها ، همراه سپاه اسلام بود. گفتنى است كه رى، در دوران زمامدارى خليفه دوم ،۵ به وسيله قَرظَة بن كعب ، فتح شد. وى در دوران خلافت امام على عليه السلام نيز با ايشان ، همراهى مى‏كرد .۶
يكى از فرزندان قَرَظه به نام «عمرو» ، در سپاه امام حسين عليه السلام بود و ديگرى كه «على» نام

1.فَأَمَّا الصَّيداوِيُّ عُمَرُ بنُ خالِدٍ ، وجابِرُ بنُ الحارِثِ السَّلمانِيُّ ، وسَعدٌ مَولى‏ عُمَرَ بنِ خالِدٍ ، ومُجَمِّعُ بنُ عَبدِ اللَّهِ العائِذِيُّ ، فَإِنَّهُم قاتَلوا في أوَّلِ القِتالِ ، فَشَدّوا مُقدِمينَ بِأَسيافِهِم عَلَى النّاسِ ، فَلَمّا وَغَلوا عَطَفَ عَلَيهِمُ النّاسُ فَأَخَذوا يَحوزونَهُم ، وقَطَعوهُم مِن أصحابِهِم غَيرَ بَعيدٍ ، فَحَمَلَ عَلَيهِمُ العَبّاسُ بنُ عَلِيٍّ فَاستَنقَذَهُم ، فَجاؤوا قَد جُرِحوا ، فَلَمّا دَنا مِنهُم عَدُوُّهُم شَدّوا بِأَسيافِهِم فَقاتَلوا في أوَّلِ الأَمرِ ، حَتّى‏ قُتِلوا في مَكانٍ واحِدٍ (تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۴۴۶ ، الكامل فى التاريخ : ج ۲ ص ۵۶۹) .

2.بَرَزَ عَمرُو بنُ خالِدٍ الصَّيداوِيُّ ، فَقال لِلحُسَينِ عليه السلام : يا أبا عَبدِ اللَّهِ ، جُعِلتُ فِداكَ! قَد هَمَمتُ أن ألحَقَ بِأَصحابي ، وكَرِهتُ أن أتَخَلَّفَ فَأَراكَ وَحيداً فَريداً بَينَ أهلِكَ قَتيلاً . فَقالَ لَهُ الحُسَينُ عليه السلام : تَقَدَّم فَإِنّا لاحِقونَ بِكَ عَن ساعَةٍ . فَتَقَدَّمَ فَقاتَلَ حَتّى‏ قُتِلَ رِضوانُ اللَّهِ عَلَيهِ (الملهوف : ص ۱۶۳ ، مثير الأحزان : ص ۶۴) .

3.أنساب الأشراف: ج ۳ ص ۳۹۹، تاريخ الطبرى: ج ۵ ص ۴۱۳ و ۴۳۴ .

4.در جمهرة أنساب العرب (ص ۳۶۵) ، «عمرو بن قرظة بن كعب بن عمرو بن عامر بن زيد مناة بن مالك ، از طايفه خزرج» آمده و همين طور در برخى نقل‏ها ، «عمر» به جاى «عمرو» است (ر. ك: همين شهادت‏نامه : ج ۲ ص ۱۰۳ ح ۹۷۲ . نيز ، ر . ك : مقتل الحسين عليه السلام، خوارزمى: ج ۲ ص ۲۴) .

5.اُسد الغابة : ج ۴ ص ۳۸۰.

6.الإصابة : ج ۵ ص ۳۲۸ ، اُسد الغابة :ج ۴ ص ۳۸۰ .

تعداد بازدید : 131930
صفحه از 992
پرینت  ارسال به