پس از علامه مجلسی، مرحوم شیخ عبدالله بحرانی با نگارش کتاب عوالم العلوم سعی کرد تا کاری بزرگتر و وسیعتر از بحار الأنوار را سامان دهد، ولی مزایای فراوان کتاب بحار الأنوار و شهرت علامه مجلسی موجب گمنامی کتاب عوالم العلوم گشته است. این کتابها در درس جوامع حدیثی شیعه به تفصیل بررسی میشود؛ بنابراین، در این بحث به این مختصر بسنده میکنیم.۱
شرحنویسی و فقه الحدیث
تا پیش از این دوران، شرحنویسی بر احادیث چندان گسترش نداشت. فقیهان در لا به لای مباحث فقهی به شرح احادیث فقهی میپرداختند، ولی سایر احادیث، همچون احادیث اعتقادی، که گاه بسیار مهمتر و دقیقتر از روایات فقهی بودند در حاشیه به سر میبردند؛ حتی مهمترین کتاب حدیثی شیعه، یعنی کتاب کافی تا آن دوران شرح پسندیدهای نداشت. مرحوم میرداماد در مقدمه کتاب کافی ضمن مدح و ستایش ثقة الإسلام کلینی و کتاب کافی نوشته است:
در مدت هفتصد سالی که از تألیف کتاب کافی گذشته است کسی از عالمان به شرح احادیث و حل مشکلات آن نپرداخته است. امّا در روزگار ما بیش از سی شرح و حاشیه بر کتاب کافی نوشته شده است و این تعداد نشانگر اهمیت دادن عالمان شیعه به این شیوه است۲.
یکی از کهنترین شروح صحیفه سجادیه، شرح مرحوم شیخ بهایی (م 1030 ﻫ) بر این کتاب است. اگرچه تنها یک قسمت از این نوشته با نام الحدیقة الهلالیه، در شرح دعای امام سجاد علیه السلام به هنگام رؤیت هلال، در دست است، ولی این کتاب مختصر نشانگر دقت و تیزبینی شیخ بهایی در موضوعات حدیثی، نجومی و پیروی از معیارهای صحیح و علمی در شرح حدیث و فقه الحدیث است.