4) در روایات نیز از حجه به معنای دلایل عقلی و پیامبران یاد شده است:
قال ابوالحسن موسی بن جعفر علیه السلام: یَا هِشَامُ! إِنَّ لِلهِ عَلی النَّاسِ حُجَّتَیْنِ حُجَّةً ظَاهِرَةً وَ حُجَّةً بَاطِنَةً، فَأَمَّا الظَّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الْأَنْبِیَاءُ وَ الْأَئِمَّة.۱.
به نظر میرسد نسبت دادن حجیت به یک شهر و یا مردم یک شهر امری پیچیده و دور از ذهن باشد که برای توجیه آن باید دست به دامن مجاز و تأویل خاص شد و با توجه به کاربرد لغوی حجه در قرآن و روایات متوجه میشویم که محدوده حجج الهی مصادیق اندکی است که شامل قرآن، سنت، براهین عقلی، ... است. و نمیتوان یک شهر را _ که دارای قدرت ناطقه نیست _ و یا مردم یک شهر و حتی علمای یک شهر را _ که گروهی غیر معصوم هستند _ با اختلاف نظرات وسیعی که دارند، حجت بر مردم دانست.
5) از آن بالاتر، آن که شیعه، کلام اصحاب امامان علیهم السلام را مادامی که کاشفیت آن از قول معصومان علیه السلام احراز نشده باشد، حجت نمیداند، چگونه در این روایت، کل مردم قم و شهر قم را جانشین امام زمان علیه السلام میشناسد؛ در حالی که وجود افراد فاسق و فاسد در هر شهری و از جمله قم، و لو اندک، مسلم است. این سخنی بالاتر از توثیق کل صحابه در میان اهل سنت است.
6) حتی اگر این روایت را مربوط به آخر الزمان بدانیم، این امر بیفایدهای است؛ چرا که تاریخ دقیق آخر الزمان روشن نیست و اساساً این روایت ثمره علمی و عملی در بر نخواهد داشت؛ در حالی که ظاهر روایت در پی تشویق به اطاعت از قمیان است.
برخی عبارات دیگر نیز بر افواه مردم قم رایج است که با وجود جست و جوی وسیع، هیچ مستندی برای آن یافت نشد: مانند آن که هر کس سه شب در قم بخوابد، بهشت بر او واجب میشود.
نتیجه
بررسی علمی و بیطرفانه در عرصه حدیث نشان میدهد که:
برخی از روایات _ که به عنوان حقایقی مسلم بر تفکر جامعه سایه افکنده است _ با بررسی سندی و متنی از حالت قطعیت خارج میشود و چنان که دیدیم، اگر حکم به جعلی بودن برخی از این روایات نکنیم، حداقل این کاوشها نشان میدهد که کدامیک از این روایات ضعیف و غیر قابل اعتماد و کدامیک معتبر است. امام صادق علیه السلام فرمود: