239
تاريخ حديث شيعه 2

میرزا محمد اَخباری (1232 ـ 1178 ﻫ)

میرزا محمد اخباری، افراطی‌ترین فرد از گروه اخباريان است که پس از غلبه مرحوم وحید بهبهانی بر اخباریان، به ترویج این مسلک پرداخته است.
او به سال 1178 هجری در هندوستان زاده شد و پس از تحصیلات اولیه به عراق مهاجرت کرد. او فردی باهوش و سخنور بود که در علوم مختلف تخصص داشت و به زبان فارسی و عربی سخن می‌گفت و شعر می‌سرود. میرزا محمد اخباری در مباحثه و جدل نیز تخصص و تبحر داشت و همین موضوع سبب رواج تفکر او در میان توده مردم شد. او از علوم غریبه، جفر و طلسمات نیز مطلع بود و از آن برای پیشبرد مقاصد خویش استفاده می‌کرد.
تعصب شدید او در اخباريگری، سبب دشمنی او با مجتهدان و ناسزاگویی وی به آنان شده بود، از این رو مجتهدان به مخالفت با او برخاستند و او را مجبور به ترک عراق و مهاجرت به ایران کردند. اقامت او در تهران مصادف با سلطنت فتحعلی‌شاه و درگیریهای ایران و روسیه بود. در این زمان از سوی حکومت و شخص شاه محترم دانسته می‌شد. انجام برخی از کارهای خارق‌العاده، به ویژه پیشگویی او درباره قتل فرمانده سپاه روس، موجب شد که او نزد شاه مقامی فوق‌العاده بیابد. نقل کرده‌اند که او پیشنهاد کرد که چهل روز چله‌نشینی کند و به دنبال آن سرِ فرمانده سپاه روس را در تهران حاضر کند به شرط آنکه شاه نیز روش اخباریان را رواج دهد و تفکر اجتهادی را منسوخ کند. پس از انجام این عمل، خانواده سلطنتی از بیم آنکه این چله‌نشینی‌ها موجب زیان آنها شود، عذر او را خواستند و او را روانه عتبات کردند.
او در عتبات نیز در امور اختلافی سرداران عثمانی دخالت کرد و بالاخره با حکم برخی از مجتهدان شیعه، واجب‌القتل شمرده شد و در سال 1232 هجری به دست توده مردم به قتل رسید.۱
میرزا محمد اخباری نمونه شاخص تفکر افراطی اخباريگری است که از همه وسایل ممکن برای مبارزه با مجتهدان بهره گرفته است. مبارزه او با مجتهدان، از نقاط تاریک و تأسف‌بار تاریخ حدیث شیعه است. در این دوران مباحثات علمی جای

1.. ر.ک: دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج ۷ ص ۱۵۷.


تاريخ حديث شيعه 2
238

رحمت واسع خود او را بیامرزد، برنيامده بود. اما او زبان نکوهش را بر دانشوران گشود و بسيار در آن زياده‌روی كرد و تعصّبات بسياری به خرج داد كه شايسته چنين دانشمند فرهيخته‌ای نبود۱.
او در متن کتاب حدائق، از فقهای شیعه با احترام یاد می‌کند و در تحلیل و نقد نظرات آنان از سیره علمی و مقبول پیروی می‌کند. شیخ یوسف بحرانی، روش خود را همانند روش علامه مجلسی می‌داند و آن را طریق ميانه می‌شمارد.۲
او در فهم آیات قرآنی، نظر شیخ طوسی را تأیید می‌کند و نظریه افراطی برخی از اخباریان مبنی بر فهم‌ناپذیری ظواهر تمامی آیات قرآن را مردود می‌شمارد.۳ قبول قواعد فقهی و معیارهای برگرفته از احادیث، همانند اِستصْحاب و اِباحه اَصلیّه (به تعبیر مرحوم بحرانی) بیانگر نزدیک‌تر بودن او به مجتهدان است؛ اگرچه تمایز تفکر او و مجتهدان اصولی در تمامی این کتاب دیده می‌شود. او در مسئله برائت، قائل به توقف است و نظر مجتهدان را درباره اصل برائت نمی‌پذیرد.۴ علم اصول را از اهل سنت می‌داند و آن را نفی می‌کند.۵ تقسیم‌ چهارگانه احادیث را نمی‌پذیرد و مطابق با نظر اخباریان عمل می‌کند.۶
بحرانی معمولاً از بررسی اسناد روایاتی که از کتب مشهور شیعی نقل شده است، خودداری می‌کند و تنها به بررسی دلالت متن می‌پردازد. شیوه او در نقل اقوال فقیهان پیشین، مبتنی بر تفکر نقّادانه است. او دلایل غیرنقلی ارائه‌شده را نمی‌پذیرد و با استناد به روایات، به نقد این تفکر و نتیجه حاصل از آن می‌پردازد. تتبع فراوان و دقیق در اخبار، شیوه رایج مرحوم بحرانی در این کتاب است. از این رو، کتاب او در روزگاران به عنوان کتاب مرجع از سوی فقیهان پذیرفته شده است و برای نقل اقوال و جمع‌آوری احادیث بدان استناد می‌شود.۷

1.. الحدائق الناضره، ج ۱، ص ۱۷۰.

2.. همان، مقدمۀ دوم.

3.. همان، مقدمۀ سوم.

4.. همان، ج ۱۰، ص ۱۲۱.

5.. همان، ج ۱۸، ص ۱۴۴.

6.. دُرَر النجفیّه، ص ۱۶۵.

7.. ر.ک: دانش‌نامۀ جهان اسلام، ج ۲، ص ۳۱۷ ـ ۳۱۴.

  • نام منبع :
    تاريخ حديث شيعه 2
    تاریخ انتشار :
    1390
    پیوند معرفی کتاب :
    http://hadith.net/post/51687/
تعداد بازدید : 93110
صفحه از 304
پرینت  ارسال به