377
شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام 2

در باره جزئيات مربوط به دفن سيّد الشهدا و اصحاب آن بزرگوار نيز آنچه بر سرِ زبان‏ها مشهور گرديده ، در منابع معتبر كهن حديثى و تاريخى وجود ندارد . تنها در كتاب الدمعة الساكبة ، ضمن گزارش مفصّلى آمده كه : بنى اسد ، هنگامى كه براى دفن امام عليه السلام و يارانش آمدند ، عربى باديه‏نشين را ديدند و او آنها را براى دفن شهدا راه‏نمايى كرد ، تا اين كه به بدن سيّد الشهدا رسيد . در آن هنگام ، به شدّت گريست و نگذاشت آنها ، پيكر امام حسين عليه السلام را دفن كنند و فرمود :
مَعى مَن يُعينُنى .
با من كسى هست كه يارى‏ام مى‏كند .
آن گاه دستانش را زير كمر شريف امام حسين عليه السلام قرار داد و فرمود :
بِسمِ اللَّهِ و بِاللَّهِ و فى سَبيلِ اللَّهِ و عَلى مِلّةِ رَسولِ اللَّهِ . هذا ما وَعَدَنا اللَّهُ تعالى وَ رَسُولُهُ وصَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ . ما شاءَ اللَّهُ . لا حَولَ وَ لا قُوَّةَ إلّا باللَّهِ العَلىِّ العَظيمِ .
به نام خدا و به خدا و در راه خدا و به آيين پيامبر خدا . اين ، همان چيزى است كه خداوندِ والا و پيامبرش به ما وعده داده بودند و خداوند و پيامبرش راست گفته‏اند . هر چه خدا بخواهد ! هيچ نيرو و توانى جز از جانب خداى والا نيست .
آن گاه جنازه را به تنهايى ، داخل قبر گذاشت و هيچ يك از آنها با وى همكارى نكردند . سپس صورتش را به گلوى شريف امام عليه السلام گذاشت و در حالى كه مى‏گريست ، مى‏فرمود :
طُوبى‏ لِأرضٍ تَضَمَّنت جَسَدَكَ الشَّريفَ، أمَّا الدُّنيا فَبَعدَكَ مُظلِمَةٌ وَ الآخِرَةُ فَبِنُورِكَ مُشرِقَةٌ . أمّا الحُزنُ سَرمَدٌ وَ اللَّيلُ فَمُسَهَّدٌ حَتّى يَختارَ اللَّهُ لى دارَكَ الَّتى أنتَ مُقيمٌ بِها ، فَعَليكَ مِنّى السَّلامُ يا بنَ رَسولِ اللَّهِ وَ رَحمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكاتُهُ .
خوشا زمينى كه جسد شريف تو را در خود خواهد داشت! دنيا پس از تو ، تاريك و آخرت با نور تو روشن است . اندوهم هميشگى است و شب‏هايم به بيدارى خواهد گذشت تا خداوند ، خانه‏اى را كه تو در آن مقيم شده‏اى ، نصيبم كند . از من بر تو سلام - اى پسر پيامبر خدا - و رحمت و بركاتش بر تو باد!
آن گاه بر قبر ، خشت چيد و خاك ريخت و سپس دستش را روى قبر گذاشت و با انگشتانش بر آن نگاشت و نوشت :
هذا قَبرُ حُسَينِ بنِ عَلىّ بنِ أبى طالِبٍ‏الَّذى قَتَلُوهُ عَطشاناً غَريباً .
اين ، قبر حسين بن على بن ابى طالب است كه او را غريبانه و تشنه كشتند .
پس از آن ، با راه‏نمايى او ، عبّاس عليه السلام را دفن كردند . در پايان ، بنى اسد ، به مرد عرب گفتند : اى برادر عرب ! به حقّ اين جنازه‏اى كه به تنهايى به خاك سپردى و كسى از ما را شريك خود


شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام 2
376

الخامسة من الصحابة)۱ آمده - ، خالى از استبعاد نيست .

دفن شهدا

دفن سيّد الشهدا و يارانش به دو صورت ، گزارش شده است :
اوّل ، اين كه ايشان به صورت خارق‏العاده توسط امام زين العابدين عليه السلام و با حضور پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله ، امام على عليه السلام ، امام حسن عليه السلام و فرشتگان الهى‏۲ دفن شده است .
اين گزارش با رواياتى هماهنگ است كه دلالت دارند امور مربوط به تجهيز و دفن امامان اهل بيت عليهم السلام ، فقط توسّط امام بعدى انجام مى‏شود .۳
دوم ، اين كه اهل غاضريه از طايفه بنى اسد ، اجساد مطهّر شهدا را دفن كرده‏اند .۴
جمع ميان اين دو گزارش نيز بدين سان امكان‏پذير است كه با عنايت به خارق‏العاده بودن حضور امام زين العابدين عليه السلام ، بنى اسد ، متوجّه حضور ايشان نشده‏اند ، چنان كه حضور پيامبر صلى اللَّه عليه و آله و فرشتگان نيز براى آنان مشخّص نبوده است ، و يا اين كه آنان ، امام زين العابدين عليه السلام را ديده‏اند ؛ ولى نشناخته‏اند .

روز دفن شهدا

منابع كهن ، دفن شهدا را يك روز پس از شهادت آنان ذكر كرده‏اند ؛۵ ليكن اگر مقصود ، روز يازدهم باشد - همان طور كه محدّث قمى بيان نموده - ،۶ بعيد به نظر مى‏رسد كه صحيح باشد ؛ زيرا عمر بن سعد ، تمام روز يازدهم و يا تا ظهر آن را در كربلا براى دفن اجساد سپاه خود ، مانده‏۷ و از اهل غاضريه از بنى اسد - كه على القاعده با فاصله‏اى از ميدان نبرد، مستقر بوده‏اند - نيز بعيد است كه در اين فرصت كوتاه ، جرئت يا امكان حضور داشته‏اند ، مگر اين كه بگوييم مقصود از يك روز بعد از شهادت ، روز دوازدهم است .

1.ر.ك : ص ۳۷۲ ح ۱۳۸۳ .

2.ر . ك : ص ۳۶۹ (به خاك سپارندگان امام عليه السلام و يارانش) .

3.مانند رواياتى كه مى‏گويند : «لا يَلِى الوَصِىَّ إلَّا الوَصِىُّ؛ كفن و دفن نمى‏كند وصى را مگر وصى» (الكافى : ج ۸ ص ۲۰۶ ح ۲۵۰، الغيبة ، طوسى : ص ۵۷ ح ۵۲ ، بحار الأنوار : ج ۵۳ ص ۹۴ ح ۱۰۳ ) يا «إنَّ الإمامَ لا يَلِى أمرَهُ إلَّا إمامٌ مِثلُهُ؛ كارهاى [دفن‏] امام را تنها امامى همانند او به عهده مى‏گيرد» (ر.ك : ص ۳۶۹ ح ۱۳۷۴) .

4.ر . ك : ص ۳۶۹ (به خاك سپارندگان امام عليه السلام و يارانش) .

5.منتهى الآمال : ص ۴۸۱ .

6.ر . ك : ص ۴۳۲ (فصل ششم / روانه كردن خاندان پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به كوفه).

تعداد بازدید : 130904
صفحه از 992
پرینت  ارسال به