117
تاريخ حديث شيعه 2

نشد که عالمان مدرسه بغداد همانند ابن‌جُنید و ابن ابی‌عَقیل عَمّانی در ورطه اهل رأی و نظر نیز بیفتند.
شیخ مفید در تبیین این روش و نقد دو روش پیشین نوشته است:
لا یجوزُ لأحدٍ مِن الخلْقِ أنْ یَحکُمَ علی الحقِّ فیما وَقَعَ فیه الإختلافُ مِن مَعنَی کتابٍ أو سنةٍ أو مَدلولِ دلیلٍ عقلیٍّ إلا بعدَ إحاطةِ العلمِ بذلك ... والذي رَواه ابوجعفرٍ (رحمة الله علیه) فلیس یَجبُ العملُ بِجمیعِه، إذا لم یَکُنْ ثابتاً .... واصحابُ الحدیثِ یَنقُلُونَ الْغَثَّ والسَّمینَ ولا یَقْتَصِرونَ فی النقلِ علَی المَعلومِ ... فأمّا کُتُبُ أبی علیٍّ، [محمدِ] بنِ الجُنَیدِ فَقَد حَشاها بِاحکامٍ عَمَلَ فیها علَی الظنِّ واِستعمَلَ فیها مَذهبَ المُخالفینَ فی القیاسِ المُرْذِلِ۱.
جايز نيست که كسى در معناى قرآن يا سنت يا مدلول دليلِ عقلى، كه در آنها اختلاف آرا وجود دارد، بدون احاطه علمى بر آنها حكم به حقانيت كند ... و در صورتى كه [صدور] آنچه شيخ صدوق (رحمة الله علیه) روايت كرده است، اثبات نشده باشد، لازم نيست به هيچ يک عمل شود ...، زيرا اصحاب حديث سره و ناسره را نقل مى‌كنند و در نقل روايات بر آنچه به [صدور] آن علم است، اكتفا نمى‌كنند .... ابوعلى و ابن‌جنيد كتابهاى خويش را از احكامى آكنده کرده‌اند كه در آنها بر پايه ظن عمل كرده‌اند و از قياس ناپسند، كه روش مخالفان است، بهره برده‌اند.

با توجه به این مبانی، این سخن بسیار صحیح خواهد بود که:

هر یک از دو جریان [پیشین] از جهتی ناقص است؛ در جریان اول، فتوا همان متن روایت است، بدون تفریع و ردّ فرع بر اصل و بحث و مناقشه و نقد و استنتاج. اجتهاد به معنای مصطلح آن، در فقاهت دخالت و تأثیری ندارد و در جریان دوم اگر چه استدلال و نظر هست، لیکن گویا، آن نیست که به اقتضای تعالیم مکتب اهل بیت علیهم السلام باید باشد، است ....
فقه مفید از این هر دو عیب پاک و دارای هر دو مزیت است؛ یعنی هم بر روشهای معتبر نزد امامیه تکیه دارد و هم از اجتهاد مصطلح و دخالت دادن عنصر استدلال و استنباط نظری در فقه بهره‌مند است. بنابراین، او همان کسی است که قالب علمی مقبول و معتبر را نزد شیعه به دست آورد و موارد مأثور و اصول متلقات را نظم علمی بخشید و آن را در حوزه فقاهت شیعه باقی گذارد.۲

1.. المسائل السَروِیّه، ص ۷۳.

2.. از پیام رهبر انقلاب به کنگرۀ شیخ مفید، ص ۳۱.


تاريخ حديث شيعه 2
116

اينكه خداوند قديم، سبحانه، بايسته اين صفات، يعنى سميع و بصير و بينا و مُدرِک، است بر پايه قرآن و سنت است، نه بر اساس قياس و دلایل عقلى.
و در مورد بداء تصریح می‌کند:
قَولُ الإمامیَّةِ في الْبَداءِ طَریقَةُ السَّمْعِ دونَ العقلِ۱.
باور اماميه در خصوص بدا از راه نص است نه عقل.
به این سبب برخی از محققین پس از اشاره به برخی از نکات بالا نوشته‌اند:
وارد شدن عنصر سَمع در بنای مکتب کلامی شیخ مفید، موجب آن شده است که به مدد بیانات ائمه علیهم السلام بسیاری از مباحث دشوار، که دست یافتن به سخن حق در آن مسیری طولانی را می‌طلبد، به آسانی در مجموعه کلامی آن بزرگوار جای گیرد و خط سیر کلامی شیعه را پس از مفید، از انحرافها و اضطرابهای فکری نجات بخشد۲.
به این سبب شیخ مفید به عنوان تثبیت‌گر هویت مستقل مکتب تشیع معرفی شده است.۳

3. آفرینش شیوه‌ای منطقی و صحیح در جمع بین عقل و نقل

گفتیم که معتزله، نسبت به نقل بی‌اعتنا بودند و به استنتاجات عقلی خویش تکیه داشتند. این شیوه، پیشینه‌ای کهن داشت و به اصحاب رأی در کوفه و بصره منتهی می‌شد.
در مقابل، شیوه اهل حدیث و اخبارگرایان سنی و شیعه این بود که به متون نقلی بها می‌دادند و نسبت به استنتاجات و نظرات عقل بی‌اعتنا بودند.
افراط و تفریط در دو سوی این روشها هویداست. اما دانش‌وران مدرسه بغداد، به ویژه بنیان‌گذار آن شیخ مفید (رحمة الله علیه)، سعی در تعادل و توازن بین عقل و نقل داشتند و این شیوه را، هم در فقه و هم در کلام، به کار برده‌اند.
عدول از شیوه فقیهان قدیم، که تنها به فقه مأثور می‌پرداختند، در مدرسه بغداد شکلی جدی به خود گرفت و با شیخ طوسی به اوج رسید. البته این شیوه موجب

1.. تصحیح الاعتقاد، ص ۶۵.

2.. ر.ک: پیام رهبر معظم انقلاب به کنگرۀ شیخ مفید، ص ۴۲.

3.. همان، ص ۱۲؛ مطالعۀ پیام نغز و پربار رهبر معظم انقلاب اسلامی به کنگرۀ شیخ مفید برای شناخت ایشان در مکتب فکری بغداد لازم است.

  • نام منبع :
    تاريخ حديث شيعه 2
    تاریخ انتشار :
    1390
    پیوند معرفی کتاب :
    http://hadith.net/post/51687/
تعداد بازدید : 77174
صفحه از 304
پرینت  ارسال به