77
شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام 2

3 / 16

سُوَيد بن عمرو

سُوَيد بن عمرو بن ابى مُطاع خَثعَمى‏۱ كه با نام‏هاى : سُوَيد بن عمر بن ابى مُطاع‏۲ و سُوَيد بن ابى مُطاع خَثعَمى‏۳ نيز به او اشاره شده ، آخرين شهيد۴ از ياران امام حسين عليه السلام است .۵
سيّد بن طاووس ، در باره چگونگى شهادت او مى‏گويد :
او همانند شيرى دلير جنگيد و برناگوارى‏هاى سخت ، شكيبايى ورزيد ، تا در ميان كشته‏ها افتاد . او زخم‏هاى بسيارى برداشت و همچنان ، بى‏حركت افتاده بود تا اين كه شنيد : «حسين ، كشته شد !» . جنبيد و از كفشش ، كاردى را بيرون كشيد و [ دوباره ] با دشمنان نبرد كرد ، تا كشته شد . رضوان خدا بر او باد !۶
و در برخى منابع ديگر ، آمده است :
آن گاه ، عمر بن مُطاع جُعْفى ، به ميدان آمد ، در حالى كه مى‏گفت :
من ، پسر جُعْفى‏ام و پدرم ، مُطاع است‏و در دست راستم ، شمشيرى بُرَنده است‏
و نيزه‏اى كه تيغه‏اش برق مى‏زندو از پرتوش ، شعاعى ديده مى‏شود .
برايم امروز ، كوبيدن [دشمن‏] ، به خاطر حسين عليه السلامگواراست و دفاع از او ، واجب .
آن گاه ، حمله كرد و جنگيد تا كشته شد .۷
ظاهراً اين شخص ، همان سُوَيد بن عمرو بن ابى مُطاع باشد .
گفتنى است كه نام وى در زيارت‏هاى «ناحيه مقدّسه» و «رجبيّه» ، نيامده است .

1.تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۴۴۶ ، أنساب الأشراف : ج ۳ ص ۴۰۹ .

2.ر . ك : ص ۷۹ ح ۹۵۲ .

3.الكامل فى التاريخ : ج‏۲ ص ۵۶۹ و ۵۷۳ (سويد بن مطاع) ؛ مثير الأحزان : ص ۶۷ .

4.ر . ك : ص ۷۹ ح ۹۵۱ .

5.رجال الطوسى : ص ۱۰۱.

6.ر . ك : ص ۷۸ ح ۹۴۹ .

7.مقتل الحسين عليه السلام ، خوارزمى : ج ۲ ص ۱۸ ، الفتوح : ج ۵ ص ۱۰۷ .


شهادت‌نامه امام حسين عليه السلام 2
76

۹۴۶.مقتل الحسين عليه السلام ، خوارزمى : حسين عليه السلام به زُهَير بن قَين و سعيد بن عبد اللَّه فرمود: «جلوى من بِايستيد» .
آن دو ، با نيمى از ياران حسين عليه السلام پيشِ روى ايشان [ در برابر لشكر دشمن ]ايستادند و حسين عليه السلام با بقيّه يارانش نماز خوف گزاردند.
همچنين نقل شده كه سعيد بن عبد اللَّه حنفى، جلوى حسين عليه السلام ايستاد و خود را هدف تيرهايى كه پرتاب مى‏كردند ، قرار داد و هر چه حسين عليه السلام به چپ و راست مى‏رفت ، او هم جلوى حسين عليه السلام مى‏ايستاد تا آن كه بر اثر تيرهايى كه خورده بود ، به زمين افتاد، در حالى كه مى‏گفت: خدايا ! آنان را همچون عاد و ثمود ، لعنت كن . خدايا ! سلام مرا به پيامبرت برسان و از درد و رنج زخم‏هايم ، به او خبر ده كه من هدفم از آن ، يارى فرزندان پيامبرت بود .
سپس شهيد شد و افزون بر جاى ضربه‏هاى شمشير و زخم نيزه‏ها، سيزده تير در [بدن ]او يافتند .۱

۹۴۷.مثير الأحزان : هنگامى كه جنگ به حسين عليه السلام رسيد، مردى از بنى حنيفه ، جلوى امام عليه السلام آمد و از او با جانش محافظت مى‏كرد تا پيشِ روى او به زمين افتاد و اين گونه گفت: خدايا ! در ايجاد هر چه كه بخواهى ، ناتوان نيستى . پس يارى و دفاع مرا از حسين عليه السلام ، به محمّد صلى اللَّه عليه و آله برسان و همراه شدن با اودر سراى جاودان را روزىِ من بگردان .۲

