621
شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام 2

نكته قابل تأمّل ، اين كه جنبش‏هاى مردمىِ الهام گرفته از واقعه عاشورا ، هرچند هيچ گاه به حاكميت اسلام ناب به رهبرى اهل بيت عليهم السلام نينجاميدند ، ليكن همواره نقش مؤثّرى در پيشگيرى از انهدام اساس اسلام داشتند .

اثرگذارى حادثه عاشورا بر چهار جنبش‏

بديهى است كه تحقيق و تبيين تأثير واقعه عاشورا در جنبش‏هاى مردمى و دفاع از كيان اسلام ناب ، از آن هنگام تا پيروزى انقلاب اسلامى ، نه تنها در اين نوشتار ، بلكه در اين دانش‏نامه نيز نمى‏گنجد . از اين رو ، در اين جا تنها اشاره‏اى كوتاه داريم به چهار جنبشى كه در دهه اوّل پس از نهضت سيّد الشهدا عليه السلام ، تحت تأثير مستقيم يا غير مستقيم امواج سياسى - اجتماعىِ واقعه عاشورا شكل گرفتند .

1 . قيام مردم مدينه (واقعه حَرّه)

در سال دوم حكومت يزيد ، حدود دو سال پس از واقعه عاشورا ، اواخر ذى حجّه سال 63 هجرى‏۱ مردم مدينه به رهبرى عبد اللَّه فرزند حنظله غسيل الملائكه ،۲ بر ضدّ حكومت يزيد قيام كردند . يزيد ، لشكرى به فرماندهى مسلم بن عقبه ، از شام به مدينه فرستاد . وى با بى‏رحمى تمام ، اين قيام مردمى را سركوب كرد .۳ اين جنگ را از آن جهت كه در منطقه حَرّه واقع شد ، «واقعه حَرّه» ناميده‏اند .
در باره علّت و انگيزه قيام مردم مدينه بر ضدّ حكومت يزيد ، عوامل مختلفى ذكر شده است . يكى از اين عوامل ، گزارشى است كه برخى از بزرگان مدينه به مردم دادند . حاكم مدينه ، به دليل پيشگيرى از شورش عمومى ، تعدادى از بزرگان شهر را به شام فرستاد تا از نزديك ، اقتدار يزيد را مشاهده كنند و تحت تأثير بخشش‏هاى وى ، در بازگشت ، مانع قيام مردم شوند ؛۴ امّا آنان پس از

1.تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۴۹۴، أنساب الأشراف: ج ۵ ص ۳۵۰، الطبقات الكبرى: ج ۵ ص ۶۸.

2.تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۴۹۵، أنساب الأشراف: ج ۵ ص ۳۳۸، الطبقات الكبرى: ج ۵ ص ۶۶ .

3.بر پايه گزارش منابع معتبر ، به دستور يزيد ، مسلم بن عقبه ، تجاوز به جان و مال و ناموس مردم مدينه را سه روز بر سربازان شام ، مُباح (مُجاز) اعلام كرد ، بسيارى از اصحاب پيامبر خدا و قاريان قرآن ، كشته شدند و بسيارى از زنان ، مورد تجاوز قرار گرفتند كه بعدها فرزندان نامشروع آنها را «فرزندان حَرّه» ناميدند . تعداد كشته‏شدگان اين واقعه ، از سه هزار تا ده هزار نفر ، گزارش شده است . پس از سه روز ، مسلم بن عقبه از مردم به عنوان برده مطلق يزيد كه وى ، اختيار هر كارى را در خصوص جان و مال و ناموس آنها دارد ، بيعت گرفت (ر . ك : أنساب الأشراف : ج ۵ ص ۳۴۵ - ۳۵۰ ، تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۴۹۵ ، مروج الذهب: ج ۳ ص ۷۸ ، معجم البلدان: ج ۲ ص ۲۴۹ ، تاريخ اليعقوبى : ج ۲ ص ۲۵۰) .

4.تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۴۷۸ .


شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام 2
620

يَومِ كَذا ، في ساعَةِ كَذا، وأنَّ اللَّهَ تَعالى‏ قَد شَكَرَ لَكَ ذلِكَ ، وثَبَّتَ مُلكَكَ ، وزادَكَ فيهِ بُرهَةً 1 .
امّا بعد، تو در فلان روز و فلان ساعت و فلان ماه و فلان سال ، چنين و چنان نوشتى و خداوند، در برابر آن ، سپاس‏گزار توست؛ چرا كه پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله به خواب من آمد و به من خبر داد كه تو در فلان روز و فلان ساعت، چيزى (نامه‏اى) نوشتى و خداوند به پاس آن از تو تشكّر كرد و پادشاهى‏ات را استوار نمود و مدّتى را برايت افزود .
هنگامى كه نامه امام زين العابدين عليه السلام به عبد الملك رسيد ، ديد كه تاريخ آن ، هم‏زمان با نوشتن نامه او به حَجّاج است . از اين رو ، ترديدى در صدق پيشگويى امام عليه السلام نكرد و بسيار خرسند شد .2
گفتنى است كه اين سياست عبد الملك ، در ميان جانشينان او دوام نيافت . جنايات بنى مروان ، هرچند به اندازه جنايات معاويه و فرزندش يزيد نبود ، ليكن فاصله چندانى با آنها نداشت ؛ بلكه در مجموع ، همان سياست‏ها كم و بيش ادامه يافت . به همين جهت ، در ادامه روايتى كه در باره انتقال حكومت از خاندان ابو سفيان به بنى مروان نقل شد ، امام صادق عليه السلام به منصور عبّاسى مى‏فرمايد :
فَلَمّا قَتَلَ هِشامُ زَيداً ، سَلَبَهُ اللَّهُ مُلكَهُ فَوَرَّثَهُ مَروانَ بنَ مُحَمَّدٍ ، فَلَمّا قَتَلَ مَروانُ إبراهيمَ ، سَلَبَهُ اللَّهُ مُلكَهُ فَأَعطاكُموهُ 3 .
وقتى هشام ، زيد را كشت ، خداوند ، سلطنت او را گرفت و به مروان بن محمّد واگذار كرد و هنگامى كه مروان ، ابراهيم را كشت ، خداوند ، سلطنت را از او گرفت و به شما داد .
همان گونه كه در اين روايت اشاره شده ، در سال 132 ق ، يعنى 71 سال پس از واقعه عاشورا ، حكومت بنى اميّه - كه بزرگ‏ترين خطر براى اسلام بود - به كلّى منقرض شد و خاندان عبّاس ، عموى پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله ، زمام حاكميت جهان اسلام را به دست گرفتند .
البتّه طولى نكشيد كه زمامداران بنى عبّاس نيز كمابيش همان سياست‏هاى حاكمان بنى اميّه را پيش گرفتند و در برابر امواج سياسى - اجتماعىِ اصلاح‏طلبى - كه ريشه در واقعه عاشورا داشتند - با خاندان پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله كه پشتوانه اصلى اين جنبش‏ها محسوب مى‏شدند - ، بى‏رحمانه برخورد كردند .

1.الثاقب فى المناقب: ص ۳۶۱ ح ۳۰۰ ، كشف الغمّة: ج ۲ ص ۳۲۴، بحار الأنوار: ج ۴۶ ص ۴۴ ح ۴۴ .

2.همان .

3.الكافى: ج ۲ ص ۵۶۳ ح ۲۲، بحار الأنوار: ج ۴۷ ص ۲۰۹ ح ۵۱.

تعداد بازدید : 130957
صفحه از 992
پرینت  ارسال به