2. ترجمه
ترجمه قرآن، حدیث و متون معارفی به زبان فارسی در این نیمه گسترش یافت و پس از انقلاب اسلامی به اوج رسید. بسیاری از متون اصیل شیعی همانند نهج البلاغه، صحیفه سجادیه، اصول کافی، کتابهای شیخ صدوق و شیخ مفید و ... از گروه کتابهای ترجمهشده به زبان فارسی است. ترجمه متون حدیثی که در ابتدا به صورت فردی و با عشق و علاقه شخصی آغاز شده بود کمکم به یک علم همراه با هنر تبدیل شد و دلبستگان ویژهای یافت. شیوه ترجمه و چگونگی دستیابی دقیقتر به مفاهیم متون و تبیین صحیحتر آن به زبان مقصد در این سالها و پس از پیروزی انقلاب اسلامی دقیقتر شده است و رو به تکامل میرود.
3. حاشیهنویسی علمی و منتقدانه
حاشیهنویسی پیشینهای کهن در تاریخ حدیث شیعه دارد. دانشمندان شیعی به بسیاری از متون حدیثی توجه داشتهاند. آنان نکات علمی و قابل ذکر را در حاشیه متون مینوشتند و به آیندگان هدیه میدادند.
بیشتر این حواشی در توضیح و تبیین متون مشکل و یا مشتبه بود. نمونه زیبای جامع اینگونه حواشی در کتاب کافی به تصحیح استاد علیاکبر غفاری مشهود است. ایشان با مراجعه به متون کهن، بسیاری از این حواشی را جمعآوری کرده و در پاورقی کتاب کافی آوردهاند.
حاشیهنویسی منتقدانه، نمونههایی بسیار زیبا در این دوران یافته است. حواشی علامه طباطبایی بر مجلدات آغازین بحار الأنوار، نمایانگر دو طرز تفکر در مواجهه با متون مقدس است.
حاشیههای علمی و توضیحی علامه شَعرانی بر کتاب وافی و حاشیه بر شرح ملا صالح مازندرانی و ... نیز بسیار زیبا و خواندنی هستند. بسیاری از حاشیههای ایشان بر کتاب شرح ملا صالح مازندرانی، از دیدگاه انتقادی و با رویکرد عقلگرایانهتر نسبت به متون حدیثی است. مرحوم ملا صالح مازندرانی تفکری متمایل به اخباریان دارد و از این زاویه به شرح احادیث پرداخته است.