۹۴۸.مقتل الحسين عليه السلام ، خوارزمى : سعيد بن عبد اللَّه حَنَفى ، ... به ميدان آمد ، در حالى كه مى‏گفت:

اى حسين ! امروز ، پيش برو كه احمد را ديدار مى‏كنيم‏و نيز پدر نيكوكار تو ، علىِ بخشنده را
و حسن را كه به سانِ ماهِ تمام و ستاره خوش‏بختى است‏و عمويت [ جعفر ] ، روشن‏بينِ نيكوتبارِ بزرگ را
و حمزه ، شير شرزه خدا راو در باغ بهشت ، بر بلندى‏ها ، بالا مى‏رويم‏
آن گاه ، حمله بُرد و جنگيد تا به شهادت رسيد .
همچنين ، نقل شده كه اين اشعار ، از آنِ سُوَيد بن عمرو بن ابى مُطاع است . و البته خدا بهتر مى‏داند !۳

1.قالَ الحُسَينُ عليه السلام لِزُهيرِ بنِ القَينِ وسَعيدِ بنِ عَبدِ اللَّهِ : تَقَدَّما أمامي ، فَتَقَدَّما أمامَهُ في نَحوٍ مِن نِصفِ أصحابِهِ ، حَتّى‏ صَلّى‏ بِهِم صَلاةَ الخَوفِ . ورُوِيَ أنَّ سَعيدَ بنَ عَبدِ اللَّهِ الحَنَفِيَّ تَقَدَّمَ أمامَ الحُسَينِ عليه السلام ، فَاستَهدَفَ لَهُ يَرمونَهُ بِالنَّبلِ ، فَما أخَذَ الحُسَينُ عليه السلام يَميناً وشِمالاً إلّا قامَ بَينَ يَدَيهِ ، فَما زالَ يُرمى‏ حَتّى‏ سَقَطَ إلَى الأَرضِ وهُوَ يَقولُ : اللَّهُمَّ العَنهُم لَعنَ عادٍ وثَمودَ ، اللَّهُمَّ أبلِغ نَبِيَّكَ عَنِّي السَّلامَ ، وأبلِغهُ ما لَقيتُ مِن ألَمِ الجِراحِ ، فَإِنّي أرَدتُ بِذلِكَ نُصرَةَ ذُرِّيَّةِ نَبِيِّكَ . ثُمَّ ماتَ فَوُجِدُ بِهِ ثَلاثَةَ عَشَرَ سَهماً سِوى‏ ما بِهِ مِن ضَربِ السُّيوفِ وطَعنِ الرِّماحِ (مقتل الحسين عليه السلام ، خوارزمى : ج ۲ ص ۱۷ ؛ الملهوف : ص ۱۶۵) .

2.لَمّا وَصَلَ القِتالُ إلَيهِ عليه السلام تَقَدَّمَ أمامَهُ رَجُلٌ مِن بَني حَنيفَةَ يَقيهِ بِنَفسِهِ حَتّى‏ سَقَطَ بَينَ يَدَيِ الحُسَينِ عليه السلام ، فَقالَ الحَنَفِيُّ : اللَّهُمَّ لا يُعجِزُكَ شَي‏ءٌ تُريدُهُ ، فَأَبلِغ مُحمَّداً صلى اللَّه عليه و آله نُصرَتي ودَفعي عَنِ الحُسَينِ عليه السلام ، وَارزُقني مُرافَقَتَهُ في دارِ الخُلودِ (مثير الأحزان : ص ۶۶) .

3.خَرَجَ ... سَعيدُ بنُ عَبدِ اللَّهِ الحَنَفِيُّ وهُوَ يَقولُ : أقدِم حُسَينُ اليَومَ نَلقى‏ أحمَدا وشَيخَكَ الخَيرَ عَلِيّاً ذَا النَّدى‏وحَسَناً كَالبَدرِ وافَى الأَسعَدا وعَمَّكَ القَرمَ الهِجانَ الأَصيَداوحَمزَةَ لَيثَ الإِلهِ الأَسَدا في جَنَّةِ الفِردَوسِ نَعلو صُعُدافَحَمَلَ وقاتَلَ حَتّى‏ قُتِلَ . ورُوِيَ أنَّ هذِهِ الأَبياتَ لِسُوَيدِ بنِ عَمرِو بنِ أبِي المُطاعِ ، وَاللَّهُ أعلَمُ (مقتل الحسين عليه السلام ، خوارزمى : ج ۲ ص ۲۰ ، الفتوح : ج ۵ ص ۱۰۹) .

تعداد بازدید : 130970
صفحه از 992
پرینت  ارسال به