الروضه البهیه شهید ثانی(م965ق) و بعدها به بحارالانوار علامه مجلسی (م1110ق) و وسائل الشیعه شیخ حر عاملی (م1104ق) راه یافته است.
روایات مربوط به فضایل قم، با حذف مکررات، در حدود چهل روایت است که در دهها کتاب به صورتهای مختلف روایت شدهاند. بیشتر این کتابها، با اهدافی غیر از اغراض روایی نوشته شدهاند و فقط برای تبیین جایگاه و ویژگیهای بلاد به صورت عام و شهر قم به صورت خاص نوشته شده است
از یک منظر کلی شاید بتوان این روایات را به دو دسته کلی روایات قابل پذیرش و روایات غیر قابل پذیرش تقسیم نمود.
روایات قابل پذیرش
الف. روایاتی که در باره افراد خاصی از اهالی قم و فقط برای اثبات وثاقت این افراد از جانب ائمه علیه السلام صادر شده، اما به تدریج در برداشت از این روایات تحریف معنوی صورت گرفته و این روایات به تمام اهالی قم تعمیم داده شده و به عنوان یک قاعده کلی برای همه مردم قمَدر آمده است که در ذیل نمونهای از آن را میبینید:
۱. عن محمد بن مسعود و علی بن محمد معاً، عن الحسین بن عبید الله، عن عبد الله بن علی، عن أحمد بن حمزة، عن عمران القمی، عن حماد الناب قال: «كنا عند أبی عبد الله علیه السلام و نحن جماعةً إذ دخل علیه عمران بن عبد الله القمی فسأله وبَرَّهُ وبَشَّهُ، فلما أن قام قلت لأبی عبد الله علیه السلام: من هذا الذی بَررتَ به هذا البر، فقال: من أهل البیت النجباء، یعنی أهل قم ما أرادهم جبار من الجبابرة إلا قصمه الله».۱.
1.. الاختصاص، ص۶۹. در این روایت امام صادق علیه السلام عمران عبد الله قمی را تکریم مینماید و با روی گشاده با او رفتار مینماید و او را مدح نموده و برای سلامت وی و خاندانش دعا میکند. جالب این که در کتاب اختیار معرفة الرجال، کلمه قم وجود ندارد: محمد بن مسعود، و علی بن محمد، قالا: حدثنا الحسین بن عبد الله، عن عبد الله بن علی، عن أحمد بن حمزة، عن عمران القمی، عن حماد الناب، قال: کنا عند أبی عبد الله علیه السلام و نحن جماعة إذ دخل علیه عمران بن عبد الله القمی فسأله وبره وبشه، فلما أن قام، قلت لأبی عبد الله علیه السلام: من هذا الذی بررته هذا البر؟ فقال: هذا من أهل بیت النجباء، ما أرادهم جبار من الجبابرة الا قصمه الله (اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۶۲۴). احتمالاً عبارت «یعنی اهل قم» اضافه توضیحی شیخ مفید است و بعدها به عنوان جزئی از روایت تلقی شده است