مخالفت با کتابت، یعنی خلفای پس از پیامبر صلی الله علیه و آله ، نسبت داده نشده است؛ یعنی نه ابوبکر _ که برای اولین بار احادیثِ نگاشته از رسول خدا صلی الله علیه و آله را به آتش کشید _ و نه عمر بن خطاب _ که دامنه این منع را گستراند _ هرگز به نهی پیامبر صلی الله علیه و آله استناد نکردند و شکّی نیست که اگر برای منع تدوین حدیث مستندی شرعی، همچون سنت نبوی، وجود داشت، بیتردید بدان تمسک میجستند. دکتر امتیاز احمد در این باره مینویسد:
معارضان با کتابت حدیث، انگیزههای شخصی داشتند، و گر نه چرا آنان و حتی
عمر _ که بیشتر از هر کس در این زمینه کوشید _ به هیچ حدیث و منع شرعی صادر شده از پیامبر صلی الله علیه و آله استناد نکردند؟ این، نشانگر آن است که نصّ روشنی در این باره نبوده است.۱.
بدین جهت، علامه عسکری هم کلام با دیگر محققان بر این باور است که احادیث دال بر منع كتابت، جعلی بوده و در دورههای پسین به پیامبر صلی الله علیه و آله نسبت داده شده است.۲ اما بر خلاف دیگران _ که در باره زمان جعل این احادیث سخنی نگفتهاند _ علامه عسکری خاستگاه این دسته از روایات را دوران معاویه و حاصل سیاست شوم وی در جعل حدیث دانسته است.۳
انگیزه مخالفان نگارش حدیث
علامه عسکری با تکیه بر مستندات روایی و تاریخی اهل سنت، هدف و انگیزه اصلی مکتب خلفا در جلوگیری از کتابت حدیث را پیشگیری از نشر فضایل و مناقب امیرالمومنین علیه السلام دانسته و گفته است:
ممانعت از نگارش حدیث، تنها به خاطر جلوگیری از نشر فضایل و مناقب امیرالمومنین علیه السلام در میان مسلمانان بود، بویژه در دوره حکومت معاویه که مردم را بر آن داشت تا علی علیه السلام را در بر سر منابر و خطبههای جمعه لعن گویند.۴.
گفتنی است دیگر پژوهشگران شیعی نیز این باور را پذیرفته و بدان اذعان داشتهاند؛۵ لکن گر چه این مسأله یکی از عوامل بنیادین مخالفت با تدوین حدیث به شمار میرود،
1.. دلائل التوثیق المبکّر للسنه و الحدیث، ص۲۳۹
2.. ر.ک: معالم المدرستین، ج۲، ص۶۰؛ تدوین السنه الشریفه، ص۲۸۸؛ «تدوین حدیث (۲)»، ص۳۵.
3.. ر.ک: معالم المدرستین، ج۲، ص۶۰.
4.. همان، ص۶۴
5.. ر.ک: دراسات فی الحدیث و المحدثین، ص۲۲؛ تدوین السنه الشریفه، ص۴۱۵؛ «تدوین حدیث (۷)»، ص۹.