شیخ مفید تردید کردهاند.۱ مهمترین انتقاد شیخ مفید از شیخ صدوق ـ به عنوان نماینده مدرسه حدیثی قم ـ روش اخبارگرایی محض و خالص او بود. کتاب تصحیح الإعتقاد، مهمترین کتاب در بررسی انتقادات شیخ مفید است،که نویسنده در آن بر روش اهل حدیث خرده گرفته است. ۲
شیخ مفید همچنین به نبود روحيه ژرفنگری در شیخ صدوق و مدرسه حدیثی قم اعتراض میکند. او در بحث اراده و مشیت نوشته است:
الذی ذَکَرَه الشیخُ أبوجعفر ـ رَحِمَه اللهُ ـ فی هذا البابِ لا یَتَحَصّلُ و مَعانیه تَختَلِفُ و تَتَناقَضُ و السببُ فِی ذلک أنّه عَمِلَعَلَی ظَواهِرِ الأحادیثِ المُختَلِفةِ و لمْ یَکُنْ مِمَّن یَرَی النَظرَ، فَیُمَیِّزُ بینَ الحقِ مِنها و الباطلِ و یَعملُ عَلی ما یُوجِبُ الحُجَّةُ. و مَنْ عَوَّلَ فِی مَذهبِه عَلی الأقاویلِ المُختَلِفةِ و تقلیدِ الرُواةِ کانت حالُه فِی الضعفِ ما وَصَفْناه۳.
آنچه شيخ صدوق در اين فصل (اراده و مشيت خداوند) بيان كرده است، اثباتشدنی نيست و مطالب آن با یکديگر تخالف و تناقض دارند؛ علت آن است كه او بر پايه ظواهر احاديث متناقض عمل كرده و بسان كسانی نبوده است كه نظر میکند و درست و نادرست را از هم جدا میكنند و بر پايه آنچه از حجت برخاسته است عمل میكنند و كسی كه در رويكرد خويش بر سخنان گوناگون و تقليد از راويان تكيه میكند ضعف او آنسان است كه شرح داديم.
1.. مکتب حدیثی قم، ص ۴۰۸.
2.. كتاب الاعتقادات شيخ صدوق بر اساس نصگرايی و اخبارگرايی در عقلانیترين موضوع دينی يعنی حوزۀ عقايد نوشته شده است و نصگرايی شيخ صدوق در اين كتاب بيش از ديگر آثار او هويدا است. انتقادهای تند شيخ مفيد در تصحيح الاعتقادات بهترين نمونۀ برخورد با اخباریگری و نصگرايی در آن دوران است.
3.. همان، ص ۴۹.