225
تاريخ حديث شيعه 2

نقد و بررسی مبانی اخباریگری

مبانی اخباریان را به دو دسته می‌توان تقسیم کرد:
1. منابع معرفتی؛
2. روش دست‌یابی به آموزه‌های دینی.
در گروه اول, آنان تنها سنّت منقول از امامان علیهم السلام را منبع معرفتی می‌شمارند و کتاب، عقل و اجماع را مصدر معرفت نمی‌دانند.
در محدوده روش نیز روش اجتهادی را نقد و اجتهاد و تقلید، بهره‌گیری از علم اصول و بهره‌گیری از اصول عملیه را نفی می‌کنند.
اکنون به طور خلاصه، برخی از مهم‌ترین مبانی آنان را بررسی و نقد می‌کنیم. این بررسی می‌تواند شما را در نقد سایر پیش فرضهای اخباریان نیز یاری ‌کند.

الف) قرآن

حذف قرآن، که مهم‌ترین منبع معرفتی آموزه‌های دینی است، مهم‌ترین و خطرناک‌ترین شیوه در تفکر اخباریگری است. قرآن اصیل‌ترین سند مکتوب مسلمانان و تنها منبع قطعی الصدور آنان است که مورد قبول تمامی فرقه‌های اسلامی قرار گرفته است.
قرآن خود را کتاب هدایت معرفی کرده و آیات آن را بیان و مبین بر شمرده است:
(هَذَا بَيانٌ لِّلنَّاسِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةٌ لِّلْمُتَّقِينَ)،۱(وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانَاً لِّكُلِّ شَيْ‏ءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ).۲
نکته مهم‌تر آنکه قرآن، مردمان و حتی غیرمسلمانان را به تفکر و تدبر در آیات قرآن ترغیب می‌کند و مى‌فرمايد:
( أَفَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُها)۳

1.. آل عمران /۱۳۸.

2.. نحل / ۸۹.

3.. محمد / ۲۴.


تاريخ حديث شيعه 2
224

9. اصول عملی عقلی هیچ گونه حجیتی ندارد، زیرا عقل شایستگی ورود به مباحث دقیق شرعی را ندارد. بنابراین، قبیح بودن «تکلیف ما لا یُطاق» و یا «عِقاب بِلا بیان» معلوم نیست. حتی اگر عقل انسانی این دو مورد را قبیح بشمارد، این فهم و درک عقل حجیت ندارد و قابل پذیرش نیست. نتیجه سخن آنکه اگر دلیل شرعی بر عدم عقاب بلا بیان وجود داشته باشد، آن دلیل حجت است و الاّ نمی‌توان به حکم عقل بر «قبح عقاب بلا بیان» استناد کرد و برائت شرعی را اثبات نمود.
10. چون برائت عقلی,۱ مورد پذیرش نیست، بنابراین، اگر جواز یا عدم جواز عملی خاص، مشکوک باشد, آن عمل، مورد شبهه است و باید نسبت به آن احتیاط شود و آن عمل ترک شود. بر پایه این نظریه، کشیدن سیگار و قلیان حرام است، چون دلیل شرعی بر جواز آن وجود ندارد.۲
11. اندیشیدن در مدلول نص و لوازم سخن معصومین علیهم السلام ناپسند است و باید از آن اجتناب شود. استناد به قرینه و سیاق و حیثیهای دیگر کلامی نیز صحیح نیست و نمی‌تواند مدرک حکم شرعی تلقی شود.
12. سازماندهی اصول فقه، به دست اهل سنّت بوده است که از منبع معرفتی معصومین علیهم السلام فاصله گرفته‌اند. روش اهل سنّت در پردازش علم اصول، مورد پذیرش معصومین علیهم السلام نبوده است و امامان علیهم السلام به صراحت با برخی از آن نظرات (همانند قیاس) مخالفت کرده‌اند؛ بنابراین، استناد به اصول فقه، استناد به اصولِ فاسده و کاسده است.۳

1.. عقل، عقاب و مجازات کردن مکلف را تنها در صورتی جایز می‌داند که او با علم به حرمت فعل، آن را انجام داده باشد. بنابراین اگر حرمت کاری معلوم نباشد، مکلف مجاز است آن را انجام دهد. این قانون را «قبح عقاب بلا بیان» و نتیجۀ حاصل از آن را برائت عقلی گویند. شرع هم این قانون عقلی را تأیید کرده است. بنابراین هر کار و عملی مجاز و حلال است مگر آنکه خلافش ثابت شود.

2.. اخباریان آنچه را که مردم در زندگی روزمرۀ خود با آن رو به رو هستند، به سه دسته تقسیم کرده‌اند: الف) حلال بیّن, که جواز انجام آن روشن است؛ ب) حرام بین, که حرمت انجام آن معلوم است؛ ج) مشتبه، یعنی مواردی که حلیت یا حرمت آن روشن نیست. مجتهدان با استناد به اصل برائت معتقدند که هر چیز حلال است مگر آنکه حرمت آن ثابت شود. (کلُ شی لک حلالٌ حتّی تَعرِفَ أنّه حَرامٌ بِعَینِه) . ولی اخباریان معتقدند که دربارۀ امور مشتبه باید احتیاط نمود و از آن اجتناب کرد.

3.. این دو وصف را فیض کاشانی در طعن بر اصول فقه مجتهدین به کار برده است؛ ر.ک: مقدمۀ کتاب وافی.

  • نام منبع :
    تاريخ حديث شيعه 2
    تاریخ انتشار :
    1390
    پیوند معرفی کتاب :
    http://hadith.net/post/51687/
تعداد بازدید : 78216
صفحه از 304
پرینت  ارسال به