ارزیابی قرار گرفته است. این كتاب _ كه در پژوهشهای حدیثی معاصر از نگاشتههای مهم شیعی به حساب میآید _ نمونه شایستهای برای نقد و ارزیابی آرای علامه عسكری در حوزه دانشهای حدیثی است و پژوهش حاضر کوشیده است با رویکری روش شناختی به این مهم بپردازد.
شایان ذکر است که این مقاله از منظر یاد شده فاقد پیشینهای مشابه در موضوع خود است و تنها کتاب منتشر شده در این باره نیز به لحاظ رویكرد و محتوا با نوشتار حاضر متفاوت است؛۱ زیرا اولاً شیوه مؤلف، توصیفی _ گزارشی بوده و تنها به موضوع نقد حدیث پرداخته است و ثانیاً به کتاب معالم المدرستین توجه شایانی نکرده و فاقد رویكرد روش شناختی است. گفتنی است مباحث این پژوهه در دو بخش سامان یافته است؛ در بخش اول، مبانی و آرای حدیثی علامه عسکری در محورهایی چون: تاریخ حدیث، نقد و وضع حدیث، دانش رجال و آسیب شناسی جوامع حدیثی مورد بررسی قرار گرفته است و در بخش دوم، با رویكردی اكتشافی _ تحلیلی، حدیث پژوهی علامه عسكری روششناسی شده است.
الف) مبانی و آرای حدیثی۲ علامه عسکری
یکی از مسائل مهم و شایان توجه در مطالعات حدیثی، آشنایی با مبانی و آرای حدیث پژوهان معاصر است. موضوعی که به دلیل تأثیر آن در یافتههای نوین حدیثی توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب کرده و تحقیقات فراوانی در باره آن سامان یافته است.۳ در این میان، علامه عسکری به دلیل مبنا گرایی و روشمندی مطالعات حدیثیاش جایگاه برجستهای دارد و این نكتهای است که با مطالعه آثار گونه گون وی به دست خواهد آمد؛ بویژه در کتاب معالم المدرستین که موضوع آن بررسی مبانی دو مکتب اهل بیت علیهم السلام و خلفا در مسائل مهم شریعت و مقایسه آنها با یکدیگر است و طبیعتاً لازمه چنین رویکردی تکیه بر مبانی مشخص و استوار علمی است.
1.. ر.ک: علامه عسکری پژوهشگر حدیث.
2.. مقصود از «مبنا»، اصول و پایههای فکری است که علامه عسکری مطالعات حدیثی خود را بر آن بنا نهاده و بر اساس آنها به نقد و تحلیل احادیث پرداخته است و منظور از «رأی»، دیدگاه و نظریات خاص ایشان در حوزه دانشهای حدیثی است که ریشه در اصول و مبانی علمی ایشان دارد.
3.. چنان که علامه شوشتری، علامه بلاغی، علامه موسوی سبزواری، علامه شعرانی و علامه طباطبایی از جمله اندیشمندانی هستند که آرای حدیثیشان مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است.