35
شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام 2

او و محمّد و خاندان محمّد صلى اللَّه عليه و آله ، آشنايى برقرار نما .
و در ادامه، از امام زين العابدين عليه السلام ، روايت شده كه پس از ده روز كه مردم ، براى دفن شهدا آمدند ، از جنازه او بوى مُشك، استشمام مى‏شد .
در «زيارت ناحيه مقدّسه» ، آمده است :
السّلام عَلى‏ جَونِ بنِ حَرِيٍّ مَولى‏ أبي ذَرٍّ الغِفارِيِّ .
سلام بر جون بن حَرى ،1 غلام ابو ذر غفارى !
در «زيارت رجبيّه» هم نام وى آمده است .2

۹۱۸.الملهوف- در يادكرد كشته شدن ياران امام على عليه السلام -: جَون ، غلام ابو ذر ، به ميدان آمد . او برده‏اى سياه بود . حسين عليه السلام به او فرمود : «تو مُجازى [ كه نجنگى ] ؛ زيرا تو براى عافيت، در پىِ ما آمده‏اى . پس خود را درگيرِ گرفتارىِ ما مكن» .
جَون گفت: اى فرزند پيامبر خدا ! من به گاه راحتى ، از شما بهره ببرم و به هنگام سختى ، رهايتان كنم ؟ ! به خدا سوگند، بوى من ، بد و تبارم ، پَست و رنگ پوستم ، سياه است . آيا از من دريغ مى‏دارى كه با [ رفتن به ] بهشت ، بويم خوش و تبارم نيكو و رويم سپيد شود ؟ به خدا سوگند ، از شما جدا نمى‏شوم تا اين خون سياه با خون‏هاى شما ، در آميزد !
سپس جنگيد تا به شهادت رسيد . خُشنودى خدا بر او باد !۳

3 / 10

حبيب بن مُظاهر

حبيب بن مُظاهر اسدى‏۴ كه در منابع رجالى و تاريخى ، از وى با نام حبيب بن

1.در روايت مصباح الزائر (ص ۲۷۸) و المزار الكبير (ص ۴۸۶ ح ۸) ، «بن حَرى» نيامده است .

2.در زيارت رجبيّه ، «جون مولى أبي ذر» آمده است (ر . ك : دانش‏نامه امام حسين عليه السلام : ج ۱۲ ص ۱۱۸ (بخش سيزدهم / فصل دوازدهم / زيارت امام عليه السلام در اوّل رجب).

3.بَرَزَ جَونٌ مَولى‏ أبي ذَرٍّ ، وكانَ عَبداً أسوَدَ ، فَقالَ لَهُ الحُسَينُ عليه السلام : أنتَ في إذنٍ مِنّي ؛ فَإِنَّما تَبِعتَنا طَلَباً لِلعافِيَةِ ، فَلا تَبتَلِ بِطَريقِنا . فَقالَ : يَابنَ رَسولِ اللَّهِ ، أنَا فِي الرَّخاءِ ألحَسُ قِصاعَكُم ، وفِي الشِّدَّةِ أخذُلُكُم ؟! وَاللَّهِ إنَّ ريحي لَمُنتِنٌ ، وإنَّ حَسَبي لَلَئيمٌ ، ولَوني لَأَسوَدُ ، فَتَنفَسُ عَلَيَّ بِالجَنَّةِ ، فَيَطيبَ ريحي ، ويَشرُفَ حَسَبي ، ويَبيَضَّ وَجهي ، لا وَاللَّهِ لا اُفارِقُكُم حَتّى‏ يَختَلِطَ هذَا الدَّمُ الأَسوَدُ مَعَ دِمائِكُم . ثُمَّ قاتَلَ حَتّى‏ قُتِلَ رِضوانُ اللَّهِ عَلَيهِ (الملهوف : ص ۱۶۳ ، مثير الأحزان : ص ۶۳) .

4.تاريخ الطبرى : ج‏۵ ص‏۴۱۶ ؛ الإرشاد : ج ۲ ص ۹۵ .


شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام 2
34

در منابع از او ياد شده است .
وى ، برده سياهى بود از ياران امام حسين عليه السلام .1 وى ، روز عاشورا خواست تا به ميدان برود ؛ ولى امام عليه السلام از وى خواست كه از اين كار ، منصرف شود ؛ امّا جَون ، ضمن پافشارى براى رفتن به ميدان ، به امام عليه السلام گفت :
وَاللَّهِ إنَّ ريحي لَمُنتِنٌ ، وإنَّ حَسَبي لَلَئيمٌ ، ولَوني لَأَسوَدُ ، فَتَنفَّس عَلَيَّ بِالجَنَّةِ ، فَيَطيبَ ريحي ، ويَشرُفَ حَسَبي ، ويَبيَضَّ وَجهي . لا وَاللَّهِ لا اُفارِقُكُم حَتّى‏ يَختَلِطَ هذَا الدَّمُ الأَسوَدُ مَعَ دِمائِكُم 2 .
به خدا سوگند ، بويى بد ، تبارى پست و رنگى سياه دارم پس بهشت را از من دريغ مَدار تا بويم ، خوش و تبارم ، نيكو و رويم سپيد شود ! نه! به خدا سوگند ، از شما جدا نمى‏شوم تا اين كه خون سياهم با خون شما ، در آميزد .
سپس به ميدان آمد و با خواندن اين اشعار ، به صف دشمن ، حمله‏ور شد :

فاجران ، چگونه مى‏بينند شمشير زدن سياهى راكه با شمشير مَشرَفى بُرَنده تيز مى‏زند ؟
با شمشيرى آخته ، از فرزندان محمّد صلى اللَّه عليه و آله دفاع مى‏كنم.3دفاع مى‏كنم از آنان ، با زبان و دستم.
با اين كارها ، رستگارىِ روز وارد شدن (قيامت) رااز معبود يگانه تنها، اميد دارم؛
زمانى كه شفاعت كننده‏اى همانند احمد ، در پيشگاه او نيست .4
اين خدمت‏گزار راستين آل محمّد صلى اللَّه عليه و آله نيز جنگيد تا به خيل شهيدان پيوست . در گزارشى متأخّر آمده كه امام عليه السلام ، بر سرِ جنازه او ايستاد و براى او ، اين‏چنين دعا كرد :
اللَّهُمَّ بَيِّض وَجهَهُ ، وطَيِّب ريحَهُ وَاحشُرهُ مَعَ الأَبرارِ ، وعَرِّف بَينَهُ وبَينَ مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ 5 .
خداوندا ! صورت او را نورانى و بويش را خوش گردان و او را با نيكان ، محشور كن و ميان

1.رجال الطوسى : ص ۹۹.

2.ر . ك : ص ۳۵ ح ۹۱۸ .

3.اين بيت ، در مصدر ، اشكالاتى داشت و ما صحيح آن را از متن‏هاى ديگر ، در اين جا آورده‏ايم.

4.الفتوح : ج ۵ ص ۱۰۸ ، أنساب الأشراف : ج ۳ ص ۴۰۳ .

5.تسلية المجالس : ج ۲ ص ۲۹۳ ، بحار الأنوار : ج ۴۵ ص ۲۳ . گفتنى است كه مؤلّف تسلية المجالس ، سيّد محمّد بن ابى طالب موسوى كركى ، متوفّاى قرن دهم هجرى است و بدين جهت ، منفردات وى ، قابل استناد نيست .

تعداد بازدید : 130984
صفحه از 992
پرینت  ارسال به