تکرار شده است.
روی ابو موسی اشعری قال: سألت علی بن ابی طالب _ رضی الله عنه _ عن اسلم المدن و خیر الموضع عند نزول الفتنة و اظهار السیف، فقال: اسلم المواضع یومئذ ارض الجبل، فاذا اضطربت بخراسان و وقعت الحرب بین جرجان و طبرستان فاسلم المواضع یومئذ قصبه قم تلک التی یخرج منها انصار خیر الناس اباً و اماً و جداً و جدةً و عماً و عمةً تلک التی تسمی الزهراء بها قدم جبرئیل یوم نزل الی قوم لوط و هو الموضع الذی نبع منه الماء الذی من شرب منه امن الداء و من ذلک المآجن المسیح الطیر الذی یعمل منه کهیئة الطیر و منه یغتسل المهدی و منه خرج کبش ابراهیم علیه السلام و عصاء موسی و خاتم سلیمان و هی اعظم المدن شأناً و اکبرها سلطاناً فیه الامن و الخصب و العزو و الظفر.۱.
همین روایت در کتابهای بعدی با اضافاتی وجود دارد که ساخته و پرداخته خیال مؤلفان آن است؛ مانند: زمینها در قم به حدی گران خواهد شد که زمینی به مساحت پوست گاوی پانصد دینار به فروش میرسد.۲
جای این پرسش باقی است که چرا نگین انگشتر سلیمان، گل خلق پرندگان توسط عیسی علیه السلام، چوب عصای موسی، آب غسل حضرت مهدی علیه السلام و... از قم تهیه میشود. نگاهی به منازعات بین غلات کوفه و قم شاید بتواند پاسخ درستی برای همه این فضایل عجیب و غریب داشته باشد.
3) از همه مهمتر باید از خود پرسید که گفتن این سخنان در حال رفتن یا باز گشتن از جنگ جمل برای عامه مردم و در یک خطبه چه مفهومی میتواند داشته باشد؛ مردمی که نه قم را میشناسند، نه جبل« وراردها»، نه سید حسنی را؟ حال اگر این سخنان در جمعی خصوصی بیان میشد، شاید بیان حقایق برای اهل معرفت بود، لیکن ضمن یک خطبه
1.. اخبار البلدان، ص۱۳۷. این کتاب جزو منابع دست اول روایات فضایل قم است و معمولاً نام ابن الفقیه همدانی در آغاز روایات زیادی از روایات فضایل قم میآید. بنا بر این، بررسی شرح حال مؤلف و کتاب وی مهم و ضروری اسست. ابن الفقیه (م۲۸۰ق) ادیب و جغرافیدان بیدقتی است که حتی در مباحث جغرافیایی او افسانهها و خطاهای بزرگی دیده میشود. در باره زندگانی وی اطلاع دقیقی در دست نیست (دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۴، ص۴۱۱؛ اثر آفرینان، ج۱، ص۱۳۳). وی شخصیتی روایی ندارد، اما در کتاب اخبار البلدان وی روایتهای زیادی در باره فضایل و مثالب شهرهایی چون بغداد، بصره، کوفه، همدان، اهواز، ... وجود دارد. و البته اطلاعات تاریخی مفیدی از اماکن و رویدادها نیز در این کتاب وجود دارد. در واقع، وی الگوی کارخود را از کتاب جاحظ گرفته است (همان). ابن ندیم میگوید اثر دیگری برای او نمیشناسد (فهرست ابن ندیم، ص۱۷۱). حاجی خلیفه وی را صاحب تعادل نمیداند (کشف الظنون، ص۱۶۶۵)
2.. تاریخ قم (ناصر الشریعه، ص۵۳).