عمومی شدن حدیث، آسیبها و آفتهایی نیز داشت. عامینگری و یا نگارش عوامگرایانه در این بستر پدید آمد. مقصود از گرایش عوامزده آن است که برای پاسخگویی به نیازهای جدید بدون پیشبینی لازم، به تولید و تکثیر آثاری بدون مبانی دقیق و عمیق علمی پرداخته شود.
آگاهی نداشتن اقشار فرهیخته مذهبی در استفاده از اقیانوس معارف شیعی و صید درّ و مرجان موجود در آن طبیعی بود. حوزههای علمیه بیشتر به سمت فقه و اصول گرایش داشتند و آمادگی پاسخگویی به این نیاز را در خود نمیدیدند. سخنان خطابی و یا تودهگرا نیز تنها در محدوده خاصّ مکانی و زمانی جلوهگر میشد و پس از آن فروغی نداشت.
اشتباهات و کجفهمیهای سهوی و عمدی نیز در این میان پدید میآمد. منشأ این اشتباهات، سهلانگاری در مبانی و روشهای بازشناسی متون شیعی بود. حدیث اهل بیت علیهم السلام را میتوان به گونهای ساده فهمید، ولی دستیابی به عمق معارف آن محتاج به فراهم ساختن زمینههای لازم در شناخت مبانی و روشها است. این مهم، وظیفه حدیثپژوهان جوان و نسل جدید محققان حدیثی را سختتر و بااهمیتتر میسازد.
2. نگاه علمی به حدیث
گسترش توجه به حدیث و منابع حدیثی، پیامدهای دیگری نیز داشت. پدیدار شدن سؤالات، شبهات و اشکالات درباره برخی متون طبیعی بود. این سؤالات گاه از سوی معتقدان به مکتب و باورهای شیعی و برای دستیابی به فهم برتر بود و گاه از سوی مخالفان و معاندان برای ایرادگیری و آشکار نمودن جلوهای نازیبا از فرهنگ شیعی رخ مینمود.
بسیاری از متون حدیثی که با وصف «صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ» معرفی شده بودند و از اسرار شمرده میشدند اکنون به مدد وسایل ارتباطی در اختیار توده مردم، خواه موافق و خواه مخالف قرار داشت.
فهم نامناسب برخی از متون، زمینه را برای تهاجم به فرهنگ شیعی آماده میساخت. گفتنی است که در سالهای اخیر از سوی متعصبان، چندین کتاب در نقد