265
تاريخ حديث شيعه 2

2. ترجمه

ترجمه قرآن، حدیث و متون معارفی به زبان فارسی در این نیمه گسترش یافت و پس از انقلاب اسلامی به اوج رسید. بسیاری از متون اصیل شیعی همانند نهج البلاغه، صحیفه سجادیه، اصول کافی، کتابهای شیخ صدوق و شیخ مفید و ... از گروه کتابهای ترجمه‌شده به زبان فارسی است. ترجمه متون حدیثی که در ابتدا به صورت فردی و با عشق و علاقه شخصی آغاز شده بود کم‌کم به یک علم همراه با هنر تبدیل شد و دلبستگان ویژه‌ای یافت. شیوه ترجمه و چگونگی دست‌یابی دقیق‌تر به مفاهیم متون و تبیین صحیح‌تر آن به زبان مقصد در این سالها و پس از پیروزی انقلاب اسلامی دقیق‌تر شده است و رو به تکامل می‌رود.

3. حاشیه‌نویسی علمی و منتقدانه

حاشیه‌نویسی پیشینه‌ای کهن در تاریخ حدیث شیعه دارد. دانشمندان شیعی به بسیاری از متون حدیثی توجه داشته‌اند. آنان نکات علمی و قابل ذکر را در حاشیه متون می‌نوشتند و به آیندگان هدیه می‌دادند.
بیشتر این حواشی در توضیح و تبیین متون مشکل و یا مشتبه بود. نمونه زیبای جامع این‌گونه حواشی در کتاب کافی به تصحیح استاد علی‌اکبر غفاری مشهود است. ایشان با مراجعه به متون کهن، بسیاری از این حواشی را جمع‌آوری کرده و در پاورقی کتاب کافی آورده‌اند.
حاشیه‌‌نویسی منتقدانه، نمونه‌هایی بسیار زیبا در این دوران یافته است. حواشی علامه طباطبایی بر مجلدات آغازین بحار الأنوار، نمایانگر دو طرز تفکر در مواجهه با متون مقدس است.
حاشیه‌های علمی و توضیحی علامه شَعرانی بر کتاب وافی و حاشیه بر شرح ملا صالح مازندرانی و ... نیز بسیار زیبا و خواندنی هستند. بسیاری از حاشیه‌های ایشان بر کتاب شرح ملا صالح مازندرانی، از دیدگاه انتقادی و با رویکرد عقل‌گرایانه‌تر نسبت به متون حدیثی است. مرحوم ملا صالح مازندرانی تفکری متمایل به اخباریان دارد و از این زاویه به شرح احادیث پرداخته است.


تاريخ حديث شيعه 2
264

برخی از شيوه‌هاى حدیث‌پژوهى سده چهاردهم

1. احیای تراث (بازآفرینی متون کهن)

تکثیر نسخه‌های حدیثی و استنساخ آن همواره با اهمیت بوده است. عالمان پیشین با درک این اهمیت، همت خویش را در تکثیر نسخه‌های دقیق و صحیح به کار می‌بستند. آنان با استفاده از کاتبان صحیح‌نویس، مقابله دوباره با متن اصلی و عرضه متن جدید بر اساتید حدیثی، کوشش در ارائه نسخه صحیح‌تر را به حدّ کمال می‌رساندند. با وجود همه این تلاشها، در پاره‌ای موارد تصحیف، تحریف و اشتباهات سهوی و عمدی رخ می‌داد که امری پذیرفته و غیرقابل انکار است. با گسترش صنعت چاپ در نیمه دوم قرن چهاردهم، امکان تولید انبوه نسخه‌ها فراهم شد.
بالا رفتن شمارگان نشر کتاب، اقتضا می‌کرد تا تلاش فراوان برای دست‌یابی به نسخه اصیل و صحیح صورت گیرد و متون کم‌غلط و به دور از خطاهای عمدی و غیرعمدی پیشین چاپ شود.
تصحیح متون کهن، ابتدا در غرب و به کوشش دانشمندان غربی آغاز شد. آثار ادبی شرق، به ویژه کتابهایی که به زبان عربی و یا مطابق با فرهنگ اهل سنت نوشته شده بود، در درجه اولِ اهمیت قرار داشت.
کتابهای حدیثی شیعی در این نیمه و به همت محققین شیعی، تصحیح و چاپ شد. بسیاری از کتابهای اصیل و کهن شیعی با استفاده از نسخه‌های موجود، به شکلی دقیق و پذیرفتنی به جامعه فرهنگی عرضه شد. مرحوم علی‌اکبر غفاری (م 1383 ﻫ.ش) و میرجلال‌الدین محدّث (م 1358 ﻫ.ش) شاخص‌ترین چهره‌ها در تصحیح متون حدیثی شیعی هستند. پژوهشگرانی چون ربانی شیرازی، بحرالعلوم، خِرسان، بهبودی، علامه شعرانی و فیض الإسلام از دیگر تلاشگران این عرصه‌اند.
کتاب کافی و من لا یحضره الفقیه که به دست استاد علی‌اکبر غفاری تصحیح شده‌اند از بهترین نمونه‌های تصحیح متون به روش علمی و مقبول در این دوره به شمار می‌روند. او در سالهای پایانی عمر خویش، کتاب‌های تهذیب الاحکام و الاستبصار را نیز تصحیح نمود.

  • نام منبع :
    تاريخ حديث شيعه 2
    تاریخ انتشار :
    1390
    پیوند معرفی کتاب :
    http://hadith.net/post/51687/
تعداد بازدید : 77124
صفحه از 304
پرینت  ارسال به