آنِ ابنبابویه بوده است،۱ اما محدث نوری۲ و برخی دیگر۳ این نظر را نمیپذیرند. در سالهای اخیر آقای محمد رضا حسینی جلالی به نسخه خطی این کتاب دست یافت و آن را به صورت تصحیحشده و همراه با مستدرکات آن، به جامعه علمی عرضه کرد. ایشان در مقدمه مفصل خویش تمامی اشکالات را بررسی کرده و به آنها جواب داده است. متون حدیثی این کتاب در کتابهای پس از آن، همچون کمال الدین، نقل شده است.
برخی از محققان، کتاب فقه الرضا را نیز به ابنبابویه نسبت دادهاند. شباهتهای موجود بین این کتاب و رساله ابنبابویه به پسرش، با عنوان کتاب الشرایع،۴ این نظریه را پديد آورده است.۵ لازم به ذکر است كه انتساب این کتاب به امام رضا علیه السلام اشتباه است.۶
3. محمد بن حسن بن ولید (م 343 ﻫ)
او از معاصران ابنبابویه و استاد شیخ صدوق است. افکار و نظريههای او در حدیث و رجال با پذیرش و پیروی پسینیان در مدرسه حدیثی قم رو به رو شده است.
بیش از همه شاگردش، شیخ صدوق، از او تأثیر پذیرفته است؛ چنانکه میگوید: «هر روایتی که استاد ما بر آن صحّه نگذارد در نزد ما متروک و غیر صحیح است.»۷ همانگونه که در نظریه کلامی «پذیرش وقوع سهو از معصومان علیهم السلام جز در موارد ابلاغ معارف دینی» با استاد خود همباور گشته است.۸
1.. بحار الانوار، ج ۶، ص ۲۶۱.
2.. خاتمة مستدرک الوسائل، ج ۳، ص ۲۸۲.
3.. الذریعة علی تصانیف الشیعه، ج ۲، ص ۳۴۱.
4.. از این کتاب در بحار الانوار، ج ۸۰، ص ۱۴۲ و ج ۸۱، ص ۱۵۶، مطالبی نقل شده است.
5.. برای آگاهی بیشتر رجوع کنید به مقدمۀ کتاب فقه الرضا و کتاب چهل مقاله، رضا استادی، مقالۀ اول، نشر کتابخانۀ عمومی آیتالله مرعشی نجفی، سال ۱۳۷۱.
6.. علی بن حسین بن موسی گاه با نام علی بن موسی از او یاد شده و آن نام نیز به حضرت امام رضا علیه السلام تبدیل شده است.
7.. من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۹۰، ذیل حدیث ۱۸۱۷. این رفتار شیخ باعث شد که در میان عالمان از زبان او چنین سخنی شهرت یابد: هر حدیثی را که استادمان محمد بن حسن بن ولید، صحیح بشمارد، صحیح میشماریم. (شیخ محمدتقی، هدایة المسترشدین، م ۱۲۴۸، ص ۴۰۰).
8.. من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۳۶۰.