درآمد
حدیث شیعه در سده چهاردهم را باید در دو دوره زمانی بررسی کرد. پژوهشهای حدیثی در نیمه اول این قرن استمرار حرکتهای حدیثی در سده سیزدهم است. فعالیتهای حدیثی این نیمه با فعالیتهای سده سیزدهم در نگرش، روش و نوع شباهت زیادی دارد.
نیمه دوم قرن چهاردهم وضعيتی متفاوت دارد. سقوط دولت عثمانی و از هم پاشیدگی مناطق تحت سلطه آن، موجب پدید آمدن کشورهای کوچک از دل این امپراطوری بزرگ گردید. این کشورها به تقویت باورها و فرهنگ محلی علاقه داشتند. ورود صنعت چاپ به وسیله حروف و سپس چاپ پیشرفته و زیبا سبب فراوانی کتابهای حدیثی و در دسترس بودن آنها گشت. استفاده از متون حدیثی و نتایج تفکر و پژوهش عالمان برای عالمان دیگر و مردم عادی بسیار آسان شد.
گسترش سوادآموزی و عمومیت یافتن مطالعه و کتابخوانی، زمینه را برای ارتباط مستقیم توده مردم با متون حدیثی آماده ساخت. پیشرفت و رفاه پدیدآمده در دوران معاصر، اوقات فراغت بیشتری برای مردم فراهم آورد. این اوقات فراغت، فرصت مناسبی برای مشتاقان معارف وحیانی فراهم ساخت.
عمومیت یافتن استفاده از مصادر حدیثی، لزوم پدید آوردن شیوههای جدید در استفاده از متون همانند تلخیص، ترجمه، حاشیهنویسی، معجم لفظی و موضوعی، تصحیح متون با روش علمی و مقبول، تکنگاری و جامعنگاری موضوعی، مستندسازی، پژوهش در علوم پیرامون حدیث و ... از شیوههای نوپدید در استفاده از متون حدیثی بود.
اکنون به اجمال، برخی از شیوههای پیشگفته را بررسی میکنیم و سپس به بازگویی فعالیتهای حدیثی دانشمندان این دوره خواهیم پرداخت.