روش‌شناسي آراي حديثي علامه عسکري در بوته سنجش با تأکيد بر معالم المدرستين - صفحه 172

کنیزکان شمرده است،۱ به تنافی مفاد این حدیث با قرآن اشاره کرده و می‌نویسد:
اما این كه در متن حدیث می‌گوید: متعه مربوط به صدر اسلام بوده تا این كه آیه «الا علی ازواجهم...» نازل شد، به راستی ندانستیم اگر ابن عباس چنین گفته است، پس چرا پس از گذشت نیم قرن از نزول آیه، در باره حلیت ازدواج موقت با ابن زبیر به مخاصمه برخاست؟ از طرفی، مگر ازدواج موقت از مصادیق ازدواج نیست؟۲

مخالفت با عقل

شماری از انتقادات علامه عسکری بر روایات، مبتنی بر ادله عقلی است و ایشان در نقد برخی از احادیث مکتب خلفا به این دلیل استناد کرده است؛ چرا که عقل سلیم حجت باطنی و معیار تشخیص حق و باطل است؛ در مثل، ایشان در نقد آن دسته از احادیثی که مخالفت با کتابت حدیث را به پیامبر نسبت داده است،۳ به اشکال عقلانی آن اشاره کرده و گفته است:
اگر این قبیل احادیث درست باشند، پس مسلمانان وظیفه‌ای ندارند، مگر این كه تمامی مصادر اسلامی، بخصوص آنهایی كه در برگیرنده احادیث رسول خدا صلی الله علیه و آله و یا حتی اندكی از آنهاست را یك جا جمع نموده، به آتش كشند و یا به دریا بریزند! و در این صورت، نمی دانم كه از شرایع و مقررات اسلام چه باقی خواهد ماند؟۴

ناسازگاری با تاریخ

یکی از معیارهای صحت حدیث آن است که با حقایق تاریخی، اعم از تاریخ اسلام و تاریخ امم پیشین همخوانی داشته باشد؛ چنان که شماری از انتقادات علامه عسکری نیز ذیل همین عنوان می‌گنجد؛ نمونه این معیار، حدیثی است که مکتب خلفا در باب حرمت ساخت بنا بر آرامگاه انبیا، به رسول خدا صلی الله علیه و آله نسبت داده‌اند.5 علامه عسکری در نقد این احادیث، با استناد به شواهد تاریخی، اصل این ادعا را زیر سؤال برده و می‌نویسد:
پس از این كه بنی اسرائیل از مصر بیرون آمدند و به فلسطین رسیدند، محل عبادت ایشان بیت المقدس در نظر گرفته شد و غیر از آن، جایی برای عبادت نداشتند. در

1.. السنن(ترمذی) ، ج۲، ص۲۹۵؛ السنن الکبری، ج۷، ص۲۰۵.

2.. معالم المدرستین، ج۲، ص۲۷۱.

3.. مانند آن‌که از قول زید بن ثابت نقل کرده‌اند که گفت: «رسول خدا صلی الله علیه و آله ما را از نوشتن حدیثش نهی کرد و نوشته‌ها‌ی ما را از بین برد» (المسند(ابن حنبل)، ج۳، ص۱۲).

4.. معالم المدرستین، ج۲، ص۲۷۱.

5.. «اللهم لاتجعل قبری وثناً لعن الله قوماً اتّخذوا قبور أنبیائهم مساجد» (ر.ک: المسند(ابن حنبل)، ج۲، ص۲۴۶).

صفحه از 184