درخواست شاه عباس دوم نوشت. ملا خلیل قزوینی نیز شرح خود بر کتاب کافی را به دو زبان عربی و فارسی نگاشت.
بسیاری دیگر از عالمان چون ملا محسن فیض کاشانی، قاضی سعید قمی، آقا جمال خوانساری، ملا محمد صالح روغنی و ... نیز متون حدیثی و معرفتی فارسی فراوانی نوشتهاند. در میان این همه تلاش و کوشش، فعالیت علامه محمدباقر مجلسی جلوهای دیگر دارد. علامه مجلسی فارسینویسی و سادهنویسی را در آثار خود، در کنار هم آورده است. او به مخاطب عام، و نه فرهیخته، نظر دارد و متن خویش را به دور از صنایع ادبی مینگارد. شهرت علامه مجلسی و سادهنویسی او موجب شد که آثارش در زمان خودش گسترش پیدا کند.
بیش از نیمی از عناوین کتابهای علامه مجلسی به زبان فارسی است. ايشان نامه امام علی علیه السلام به مالک اشتر، توحید مفضّل، زیارت جامعه، دعای کمیل، دعای سمات و دعای مباهله را به فارسی ساده ترجمه كرده است. شرح فارسی دعای جوشن کبیر و شرح فارسی برخی از احادیث مشکل و ... نیز در زمره این نگاشتههاست.
شاگرد او، میرمحمدصالح خاتونآبادی، در توصیفی اغراقآمیز گفته است:
کمتر خانهای در شهرهای شیعهنشین وجود دارد که نگاشتهای از آثار فارسی مجلسی در آن نباشد۱.
علوم پیرامونی حدیث (رجال، درایه و ...)
علوم پیرامونی حدیث چون غریب الحدیث، درایة الحدیث و رجال نیز در این دوران رونق فوقالعادهای یافتند و کتابها و رسالههای فراوانی در این موضوعات نوشته شد.
پس از نگارش الرعایه به قلم شهید ثانی، حسین بن عبدالصمد حارثی کتاب وصول الأخیار إلی أصول الأخبار را در علم درایه نگاشت. میرداماد نیز اگرچه در علوم عقلی شهره است، ولی جزء دوم کتاب الرواشح السماویه را به علوم حدیثی اختصاص داد و مباحث رجال و درایه را مطرح ساخت. همچنین شیخ بهایی کوچکترین و زیباترین رساله در علم مصطلح الحدیث را با نام الوجیزه در این زمان نوشت.