235
تاريخ حديث شيعه 2

می‌پذیرد، همچنین او ناسزاگویی به مجتهدان را روا نمی‌داند، اگرچه به برخی از مبانی مجتهدان اشکال وارد می‌کند و آنها را اصول خودساخته می‌خواند. فیض کاشانی احکام عقلی تأیید شده شرع را می‌پذیرد و عقل را به عنوان نور الهی معرفی می‌کند. در حقیقت، فیض کاشانی، تفکری خاص دارد که میان اخباری و اصولی قرار دارد. بنابراین، می‌توان گفت که مرحوم فیض، مروّج اخبارگرایی است، نه اخباریگری.

شیخ حرّ عاملی (1104 ـ 1033 ﻫ)

صاحب وسائل نیز یکی از طرفداران غیرافراطی طریقه اخباری و از مخالفان روش اجتهادی است. پافشاری او بر این نظریه، سخت‌گیرانه‌تر از فیض کاشانی است به گونه‌ای که برخی گفته‌اند:
او شهادت و گواهیِ طلبه‌ای را به جهت خواندن کتاب اصولی شیخ بهایی به نام زبده نپذیرفته است۱.
ایشان در فواید پایانی کتاب وسائل الشیعه آورده است:
قَد عَرَفْتَ هُنا وفي أَولِ کتابِ الْقَضاءِ مُعظَمَ طَریقةِ الأَخباریینَ وَنُبْذَةً مِن أَدِلَّتِهِم۲.
اينجا و در ابتدای كتاب القضاء با بخش اعظم روش اخباريان و شمه‌ای از دلایل آنها آشنا شديد.
چینش ابواب و روایات وسائل الشیعه نیز ناظر به این موضع‌گیری است. برخی از سرفصلهای کتاب القضاء به شرح زیر است:
باب (3) جايز نيست كسی جز امام يا راوی حكم امام، كه بر پايه آن حكم می‌كند، حكمی شرعی صادر كند۳
باب (5): حرمت حکم کردن به غیر از قرآن وسنت.۴

1.. ر.ک: روضات الجنّات، ج ۷، ص ۱۰۴.

2.. وسائل الشیعه، ج ۳۰، ص ۶۹.

3.. همان، ج ۲۷، ص ۳۱.

4.. همان.


تاريخ حديث شيعه 2
234

4. شارع مقدس در هر مسئله حکم مشخصی دارد که تنها از طریق اهل بیت به دست می‌آید.
5. تکیه کردن بر «ظن» و «گمان» در اصول اعتقادات و احکام عملی جایز نیست.
6. بر هر مکلف واجب است که به تفقه در دین بپردازد و آموزه‌های دینی را فرا گیرد. تقلید از مفتی نیز یکی از راههای فراگیری آموزه‌های دینی است.۱
ایشان در رساله الحق المبین به بهره‌گیری خویش از امین اَسترآبادی اشاره کرده و نوشته است:
برخی از نكاتی را كه فهميده‌ام، يكی از دانشوران شيعی نیز، كه اهل استرآباد است، بدان دست يافته است. او دیرزمانی ساكن مكه بود و من در آنجا به مصاحبت او نائل آمدم. او بر اين باور است كه بايد به اخبار عمل كرد و روش اجتهاد و باورِ آرای برساخته را رد نمود و از به‌كارگيری اصول فقه ساخته شده، (غیرمعصوم) اجتناب كرد.
به جانم سوگند كه وی سخن به صواب می‌گوید. او اين در را به روی ما باز نموده و ما را به روش درست رهنمون کرده است۲
.
ایشان در ادامه سخن، به کار امین اَسترآبادی دو اشکال وارد کرده است:
1. تندروی و غلو درباره اخبار و ادعای قطعیت روایات کتب اربعه؛
2. بدگویی و نکوهش مجتهدان و ناسزاگویی آنان.
به گفته فیض کاشانی، این دو اشتباه موجب رویگردانی عالمان شیعه از سخن امین اَسترآبادی شده است.

نکته

بررسی نظرات فیض کاشانی بیانگر استقلال او در این نظریه است. او بسیاری از نظرات بنیادین اخباریان را نمی‌پذیرد او ظاهر قرآن را حجت می‌شمارد و بر این حجّیت تأکید می‌کند. تقلید را تا حدودی باور دارد و اجتهاد را در محدوده‌ای خاص

1.. ر.ک: کتاب الأصول الأصیله، ص ۱۵۲ ـ ۴۴. خلاصۀ این متون در پایان کتاب و به قلم مرحوم محدث ارموی آمده است: همان، ص ۱۹۹ ـ ۱۹۵.

2.. الحق المبین، ص ۱۲.

  • نام منبع :
    تاريخ حديث شيعه 2
    تاریخ انتشار :
    1390
    پیوند معرفی کتاب :
    http://hadith.net/post/51687/
تعداد بازدید : 77147
صفحه از 304
پرینت  ارسال به