جلسات املای حديث در کتاب امالی وی گويای درستی اين ادعايند. بیش از پانزده حوزه حدیثی در آثار شیخ صدوق مورد اشاره قرار گرفته است.۱
2. نصگرایی
مهمترین ویژگی مدرسه حدیثی قم نصگرایی و اعتماد به متون نقلی است. آنان سعی میکردند تنها در محدوده نقلیات کاوش و جستجو کنند و از دخالت مستقل و جسورانه عقل در تحلیل و تأویل خبر بپرهیزند. اگر شیخ صدوق را نماینده مدرسه حدیثی قم بشماریم و از زاویه دید او به اخبار، کلام نقلی و عقاید بنگریم تفاوت آشکار این مدرسه با مدرسه حدیثی بغداد را بهتر شاهد خواهیم بود.
پرهیز از دخالت ندادن هر چه جز حدیث در ساماندهی فکری و باورهای دینی موجب گشت مباحث اعتقادی، کلامی و فقهی از مستقلات عقلی دوری گزیند و در مباحث نقلی تبلور یابد و حتی نگاشتههای فقهی نیز نقل مضمون روایات معصومین علیهم السلام بود. چیزی که اکنون با عنوان فقه مأثور از آن یاد میشود. کتابهای الهدایه و المقنع (در فقه) و الاعتقادات (در عقاید) نمونه شفاف نصگرایی مدرسه حدیثی قم است. شیوه فقه مأثور به حوزههای حدیثی دیگر شیعه نیز گسترش یافت.
3. پرهیز از رأی و اجتناب از عقلگرایی
شیوه و روش اهل رأی، که سردمدار آن ابوحنیفه (فقیه سنی کوفه) بود مورد مخالفت شدید ائمه علیهم السلام قرار گرفت و استفاده از تمثیل۲ و استحسان۳ در یافتن احکام شرعی و فقهی مردود اعلام گشت. بدیهی است که آگاهی یافتن از اعتباریات شارع مقدس از طریق اِستحسان و قیاس (تمثیل) به هیچ وجه ممکن نیست.
نتیجه طبیعی تفکر نصگرایی مدرسه قم آن بود که از تفکر عقلگرای رايج در آن زمان دوری جوید. آنان نه تنها قیاس در احکام فقهی را مردود میدانستند، بلکه دیگر حوزههای معرفتی را نیز با فقه همراه کردند. آنان گمان میکردند هر گونه
1.. رجوع کنید به مقدمۀ کتاب کمال الدین، نگاشتۀ استاد علی اکبر غفاری، ص ۶.
2.. تمثیل، به معنای همانند سازی دو حکم به سبب شباهت موجود در آنان با یکدیگراست.
3.. انتساب حکم به شارع به سبب ملاحظات و مناسباتی که فقیه به دلخواه خود استنتاج نموده و آن را برتر میشمرد بدون آنکه دلیل شرعی بر آن وجود داشته باشد (رجوع کنید به اصطلاح الاصول: ص ۳۲).