267
تاريخ حديث شيعه 2

الف) پیرایش نسبی متون حدیثی اصلی شیعی از احادیث مجعول.
ب) در اقلیت بودن شیعیان نسبت به اکثریت سنی جهان اسلام. این ویژگی اقتضا می‌کرد تا دفاع از باورها و متون، جلوه بیشتر یابد و به بحث انتقادی کمتر پرداخته شود.
گسترش ارتباطات شیعیان با دیگر اقوام و ملل، موجب آشنایی آنان با متون شیعی و برفراز آوردن متون ضعیف و ناصحیح به دست آنان گشت. برخی از نویسندگان شیعی با درک موقعیت زمانه به بررسی متون حدیثی پرداخته و متون ناصحیح و غیرمقبول را مشخص کردند.
برخی از نگارشها به صورت مستقل به این موضوع پرداخته‌اند. علامه شوشتری (م 1374 ﻫ.ش) در کتاب الأخبار الدخیله، برخی متون تصحیف و یا تحریف‌شده را مطرح کرده است.
مرحوم هاشم معروف حسنی، به گونه گسترده به مناقب‌نگاری و فضایل‌نویسی توجه کرده است. همچنین علامه شعرانی، در حواشی زیبای خود بر کتابهای مختلف، به ویژه شرح ملا صالح مازندرانی، به نقد حدیث پرداخته است. برخی از مصححان کتاب بحار الأنوار همانند آقایان بهبودی و مصباح یزدی نقطه نظرات خاص خویش در نقد متون را در حواشی این کتاب آورده‌اند.

مكتب تفكيک

این سده، دوران پدیداری روش و شیوه‌ای در فهم معارف است که در سالیان اخیر با نام «مکتب تفکیک» شهره گشته است. بنیانگذار این شیوه مرحوم میرزا مهدی اصفهانی (م 1356 ﻫ) در خراسان است.
او پس از اتمام تحصیلات فقه، اصول، فلسفه و عرفان در نجف به خراسان آمد و حوزه مشهد را رونق بخشید. محور تفکر مکتب تفکیک، جداسازی معارف قرآن و حدیث از معارف فلسفی و عرفانی است. بر اساس این نظریه، معارف قرآن و حدیث معارفی الهی هستند در حالی که آگاهیهای فلسفی و عرفانی، معرفتی بشری شمرده می‌شوند که همپوشانی کامل با معارف الهی ندارند؛ بنابراین، اعتماد بدین‌گونه معرفت شایسته نیست. اگر اختلاف و تعارض میان این گروه از معارف با معارف


تاريخ حديث شيعه 2
266

او بیش از 1600 حاشیه بر این کتاب نگاشته است. این حاشیه‌ها نمایانگر تفکر متفاوت علامه شعرانی است و علامه شعرانی زمینه مقایسه میان مبانی و معیارهای آنان را فراهم می‌سازد.
حواشی و تعلیقات مرحوم محدث اَرْمَوی بر بسیاری از کتابها نیز خواندنی‌ و پرفایده هستند مانند تصحیح و تعلیق المحاسن برقی، و تصحیح و تعلیق شرح غرر الحکم از آقا جمال خوانساری و تصحیح و تعلیق الأصول الأصیلة فیض کاشانی و تعلیق بر کتاب النقض عبدالجلیل قزوینی رازی.

4. نگارشهاى رجال

نگارشهای نوپدید در مباحث رجالی، موجب تحرک این علم و دست‌یابی به افقهای جدید در این حوزه گشت. منابع اصلی و اولیه رجال، در قرن پنجم تألیف شده و در سالهای بعد با تغییرات جزئی روبه‌رو شده بود. تحقیقات رجالی در نیمه دوم قرن چهاردهم با تحقیقات پیشین تفاوتهای اساسی یافته است. علامه مامقانی نگارش درازدامنی با نام تنقیح المقال عرضه کرده است که سعی در جامع‌نگری در علم رجال و تراجم داشته است.
آیت الله بروجردی در چند کتاب به تبیین مبنای خویش در شناخت تخصّص راویان و شناخت طبقات آنان و مقایسه بین اسناد پرداخته‌اند كه با عناوین ترتیب أسانید الکافی، ترتیب أسانید التهذیب و ... به چاپ رسیده است.
آیت الله خویی با نگارش معجم رجال الحدیث گسترده‌ترین اثر رجالی را پدید آورد که علاوه بر دارا بودن متون کهن به استنتاج و رسیدگی متون و دست‌یابی به نظرات مقبول‌تر پرداخته است. علامه تُستَری (شوشتری) حواشی انتقادی خود بر تنقیح المقال را با تکمیل و اضافات به صورت کتابی با نام قاموس الرجال در دوازده جلد منتشر کرده است.۱

5. پيرايش و نقد حديث

نگاشته‌های عالمان شیعی درباره احادیث موضوع (مجعول) و یا نقد متون حدیثی چندان پربرگ‌وبار نیست. گرایش نداشتن عالمان شیعی به این موضوع دو دلیل دارد:

1.. برای آشنایی تفصیلی با این کتابها به کتاب آشنایی با کتب رجالی شیعه مراجعه شود.

  • نام منبع :
    تاريخ حديث شيعه 2
    تاریخ انتشار :
    1390
    پیوند معرفی کتاب :
    http://hadith.net/post/51687/
تعداد بازدید : 78162
صفحه از 304
پرینت  ارسال به