7 / 15
پيشنهاد كُشتن امام زين العابدين عليه السلام
۱۶۳۵.مثير الأحزان- از امام زين العابدين عليه السلام -: يزيد گفت : اى شاميان ! در باره اينان ، چه نظرى داريد ؟
مردى گفت : هرگز از سگِ بد !! بچّهاى نگاه مدار!
نُعمان بن بشير به يزيد گفت : كارى را بكن كه اگر پيامبر خدا ، آنان را در اين وضعيت مىديد ، با ايشان مىكرد .۱
۱۶۳۶.البداية و النهاية : روايت شده كه يزيد ، در كار اسيران ، با مردم، مشورت كرد و مردانى از آنان - كه خدا ، زشتْرويشان گردانَد - گفتند : ... على بن الحسين (زين العابدين) را بكُش تا از فرزندان حسين ، هيچ كس نمانَد!
يزيد ، ساكت شد و نعمان بن بشير گفت : اى امير مؤمنان ! با آنان ، همان گونه عمل كن كه اگر پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله آنان را به اين حال مىديد ، با ايشان مىكرد .
يزيد ، براى آنان دل سوزانْد و آنان را به حمّام فرستاد و لباس و هدايا و خوراك برايشان قرار داد و در خانهاش جايشان داد .۲
۱۶۳۷.تاريخ دمشق- به نقل از ابو حمزه حَضرَمى -: مردى از ياران پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله آمد و به يزيد گفت : خداوند ، تو را بر دشمن خدا و فرزند دشمن پدرت چيره كرد . پس اين جوان را بكُش تا اين نسل ، منقطع شود ؛ چرا كه تا آن گاه كه اينان زندهاند ، تو آنچه را كه دوست مىدارى ، نخواهى ديد . [اگر زين العابدين را بكُشى ، ]آخرين فرد درگير با خلافت را از ميان ، بر مىدارى . تو آنچه را پدرت از پدرش كشيده و آنچه را كه از او به تو رسيده است ، ديدهاى و نيز آنچه را مسلم بن عقيل كرد . پس ريشه اين خانه را ببُر كه اگر اين جوان را بكُشى ، نسل حسين ، قطع مىشود ، و گر نه اگر
1.قالَ يَزيدُ : يا أهلَ الشّامِ ، ما تَرَونَ في هؤُلاءِ ؟ قالَ رَجُلٌ : لا تَتَّخِذَنَّ مِن كَلبِ سَوءٍ جَرواً !
فَقالَ لَهُ النُّعمانُ بنُ بَشيرٍ : اِصنَع ما كانَ رَسولُ اللَّهِ يَصنَعُ بِهِم لَو رَآهُم بِهذِهِ الخَيبَةِ (مثير الأحزان : ص ۹۸ ، الملهوف : ص ۲۱۸ بدون نسبت دادن به اهل بيت عليهم السلام) .
2.رُوِيَ أنَّ يَزيدَ استَشارَ النّاسَ في أمرِهِم ، فَقالَ رِجالٌ مِمَّن قَبَّحَهُمُ اللَّهُ : ... اُقتُل عَلِيَّ بنَ الحُسَينِ حَتّى لا يَبقى مِن ذُرِّيَّةِ الحُسَينِ أحَدٌ !
فَسَكَتَ يَزيدُ ، فَقالَ النُّعمانُ بنُ بَشيرٍ : يا أميرَ المُؤمِنينَ ، اعمَل مَعَهُم كَما كانَ يَعمَلُ مَعَهُم رَسولُ اللَّهِ صلى اللَّه عليه و آله لَو رَآهُم عَلى هذِهِ الحالِ .
فَرَقَّ عَلَيهِم يَزيدُ ، وبَعَثَ بِهِم إلَى الحَمّامِ ، وأجرى عَلَيهِمُ الكَساوى وَالعَطايا وَالأَطعِمَةَ ، وأنزَلَهُم في دارِهِ (البداية و النهاية : ج ۸ ص ۱۹۶ ، العقد الفريد : ج ۳ ص ۳۶۸) .